پیشنهاد‌های Bryan Fury (٢,١٥٩)

( عامیانه - توهین آمیز ) آشغال سفیدپوست ( سفیدپوستای فقیر و بی سواد ) .

دستگاه دریافت خودکار ( دستگاهی که بطری های خالی رو دریافت میکنه و به جای اون پاداشی مثل پول یا رسید خرید میده ) .

دستگاه فروش خودکار بلیط ( دستگاهی که بلیط صادر میکنه ) . ticket vending machine = TVM

رستوران خودکار ( رستورانی که سفارشات توسط ماشین ها گرفته و تحویل مشتری داده میشه، بدون هیچ کارکن انسانی ) .

ایستگاه شارژ/ جایگاه شارژ خودروی برقی.

کیوسک همگانی اینترنت.

پارکومتر ( دستگاهی در کنار خیابون که در ازای پارک افراد برای زمان محدودی پول دریافت میکنه ) . مترادف: Parking meter

ماشین فروش خودکار/دستگاه فروش.

( عامیانه - توهین آمیز ) روستایی بی سواد/ ساده لوح/ دهاتی ( به سفیدپوست های فقیر و معمولا روستایی و جنوب US میگن ) .

فروشگاه صنایع دستی. مترادف: Craft shop

1. ترسو/بزدل/بی خایه. 2. چغلی مرغ. 3. هیچی، چرند، بادهوا.

( بازار مالی ) ریسک صفر/بدون ریسک ( عمل بستن معامله روی نقطه یا قیمت سر به سر یا انتقال حد ضرر به نقطه ورود ) .

( بازارهای مالی ) حد سود ( بستن معامله و ذخیره سود وقتی که قیمت به یک قیمت مشخص میرسه ) .

( بازارهای مالی ) عدم قطعیت ( هیچ قطعیتی در معاملات و حرکات قیمت وجود نداره ) .

( مالی ) مدیریت ریسک/ مدیریت خطر ( پیش بینی و ارزیابی ریسک های پیش رو ) .

نمودار/ گراف ( روشی برای اطلاعات به صورت اشکال هندسی ) .

( بازارهای مالی ) مقاومت ( سطحی که قیمت احتمالا از اون بالاتر نره ) .

( بازارهای مالی ) حمایت ( سطحی که احتمالا قیمت از اون پایین تر نمیره ) .

قیمت/ بها/ هزینه.

1. سهم ( قسمتی از یک شرکت ( . 2. به اشتراک گذاشتن/تقسیم کردن.

متخصص/حرفه ای ( معمولا کارشون فکریه ) .

( اقتصاد ) 1. تجزیه و تحلیل بازار ( به معنی تحلیل نمودار قیمت/ارزیابی دقیق یک شرکت از یک بازار هدف برای عرضه موفقیت آمیز یک محصول یا خدمات ) .

( بازارهای مالی ) چارچوب زمانی ( یک دوره زمانی مشخص که توی این دوره زمانی قیمت نوسان میکنه ) .

بازار تبادل ارزهای خارجی. به اختصار FX = Foreign Exchange Market

( اقتصاد ) بازار ( منطقه ای که معاملات تجاری بین افراد انجام میشه ) .

1. یک برنامه عملی که برای دستیابی به یک هدف بلندمدت طراحی شده. ( نقشه راه ) 2. هنر برنامه ریزی و هدایت عملیات نظامی در یک نبرد.

( مالی ) نقطه سر به سر/نقطه تعادل ( نقطه ای که سود و زیان برابره ) .

عمق بازار. به اختصار Depth of Market = DOM عمق بازار به عمیق بودن یک بازار اشاره داره و به بازاری عمیق میگن که مدت زمان انتظار بر ای اجرای سفارش خری ...

( بازارهای مالی ) عمق بازار ( مدت انتظار برای اجرای سفارش خرید یا فروش ) به اختصار Depth of Market = DOM

( بازارهای مالی ) روانشناسی معامله گری ( چگونگی واکنش و رفتار یک معامله گر هنگام سود یا زیان و همچنین در حین معامله باز ) .

( بازارهای مالی ) بستن موقعیت معاملاتی خرید. مترادف: buy covering

( بازارهای مالی ) بستن موقعیت معاملاتی فروش. مترادف: short covering

( بازارهای مالی ) نسبت ریسک به پاداش ( سود ) .

( بازارهای مالی ) شکست کاذب/شکست تقلبی/شکست ناموفق. مترادف: Fail breakout

( بازارهای مالی ) . شکست کاذب/شکست تقلبی/شکست ناموفق. مترادف: Fake breakout

( بازارهای مالی ) شکست نزولی/شکست کاهشی/شکست خرسی.

( بازارهای مالی ) شکست صعودی/شکست افزایشی/شکست گاوی.

( بازارهای مالی ) کندل ( شمع ) صعودی/کندل افزایشی/کندل گاوی.

( بازارهای مالی ) کندل ( شمع ) نزولی/کندل کاهشی/کندل خرسی.

( بازارهای مالی ) . شکست سطح قیمتی.

( بازارهای مالی ) . روند صعودی، روند گاوی، روند افزایشی. مترادف:Bullish trend/Bull trend

( بازارهای مالی ) روند نزولی، روند کاهشی. مترادف:bearish trend/bear trend

( بازارهای مالی ) حرکت قیمت ( نوعی سبک تحلیل که فقط تحرک قیمت زیرنظر قرار گرفته میشه ) .

نه بابا/ امکان نداره ( ابراز تعجب ) .

کراوات گیره ای/ پاپیون گیره ای/ کراوات تزیینی.

آه کشیدن/نفس راحت ( نفسی عمیق به منظور ابراز غم، تسکین و لذت بردن ) .

سوراخ شکوهمند ( سوراخی که روی درهای توالت و غرفه های فروشگاه های خدمات جنسی برای سکس و تماشای فعالیت های سکسی تعبیه شده ) .

دنباله ای از تصاویر یا فیلم سکسی از طریق یک سوراخ دستگاه سکه ای. مترادف: raree show/peep box

1. بیکار/مفت خور. 2. کون. 3. گدا/بی خانمان. 4. بد/بی کیفیت. 5. درخواست از کسی بدون پرداخت و جبران.

1. فردی که زیاد توی تلویزیون ظاهر میشه و مشهوره. 2. خطاب به افرادی که کارشون رسانه ست ( خبرنگاری و . . . ) .