پیشنهادهای وانیلایانولا (٤١٥)
ترسو، ضعیف، بی عرضه
سرزنشگر - بیش از حد منتقد
امر بدیهی، امر مسلم، حقیقت مسلم
شعار، تکیه کلام ( شخص معروف ) ، شعار تبلیغاتی
محققان/ دانشمندان حوزه رشد
محتوم، لایتغیر، همیشگی، چیزی که به هر حال هست
مشخصاً، به طور مشخص. این قید برای این هست که یک موضوع جزئی رو از یک موضوع کلی جدا کنه. مثلا بگه پلیس یا محقق دقیقا دنبال چی هست. دقیقا یا دقیقتر هم م ...
شناخته شده ( در مورد آثار به ویژه )
توجه کنید که 1. خاکچال یکی از روشهای محیط زیستی ِدفن پسماند تر است و معمولا در سبک زندگی پسماندصفر انجام میدهند تا از تبدیل زباله ها به شیرابه سمی جل ...
دید کلی، دید همه جانبه، نگاه از بالا
هم بسته، همبسته دقت کنید که correlational صفت است نه اسم.
برخلاف تصور برخی دوستان اپیدمیولوژی مخصوص به بیماریهای واگیردار نیستکه اساساً باید از ویروس ها ایجاد بشوند بلکه بیشتر مربوط به بیماریهای شایع و عمومی ...
خودسرانه، خودسر. زیرا تعریفش در دیکشنری کمبریج اینه the act of allowing yourself to have or do anything that you enjoy
( دو چیز را ) با هم در نظر گرفتن. معمولا در تحقیقات دو متغیر یا مقدار را با هم در نظر میگیرند
نشان دادن عواطف و افکار= واکنش= برخورد
متشخص
موهوم، مرموز، وهم آلود
فیزیولوژی اعصاب، علم شناخت کارکردهای سیستم عصبی توجه: فیزیولوژی اعصاب با عصب شناسی متفاوت است. حوزه دیگری است.
از آن دوستی که نوشته خواهر و برادر ناتنی که بگذریم ( چرا نظرش هنوز حذف نشده؟؟؟ ) ، sibling یعنی افرادی که یا از یک پدر و مادر به دنیا آمده اند یا از ...
اگر صفت باشد: پیش از بلوغ، به بلوغ نرسیده
حیرت انگیز، تفکربرانگیز
پیشوا، مراد این کلمه دقیقا معادل کلمه مراد در ادبیات عرفانی ماست
گاهی به معنای تطابق، شباهت، همخوانی است
در روانشناسی امروز به این میگن: ترمز روانی
پی آیند، بعدی، متاخر، پس آیند
تبعیض آمیز، تمایزآمیز
درک، تصور،
sensation در مقابل perception یعنی ادراک حسی در برابر ادراک ذهنی. یا خلاصه حس در برابر فکر و تصور
فراتعمیم، فرا تعمیم دهی، فرا تعمیم دادن
فروتعمیم، فروتعمیم دهی، فرو تعمیم دادن
سرخوشانه
سرخوشانه، با خوش خیالی
سرگردان - درمانده
بد غذایی
( بازی یا نمایش ) ببین و بگو
این کلمه در درجه دوم معنی نفس نفس زدن میدهد. معنی اصلی آن یعنی از تعجب بگوییم: هاه!
مجموعه قوانینی که از زمان های دور به مرور شکل گرفته است نه قوانینی که در دنیای مدرن توسط ساستمدران وضع شده باشد. حالا این اصطلاح قانون عرفی چقدر نزدی ...
معنای آن بی حسی است و نه بیهوشی
به دنبال خود کشیدن، کشان کشان بردن
کردارشناسی. رفتارشناسی معادل اشتباهی برای این کلمه است. این یک بحث فلسفی است در مورد اعمال هدفمند انسان. بنابراین کردار که رفتاری هدفمند و انسانی ا ...
رفتارشناس، ethology= رفتارشناسی کردارشناس میشود praxeologist . بین این واژه و رفتارگرایی یعنی behaviorism و praxeology یعنی مطالعه اعمال هدفمند انسا ...
متمایز
ذهن خوان - ذهنخوان
ارتباط گیرنده
بالغ، به سن بلوغ رسیده، در سن باروری
نامیمون
اصطلاح شامپانزه ی کوتوله، ترجمه ی مستقیم pygmy chimpanze است. این اصطلاح در بسیاری از متون انگلیسی هست. اما کاربرد خود "بونوبو" در فارسی هم کاملا رای ...
لشگرکشی
من نمی دونم تاکید بر اصلاح نژاد از کجا آمده. این واژه فقط به معنای� جفت گیری و زادولد� میان نژادهای مختلف یک گونه است و لزوما همیشه به معنای اصلاح نژ ...
دوجنسی/ دوجنسه