پیشنهاد‌های وانیلایانولا (٤١٥)

بازدید
١١٨
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨٣

از آن دوستی که نوشته خواهر و برادر ناتنی که بگذریم ( چرا نظرش هنوز حذف نشده؟؟؟ ) ، sibling یعنی افرادی که یا از یک پدر و مادر به دنیا آمده اند یا از ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦٨

این کلمه در درجه دوم معنی نفس نفس زدن میدهد. معنی اصلی آن یعنی از تعجب بگوییم: هاه!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥٣

این واژه، معنای منفی دارد پس کلماتی مانند زودآیند، زودهنگام یا پیش رو و غیره که بار معنایی خنثی یا مثبت دارند، معادل های خوبی نیستند. اما قریب الوقو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٦

انفجار خشم ( روانشناسی )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣٥

cynical معنایی دو گانه دارد هم ویژگی کسی است که نسبت به انسان و جهان بدبین است و افراد را در پی سود و منفعت شخصی میپندارد هم درباره همان کسی به کار م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

زمانی که کودکان به عنوان تنبیه باید تنها در اتاق سپری کنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٣

مشخصاً، به طور مشخص. این قید برای این هست که یک موضوع جزئی رو از یک موضوع کلی جدا کنه. مثلا بگه پلیس یا محقق دقیقا دنبال چی هست. دقیقا یا دقیقتر هم م ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

در پاسخ به دوست عزیز، ممد عرض کنم اون متن های فیسبوکی به کنار، اگر شما به ریشه کلماتی مانند پاس دادن، پاسدار، پاس شبانه، سه پاس از شب و. . . دقت کنید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

این فعل معادل خیلی سرراستی در فارسی نداره اما به معنای محسوب شدن و به منزله ی ( چیزی/کسی ) بودن به معنای . . . بودن است حالا بستگی به جمله داره که ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

گاهی به معنای تطابق، شباهت، همخوانی است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

صفت است: برابریخواه، مساوات طلب، تساوی طلب، تساوی طلبانه از دوستان عزیز تقاضا دارم صفت رو به اسم ترجمه نکنند باعث گمراهی دیگران خواهد شد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

شرط اینکه به خانواده ای بگیم گسترده اینه که با هم زندگی کنند در نتیجه همینطوری به دایی و عمو و پدر و مادربزرگ و غیره نمیشه گفت خانواده گسترده. اگر ای ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

هم بسته، همبسته دقت کنید که correlational صفت است نه اسم.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

sensation در مقابل perception یعنی ادراک حسی در برابر ادراک ذهنی. یا خلاصه حس در برابر فکر و تصور

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

من نمی دونم تاکید بر اصلاح نژاد از کجا آمده. این واژه فقط به معنای� جفت گیری و زادولد� میان نژادهای مختلف یک گونه است و لزوما همیشه به معنای اصلاح نژ ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

تفاوت pidgin و creole از لحاظ کاربرد گفته شد. اما تفاوت آن ها به لحاظ ساختاری این است که اولی ترکیبی ساده و ناقص از زبان های مختلف است و در واقع یک ز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢١

در روانشناسی امروز به این میگن: ترمز روانی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢١

پر عزیز، off the hook یعنی از مخمصه و گرفتاری رها شدن و در نتیجه به وضعیت نرمال برگشتن. دردسر رو رد کردن. واقعا انتظار میره دوستان به جای استفاده ا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢١

اسم: ضرورت صفت: ضروری، حیاتی، بسیار مهم *** اسم: دستور، فعل امر خلاصه تمام معنیها گفته شد. هشدار: به هیچ وجه معنای حتمی و همچنین اجباری ندارد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

panic اصطلاح تخصصی حوزه روانشناسی محسوب میشود که معنای آن به سراسیمگی و به خصوص دلهره نزدیک است. قطعا به معنای هول شدن و هول کردن و دستپاچه شدن نیست ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٠

خاموش و روشن کردن؛ فعال و غیر فعال کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

( دو چیز را ) با هم در نظر گرفتن. معمولا در تحقیقات دو متغیر یا مقدار را با هم در نظر میگیرند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در اصطلاح یعنی غول، مثلا غول فروشگاه های اینترنتی، غول علوم کامپیوتر و . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٩

productivity معنای خلاقیت نداره حتی در زبانشناسی. دوستان توجه کنند که کلمات سابقه معنایی دارند و به راحتی نمی توان واژه ای مانند خلاقیت را که کاملا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

میدانم در گوگل ترنسلیت و به تبعیت از آن در بسیاری از دیکشنری های فارسی - انگلیسی این اصطلاح را اردوگاه کار اجباری معنی کرده اند اما اشتباه است. اولا ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٧

دکتر محمد ابراهیم محجوب حرفشان درست است و به درستی به آن نکته اشاره کرده اند اما ایشان باید به این نکته هم توجه میکردند که لفظ ظاهری کلمه هم باید معن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

این کلمه به عنوان صفت برای شخص: دیوانه، بسیار احمق مثال از آکسفورد: adjective 1. ( of a dog, fox, or seal ) making a sharp explosive cry. "a barki ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٨

منظور خود توپ نیست. منظور نوعی ضربه با توپ است که از بیسبال گرفته شده. در فوتبال هم الان هست: توپ کات دار، ضربه ی کات دار. ضربه ای که در حین حرکت تو ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

پیشوا، مراد این کلمه دقیقا معادل کلمه مراد در ادبیات عرفانی ماست

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

جُستار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

حیرت انگیز، تفکربرانگیز

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

لاف زدن، سخن گزاف گفتن، گزافه گویی کردن، گزاف گفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

درک، تصور،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خوراک جو ( در بومشناسی و تکامل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

عامیانه میگن لالمونی گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

درمانی مثلا medical research پژوهش های درمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

توجه کنید که 1. خاکچال یکی از روشهای محیط زیستی ِدفن پسماند تر است و معمولا در سبک زندگی پسماندصفر انجام میدهند تا از تبدیل زباله ها به شیرابه سمی جل ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ترکیب ( دارویی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

گوشه گیر خجالتی مردم گریز خودکم بین * دقت کنید که در فرهنگ زبانی انگلیسی، self effacing به معنای فروتنی و تواضعِ منفی است و بنابراین از نظر مفهومی به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در رابطه با ذهن انسان معنای سازوکار ذهن هم دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مجموعه قوانینی که از زمان های دور به مرور شکل گرفته است نه قوانینی که در دنیای مدرن توسط ساستمدران وضع شده باشد. حالا این اصطلاح قانون عرفی چقدر نزدی ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

لشگرکشی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

نمی دانم معنای افسارگسیخته و از هم پاشیده که دوستان گفته اند از کجا آمده، لطفا برای معنای آن به فرهنگ لغت های معتبر ارجاع دهید. تا جایی که من چک کرد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مدرسه نمونه، مدرسه نمونه مردمی، هیئت امنایی تعریف دیکشنری کمبریج: در آمریکا، مدرسه ای که بودجه دولتی میگیرد اما به طور خصوصی توسط هیئتی از افراد ناشن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

ارتباط گیرنده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

برای اینکه با هم اشتباه نگیریم tempo یعنی سرعت اجرای ضربها ( تندا ) rythem یعنی ضرباهنگ ( کنار هم قرار گرفتن کشش های زمانی مختلف در یک الگوی متناوب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( در زمینه دانشگاه ) کمک هزینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

میز کار یا ایستگاه کاری/درسی/تحقیقاتی و غیره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١١

( فعل ) حرص خوردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

بزرگ نما