پیشنهاد‌های وانیلایانولا (٤٨٥)

بازدید
٩٣٠
تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

جهت روشن شدن مفهوم کلمه بد نیست بدانیم که معمولا در مواردی که اتفاق بد و منفی مورد نظر باشد، به کار می رود پس نوید دادن یا شگون معادل خوبی نیست چون ا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در مثال زیر: one can learn a great deal about the world in the observable and speakable realms of taxonomy, ecostructure, and animal behavior یعنی به ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

از آرایه های ادبی است. در فارسی: جانبخشی به اشیا یا شخصیت بخشی به اشیا/ حیوانات یا به طور خلاصه " تشخیص" نامیده می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مکمل، تکمیل کننده، ضمیمه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

چینچیلا یه موشه! گربه سفید ایرانی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

درمان اقامتی: نوعی از درمان که مستلزم ساکن شدن آزمودنیها یا بیماران در یک محل است. این با بستری شدن فرق دارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

در مورد �آواشناسی� به معنای تغییر لحن یا تغییر تن صداست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

حالتی که یک شی آویزان تاب می خورد و از این سو به آن سو می رود: آویزان، معلق، رها.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

عجیبه که اکثرا صفت معنی کردند. subsistence اسمه صفت نیست که بنویسید پایدار. معنیش میشه معیشت، تامین معاش، غذا پیدا کردن و غیره ظاهرا برخی دوستان با ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معماگونه توجه کنید که خود کلمه از معما ساخته شده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در متون علمی - تحقیقی provocative در برابر conclusive قرار دارد یعنی عکس هم هستند. اولی یعنی برانگیزاننده دومی یعنی ثابت شده و قطعی در ست برعکس چیز ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٠

در فرهنگ آکسفورد دو معنا برای canopy آورده اند: 1. پارچه ای که روی تخت را می پوشاند: تاجپوشش، قبه، سایبان 2. شاخ و برگهای بالایی درختان جنگل که تشکیل ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

معنای دقیقش اینه گسترش شهر توسعه شهرنشینی به خود شهرنشینی به طور عام ارتباطی ندارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تداعی دور ( روانشناسی )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

پیشنهاد: دوستان از آنجا که بعضی کلمات مانند همین task بسیار عمومی و گسترده هستند در بسترهای مختلف معانی مختلف دارند پس پیشنهاد می کنم که در کنار معاد ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در زمینه مغز و اعصاب: پیچیده، گسترده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کیسه ی صفرا، صفرا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

برخلاف گفته دوستمان کورش، این یک حالت نیست یعنی صفت نیست بلکه دقیقا نوعی راه رفتن است یعنی فعل است و ایشان هم خودشون فعل آوردن در ترجمه کلمه اما عجیب ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

میزان رسانش/رسانایی الکتریکی پوست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

رسانش الکتریکی پوست رسانایی الکتریکی پوست یک حالت فیزیولوژیک است که در برخی آزمایش های روان - تنی اندازه گیری می شود بیشتر برای ارزیابی وضعیت عاطفی/ه ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لش کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

اصغر جان apartment complex میشه همان مجتمع آپارتمانی که گفتی. دیگر ارتباطی به دربست بودن ندارد.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

کلمه مربوط است به حوزه روان شناسی و عصب شناسی: کم تحریک پذیری ، کم تحریک شدگی حالتی است که در آن فرد دادههای احساسی - هیجانی کمتر از میزان نرمال دریا ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سیستم استخوان و عضلات

پیشنهاد
٠

دوستانف هر کلمه ای هاله ای از معنای ضمنی به دور خودش دارد و این به خاطر سابقه کاربردی آن کلمه است. خودمختار اصطلاحی است در جغرافیای سیاسی مانند اقلیم ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

با صفا، آرام، فرحبخش

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرسوده، خراب، درب و داغان، نیمه خراب ( درباره ساختمانها )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیجان آور، برانگیزاننده عواطف و احساسات، عاطفه برانگیز، هیجان برانگیز ( صفت است، اسم نیست ) اینجا هیجان به معنای روانی آن مد نظر است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

در فرهنگ آکسفورد، معادل و همسان gestalt است در حوزه روانشناسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به نظرم باید برابرنهادهایی بسازیم که مختصر و مفید باشد مانند روان گزا که جناب رحمانی گفتند نه مثل واردکننده آسیب روانی!! چون گنجاندنش در متن کار سخت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

این اختلال طیف وسیعی از ترس ها از ترس از مکان های عمومی مانند مترو، مرکز خرید و . . . گرفته تا ترس از مکان های شلوغ، مکان های تنگ و تاریک و مکان هایی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

صفت است درب و داغان قراضه کهنه از هم پاشیده خرابه پوسیده لکنته و غیره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شق و رق راه رفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

گذران کردن با کمترین ساختن با نداری ساختن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

صفت: تورفته، نشست کرده، گود افتاده مثال: sinking couch

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

فعل: لش کردن، غش کردن ( مجازاً ) ، ولو شدن، لم دادن اسم: 1. حالت ولو شدن، تنبلی و کندی، 2. آدم دست وپا چلفتی/بی خاصیت/ بی عرضه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از بیخ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٣

تفاوت condo با آپارتمان اینه که اولی خریداری شده است ولی دومی یک واژه کلی است که برای واحدهای درون یک ساختمان به کار می رود و به وضعیت استیجاری یا خر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

Blackout windows یعنی پنجره هایی که پرده ضخیم معروف به بلک اوت دارن و نور رو کامل می گیرن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

برند بی کیفیت و گمنام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

خشونت، زنندگی، بی رحمی، سبعیت، زبری، زمختی، دشواری، سختی، خامی و خشنی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاربر Htm محترم، درست است که کلمه تخصصی برای اصولگرا همان است که فرمودید اما hardliner به صورت عمومی و با نقش صفت دقیقا به معنای اصولگراست. به تعریف ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چوب بست، داربست

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

پر عزیز، off the hook یعنی از مخمصه و گرفتاری رها شدن و در نتیجه به وضعیت نرمال برگشتن. دردسر رو رد کردن. واقعا انتظار میره دوستان به جای استفاده ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

نماینده ی کارگران ( که به اتحادیه معرفی می شود )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٥

نمی دانم معنای افسارگسیخته و از هم پاشیده که دوستان گفته اند از کجا آمده، لطفا برای معنای آن به فرهنگ لغت های معتبر ارجاع دهید. تا جایی که من چک کرد ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

واژه اختصاصی حوزه فیزیولوژی عصبی است به معنای غیرارادی/ ناآگاه درست است که این واژه به لحاظ ریشه از autonomy آمده اما به صورت صفت ادامه آن نیست و تنه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

با توجه به تعریف آکسفورد the quality of reacting quickly and positively. responsiveness با response متفاوت و از آن فراتر است. یعنی واکنش سریع و مثب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نخستین و اصلیترین معنایش ارضای نیاز/شهوت است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

بی جذابیت، نخواستنی، نه چندان جالب. چیزهایی که چنگی به دل نمی زنند