پیشنهادهای وانیلایانولا (٤٨٥)
جهت روشن شدن مفهوم کلمه بد نیست بدانیم که معمولا در مواردی که اتفاق بد و منفی مورد نظر باشد، به کار می رود پس نوید دادن یا شگون معادل خوبی نیست چون ا ...
در مثال زیر: one can learn a great deal about the world in the observable and speakable realms of taxonomy, ecostructure, and animal behavior یعنی به ...
از آرایه های ادبی است. در فارسی: جانبخشی به اشیا یا شخصیت بخشی به اشیا/ حیوانات یا به طور خلاصه " تشخیص" نامیده می شود
مکمل، تکمیل کننده، ضمیمه
چینچیلا یه موشه! گربه سفید ایرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
درمان اقامتی: نوعی از درمان که مستلزم ساکن شدن آزمودنیها یا بیماران در یک محل است. این با بستری شدن فرق دارد.
در مورد �آواشناسی� به معنای تغییر لحن یا تغییر تن صداست
حالتی که یک شی آویزان تاب می خورد و از این سو به آن سو می رود: آویزان، معلق، رها.
عجیبه که اکثرا صفت معنی کردند. subsistence اسمه صفت نیست که بنویسید پایدار. معنیش میشه معیشت، تامین معاش، غذا پیدا کردن و غیره ظاهرا برخی دوستان با ...
معماگونه توجه کنید که خود کلمه از معما ساخته شده
در متون علمی - تحقیقی provocative در برابر conclusive قرار دارد یعنی عکس هم هستند. اولی یعنی برانگیزاننده دومی یعنی ثابت شده و قطعی در ست برعکس چیز ...
در فرهنگ آکسفورد دو معنا برای canopy آورده اند: 1. پارچه ای که روی تخت را می پوشاند: تاجپوشش، قبه، سایبان 2. شاخ و برگهای بالایی درختان جنگل که تشکیل ...
معنای دقیقش اینه گسترش شهر توسعه شهرنشینی به خود شهرنشینی به طور عام ارتباطی ندارد
تداعی دور ( روانشناسی )
پیشنهاد: دوستان از آنجا که بعضی کلمات مانند همین task بسیار عمومی و گسترده هستند در بسترهای مختلف معانی مختلف دارند پس پیشنهاد می کنم که در کنار معاد ...
در زمینه مغز و اعصاب: پیچیده، گسترده
کیسه ی صفرا، صفرا
برخلاف گفته دوستمان کورش، این یک حالت نیست یعنی صفت نیست بلکه دقیقا نوعی راه رفتن است یعنی فعل است و ایشان هم خودشون فعل آوردن در ترجمه کلمه اما عجیب ...
میزان رسانش/رسانایی الکتریکی پوست
رسانش الکتریکی پوست رسانایی الکتریکی پوست یک حالت فیزیولوژیک است که در برخی آزمایش های روان - تنی اندازه گیری می شود بیشتر برای ارزیابی وضعیت عاطفی/ه ...
لش کردن
اصغر جان apartment complex میشه همان مجتمع آپارتمانی که گفتی. دیگر ارتباطی به دربست بودن ندارد.
کلمه مربوط است به حوزه روان شناسی و عصب شناسی: کم تحریک پذیری ، کم تحریک شدگی حالتی است که در آن فرد دادههای احساسی - هیجانی کمتر از میزان نرمال دریا ...
سیستم استخوان و عضلات
دوستانف هر کلمه ای هاله ای از معنای ضمنی به دور خودش دارد و این به خاطر سابقه کاربردی آن کلمه است. خودمختار اصطلاحی است در جغرافیای سیاسی مانند اقلیم ...
با صفا، آرام، فرحبخش
فرسوده، خراب، درب و داغان، نیمه خراب ( درباره ساختمانها )
هیجان آور، برانگیزاننده عواطف و احساسات، عاطفه برانگیز، هیجان برانگیز ( صفت است، اسم نیست ) اینجا هیجان به معنای روانی آن مد نظر است
در فرهنگ آکسفورد، معادل و همسان gestalt است در حوزه روانشناسی
به نظرم باید برابرنهادهایی بسازیم که مختصر و مفید باشد مانند روان گزا که جناب رحمانی گفتند نه مثل واردکننده آسیب روانی!! چون گنجاندنش در متن کار سخت ...
این اختلال طیف وسیعی از ترس ها از ترس از مکان های عمومی مانند مترو، مرکز خرید و . . . گرفته تا ترس از مکان های شلوغ، مکان های تنگ و تاریک و مکان هایی ...
صفت است درب و داغان قراضه کهنه از هم پاشیده خرابه پوسیده لکنته و غیره
شق و رق راه رفتن
گذران کردن با کمترین ساختن با نداری ساختن
صفت: تورفته، نشست کرده، گود افتاده مثال: sinking couch
فعل: لش کردن، غش کردن ( مجازاً ) ، ولو شدن، لم دادن اسم: 1. حالت ولو شدن، تنبلی و کندی، 2. آدم دست وپا چلفتی/بی خاصیت/ بی عرضه
از بیخ
تفاوت condo با آپارتمان اینه که اولی خریداری شده است ولی دومی یک واژه کلی است که برای واحدهای درون یک ساختمان به کار می رود و به وضعیت استیجاری یا خر ...
Blackout windows یعنی پنجره هایی که پرده ضخیم معروف به بلک اوت دارن و نور رو کامل می گیرن
برند بی کیفیت و گمنام
خشونت، زنندگی، بی رحمی، سبعیت، زبری، زمختی، دشواری، سختی، خامی و خشنی
کاربر Htm محترم، درست است که کلمه تخصصی برای اصولگرا همان است که فرمودید اما hardliner به صورت عمومی و با نقش صفت دقیقا به معنای اصولگراست. به تعریف ...
چوب بست، داربست
پر عزیز، off the hook یعنی از مخمصه و گرفتاری رها شدن و در نتیجه به وضعیت نرمال برگشتن. دردسر رو رد کردن. واقعا انتظار میره دوستان به جای استفاده ا ...
نماینده ی کارگران ( که به اتحادیه معرفی می شود )
نمی دانم معنای افسارگسیخته و از هم پاشیده که دوستان گفته اند از کجا آمده، لطفا برای معنای آن به فرهنگ لغت های معتبر ارجاع دهید. تا جایی که من چک کرد ...
واژه اختصاصی حوزه فیزیولوژی عصبی است به معنای غیرارادی/ ناآگاه درست است که این واژه به لحاظ ریشه از autonomy آمده اما به صورت صفت ادامه آن نیست و تنه ...
با توجه به تعریف آکسفورد the quality of reacting quickly and positively. responsiveness با response متفاوت و از آن فراتر است. یعنی واکنش سریع و مثب ...
نخستین و اصلیترین معنایش ارضای نیاز/شهوت است
بی جذابیت، نخواستنی، نه چندان جالب. چیزهایی که چنگی به دل نمی زنند