پیشنهادهای وانیلایانولا (٤٨٥)
گوشه گیر خجالتی مردم گریز خودکم بین * دقت کنید که در فرهنگ زبانی انگلیسی، self effacing به معنای فروتنی و تواضعِ منفی است و بنابراین از نظر مفهومی به ...
به شکل صفت: پالایشگر، پالاینده
عرف
تقبیح شده، مذموم، ناپسند
میدانم در گوگل ترنسلیت و به تبعیت از آن در بسیاری از دیکشنری های فارسی - انگلیسی این اصطلاح را اردوگاه کار اجباری معنی کرده اند اما اشتباه است. اولا ...
بیراهه رفتن
ناشیانه
انفجار خشم ( روانشناسی )
در پاسخ به دوست عزیز، ممد عرض کنم اون متن های فیسبوکی به کنار، اگر شما به ریشه کلماتی مانند پاس دادن، پاسدار، پاس شبانه، سه پاس از شب و. . . دقت کنید ...
این کلمه به عنوان صفت برای شخص: دیوانه، بسیار احمق مثال از آکسفورد: adjective 1. ( of a dog, fox, or seal ) making a sharp explosive cry. "a barki ...
بچه مهد کودکی، بچه ای که به کودکستان می رود
در اصطلاح یعنی غول، مثلا غول فروشگاه های اینترنتی، غول علوم کامپیوتر و . . .
بددهنی و فحاشی، استفاده از کلمات نامناسب
پذیرش ( بیمار )
در رابطه با ذهن انسان معنای سازوکار ذهن هم دارد
( معنای ادبی ) لخت، بی پیرایه، فقیر، خالی
ناامید کننده،
باعث سرافکندگی فقط معنای آزاردهنده و خسته کننده ندارد. به مثال زیر دقت کنید it can be very frustrating to find that the size you want isn't there
پیشگویی خود اثبات گر
در بعضی متون به معنای انفعال است
ترکیب ( دارویی )
به هنجاری، معمولی بودن
وقتی این عبارت قبل از اسم می آید یعنی محض - خالص - تمام عیار مثلا شکست محض out and out failure
درمانی مثلا medical research پژوهش های درمانی
( در زمینه دانشگاه ) کمک هزینه
مدرسه نمونه، مدرسه نمونه مردمی، هیئت امنایی تعریف دیکشنری کمبریج: در آمریکا، مدرسه ای که بودجه دولتی میگیرد اما به طور خصوصی توسط هیئتی از افراد ناشن ...
به بچه مایه دارهای مدرسه میگویند. در کانتکست مدرسه بچه پولدار
توان مالی، استطاعت مالی با توجه به تعریف خود دیکشنریهای انگلیسی the money necessary for a particular purpose
ویرایش کردن، ویراستاری کردن، ویرایش و تصحیح، the job of checking and making changes to a text in order to prepare it to be published
مانند آن، ( در اشاره به مورد قبلی ) آن I hope you will judge my . theory, not on the basis o f its simplicity or lack thereo امیدوارم نظریه مرا بر ا ...
( کسی را ) بد کردن، بد دانستن
زوج
چِت، خمار، هپروتی
بزرگ نما
در فرهنگ ما شبیه و معادل �شیربها� است
دوجنسی/ دوجنسه
من نمی دونم تاکید بر اصلاح نژاد از کجا آمده. این واژه فقط به معنای� جفت گیری و زادولد� میان نژادهای مختلف یک گونه است و لزوما همیشه به معنای اصلاح نژ ...
لشگرکشی
اصطلاح شامپانزه ی کوتوله، ترجمه ی مستقیم pygmy chimpanze است. این اصطلاح در بسیاری از متون انگلیسی هست. اما کاربرد خود "بونوبو" در فارسی هم کاملا رای ...
نامیمون
بالغ، به سن بلوغ رسیده، در سن باروری
ارتباط گیرنده
ذهن خوان - ذهنخوان
متمایز
رفتارشناس، ethology= رفتارشناسی کردارشناس میشود praxeologist . بین این واژه و رفتارگرایی یعنی behaviorism و praxeology یعنی مطالعه اعمال هدفمند انسا ...
کردارشناسی. رفتارشناسی معادل اشتباهی برای این کلمه است. این یک بحث فلسفی است در مورد اعمال هدفمند انسان. بنابراین کردار که رفتاری هدفمند و انسانی ا ...
به دنبال خود کشیدن، کشان کشان بردن
بی هوشی بی حسی
مجموعه قوانینی که از زمان های دور به مرور شکل گرفته است نه قوانینی که در دنیای مدرن توسط ساستمدران وضع شده باشد. حالا این اصطلاح قانون عرفی چقدر نزدی ...
این کلمه در درجه دوم معنی نفس نفس زدن میدهد. معنی اصلی آن یعنی از تعجب بگوییم: هاه!