پیشنهاد‌های وانیلایانولا (٤٩٢)

بازدید
١,٧١٨
تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تدقیق، موشکافی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

استاد شدن خبره شدن پر کردن یعنی در مهارتی استاد شدن ( کار نیکو کردن از پر کردن است )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

در مثال های زیر: erudite attention erudite exploration/ examination عالمانه، فاضلانه، متبحرانه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بستگان، وابستگان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

در فرهنگ آکسفورد: شلوغ کردن سر موضوعات کوچک و بی اهمیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جناب محمد هاجری شما جمله را اشتباه متوجه شده اید. معنی مثال شما این است: بیشتر افراد محکوم توانایی صحبت و دفاع از خود نداشتند. inarticulate به هیچ و ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

من فقط معنی آن را در سنت مسیحی آوردم: طبق فرهنگ آکسفورد: 1. رحمت، بخشایش، لطف الهی، فیض الهی 2. دعایی که قبل یا بعد از غذا میگویند و مانند prayer با ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

when sth is in retreat یعنی عقب نشسته، پس رفته، پس نشسته، شکست خورده، کنار افتاده، افول یافته، از رونق افتاده و . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برتری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( البته ) این را هم بگویم که لازم نیست حتما به پرانتز و کمانک و غیره اشاره کنیم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کشاورزی صنعتی کشاورزی مکانیزه کشاورزی مدرن کشاورزی مبتنی بر فن آوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اگر به مثال توجه کنید و چندتا مثال چستجو کنید : The once bustling city, now abandoned and dilapidated, is all but a ghost town. متوجه خواهید شد که م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فریبکارانه، مخفیانه، با حقه بازی، دسیسه گرانه

پیشنهاد
٠

در net primary productivity: کلمه net به معنای خالص و کلمه primary به معنای اولین تولیدکننده های است که انرژی یا زیتوده را تولید می کنند یعنی گیاهان ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحلیل هزینه ی حداقل تحلیل هزینه ی حداقلی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سبزه راه، راه پرعلف، درخت راه، کوچه باغ

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Metanoia" is a term with roots in Greek and is often used in philosophical and religious contexts. It refers to a transformative change of mind, a p ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

( در مورد احساسات ) عمیق it gave me an exquisite delight to watch that scenary

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان مادیان معادل درستی برای dam نیست. در واقع dam در فارسی معادل خاصی ندارد مادیان فقط به معنای اسب ماده بالغ است و بس و بنابراین می شود معادل Ma ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خودمحوری خودمداری خودمشغولی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیشااخلاقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

amoral رو با immoral اشتباه نگیریم. amoral یعنی فاقد جنبه ی اخلاقی. اصلا اخلاقیات درش مطرح نیست. بی اخلاقی یا غیر اخلاقی یا ضد اخلاق می شود immoral

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مترادف است با considering. . . with that in mind. . . . . taking into account پس در فارسی میشه گفت: با توجه به، بر اساس، با در نظر گرفتن، به خاطر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منفرد، منفک، در انزوا، جدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

پیمانشکن، عهدشکن، خائن، فراری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بسیج کردن، گرد هم آوردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تعامل کننده برهم کنشگر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کژتابی، ابهام. ایهام یک آرایه ادبی است و ارتباطی با این واژه ندارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوستی همگرایی دوستانه رابطه دو طرفه درک متقابل ( به ویژه در میان ملت ها )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

عذاب وجدان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوران پارینه سنگی به سه مرحله پارینه سنگ قدیم، میانه و جدید تقسیم می شود Lower Palaeolithic پارینه سنگی قدیم Middle Palaeolithic پارینه سنگی میانه U ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تکیه گاه جانبی فارسی را پاس بداریم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

غیرتعاملی بی تعامل بدون برهم کنش غیر کنشی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در آکسفورد آمده of or inhabiting mountainous country. "montane grasslands"مثال یعنی کوهستانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

غنا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

با آرش موافقم و حرفشون کاملا درسته. بعضی عبارات انگلیسی مانند for that matter نه تنها در فارسی اصلا معنی ندارند بلکه در خود انگلیسی هم فقط کاربرد ساخ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

acculturation به معنای فرهنگ سازی نیست. یعنی پذیرفتن فرهنگ غالب، به رنگ فرهنگ غالب درآمدن. مثلا سرخپوستان آمریکا فرهنگ غالب آمریکا را که فرهنگ اروپ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تخریب زیستگاه، نابودی زیستگاه، تضعیف زیستگاه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ضبط درست است. ظبط غلط است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

a habit or pattern of behaviour that has become dull and unproductive but is hard to change. "the administration was stuck in a rut and was losing i ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز ابی arid fruit یعنی میوه های مناطق خشک و کم آب.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

/ ( ˌbaɪəʊˌsɪstɪˈm�tɪks ) / noun. ( functioning as singular ) the study of the variation and evolution of a population of organisms in relation to t ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

برخی دوستان این واژه را با illiterate یعنی بیسواد اشتباه گرفته اند. preliterate یعنی فاقد خط - فاقد الفبا - پیش از ابداع الفبا - پیشاالفبایی - پیشاخ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

علاوه بر راسخ و مصمم، معنای تک بعدی، صرف، محض هم دارد مانند مثال های زیر: our single - minded pursuit of knowledge has led to a lack of wisdom و mone ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

مرام، مسلک محمدرضا باطنی، فرهنگ معاصر پویا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

سورتمه موتوری snowmachine = snowmobile

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

موتور یا خودروی برفی برای حرکت روی برف. در واقع جایگزین سورتمه قدیم ماشین برف ساز می شود Snowmaking machine

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

fallowing در حوزه کشاورزی به معنای رها کردن زمین برای استراحت و بازیابی است که در فارسی به آن آیش و آیشگذاری می گویند.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

صفت: گشاینده، پذیرا، فراگیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دوست عزیز متین اضافه شدن حرف ر به پاس کردن و تبدیل آن به پارس، هیچ توهینی ندارد. البته که اصل کلمه پاس بوده اما این ربطی به داستان های تخیلی مانند ع ...