پیشنهاد‌های وانیلایانولا (٤٥٦)

بازدید
٦٢٢
تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

طب - پزشکی - دارو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

( در مورد کودکان ) شلوغ کردن، دویدن و سروصدا کردن، جایی را روی سرشان گذاشتن مثلا he was running wild in supermarket یعنی فروشگاه را روی سرش گذاشته ب ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٩

زمانی که کودکان به عنوان تنبیه باید تنها در اتاق سپری کنند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

عوامل مخل - عوامل اخلالگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

سخنرانی انگیزشی یا تهییجی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

ریزه خواری کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

عینک دو لنزه، عینک دو عدسی، عینک دور و نزدی، عینک دو دید/ دو کانونی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

این کلمه به معنی شوخی سرکاریه. اون دوستانی که گفتم ایستگا گرفتن و سرکار گذاشتن درست فرمودن. شوخی خرکی و زننده اصلاً معنی نمی ده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در مثال زیر معنای دارای تبعات منحوس، بدشگون دارد such radical actions would be of consequence در مورد اشخاص یعنی شخص صاحب نفوذ، صاحب جایگاه، ارزشمند ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

در برخی کشورها کشیش نشین، در برخی دیگر بخش

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

متزلزل کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

خوراک جو ( در بومشناسی و تکامل )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٦

صفت است: برابریخواه، مساوات طلب، تساوی طلب، تساوی طلبانه از دوستان عزیز تقاضا دارم صفت رو به اسم ترجمه نکنند باعث گمراهی دیگران خواهد شد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

وصله پینه - وصله پینه کردن - رفو کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

مجازاتگر مثلا والدین مجازاتگر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

رفتارشناسی ( این کلمه به لحاظ علمی در مورد حیوانات به کار می رود نه انسان ها )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

عامیانه میگن لالمونی گرفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

تا آخرِ. . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٤

تفاوت pidgin و creole از لحاظ کاربرد گفته شد. اما تفاوت آن ها به لحاظ ساختاری این است که اولی ترکیبی ساده و ناقص از زبان های مختلف است و در واقع یک ز ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٢

خاموش و روشن کردن؛ فعال و غیر فعال کردن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

به طور غیر عادی، به صورت عجیب و غریب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

گوشه گیر خجالتی مردم گریز خودکم بین * دقت کنید که در فرهنگ زبانی انگلیسی، self effacing به معنای فروتنی و تواضعِ منفی است و بنابراین از نظر مفهومی به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

به شکل صفت: پالایشگر، پالاینده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

عرف

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

تقبیح شده، مذموم، ناپسند

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

میدانم در گوگل ترنسلیت و به تبعیت از آن در بسیاری از دیکشنری های فارسی - انگلیسی این اصطلاح را اردوگاه کار اجباری معنی کرده اند اما اشتباه است. اولا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بیراهه رفتن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناشیانه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣٧

انفجار خشم ( روانشناسی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢٨

در پاسخ به دوست عزیز، ممد عرض کنم اون متن های فیسبوکی به کنار، اگر شما به ریشه کلماتی مانند پاس دادن، پاسدار، پاس شبانه، سه پاس از شب و. . . دقت کنید ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٦

این کلمه به عنوان صفت برای شخص: دیوانه، بسیار احمق مثال از آکسفورد: adjective 1. ( of a dog, fox, or seal ) making a sharp explosive cry. "a barki ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

بچه مهد کودکی، بچه ای که به کودکستان می رود

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در اصطلاح یعنی غول، مثلا غول فروشگاه های اینترنتی، غول علوم کامپیوتر و . . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٩

بددهنی و فحاشی، استفاده از کلمات نامناسب

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پذیرش ( بیمار )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٣

در رابطه با ذهن انسان معنای سازوکار ذهن هم دارد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

( معنای ادبی ) لخت، بی پیرایه، فقیر، خالی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

ناامید کننده،

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

باعث سرافکندگی فقط معنای آزاردهنده و خسته کننده ندارد. به مثال زیر دقت کنید it can be very frustrating to find that the size you want isn't there

پیشنهاد
٣

پیشگویی خود اثبات گر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

در بعضی متون به معنای انفعال است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ترکیب ( دارویی )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

به هنجاری، معمولی بودن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

وقتی این عبارت قبل از اسم می آید یعنی محض - خالص - تمام عیار مثلا شکست محض out and out failure

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٤

درمانی مثلا medical research پژوهش های درمانی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٥

( در زمینه دانشگاه ) کمک هزینه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

مدرسه نمونه، مدرسه نمونه مردمی، هیئت امنایی تعریف دیکشنری کمبریج: در آمریکا، مدرسه ای که بودجه دولتی میگیرد اما به طور خصوصی توسط هیئتی از افراد ناشن ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٨

به بچه مایه دارهای مدرسه میگویند. در کانتکست مدرسه بچه پولدار

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

توان مالی، استطاعت مالی با توجه به تعریف خود دیکشنریهای انگلیسی the money necessary for a particular purpose

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٠

ویرایش کردن، ویراستاری کردن، ویرایش و تصحیح، the job of checking and making changes to a text in order to prepare it to be published