ترجمههای Marjan🪸🫧 (١٨٧)
او که غرق در کتابش شده بود زمان را فراموش کرد . ( زمان از دستش در رفته بود )
به نظر می رسد کم رویی در بزرگسالی به وضوح بازتابی از تجربیات یک فرد در دوران کودکی باشد.
آنها درمورد احتمال ( وقوع ) صلح کمتر امیدوار هستند.
او حس سوزشی را در گلویش احساس کرد .
تنها صدای ( دستگاه ) تهیه ی هوا سکوت دفتر را درهم شکست.
آیا فکر میکنید خشونت نشانه ی دوران ما است؟ ( یعنی چیزی که باهاش این دوره رو به یاد میارن )
آنها با آرامش اقدامات اورژانسی را انجام دادند .
اگرچه حضار سخنرانی او را دوست نداشتند و درباره او بد گفتند، سناتور تامسون همچنان خونسرد بود.
عامل سستی دلیل اصلی شکست او در انتخابات بود.
این از ذکاوت شما بود که خیلی سریع علت مشکل را فهمیدید.
اینقدر سختگیر نباش . واقعا انقدر مهمه اگه من اینو درست تلفظ نکنم؟
ترس از تمسخر یک بازدارنده ی بسیار موثر است .
be sth for someone’s liking یک اصطلاح هست . در اینجا به معنی :او زیادی مغرور است و من از او خوشم نمی آید.
تواضع او ظاهری است ؛او در باطن بسیار مغرور است.
مشکلات مالی شرکت صرفا یک بدبیاری موقتی بودند .
عاقلان را یک اشارت بس بود . عاقل را اشارتی بس است
ساعت ۶بعد از یک روز پرمشغله جانم به لب میرسد. ( صبرم تمام میشود )
دختر قدبلند تیره ( رنگ پوست ) به دکتر رفت برای دیدن دکتر Reefy ، چون باردار بود و ترسیده بود
عدم بهداشت ( یک ) عامل بیماری است .
آنها در دریاچه ی پشت سد ماهی پرورش می دهند .
ریشه ی این مشکل در دوران کودکی اش است.
خلق و خوی بی ثبات او همه را عصبانی کرد . ( آزرده کرد )
آیا درخواست زیادی است که از شما بخواهم دنبال والدینم در فردودگاه بروید؟
رفتار های بد او موجب سرزنش شدیدش شد. ( به خاطر رفتار های بدش شدیدا سرزنش شد )
نخست وزیر آنها را به خاطر رسیدگی به موضوع مورد سرزنش قرار داد. ( سرزنش کرد )
مادرش کاملا بی ادعا و متواضع است اما پدرش خودنما است ( پر کبکبه و دبدبه )
چندین معلم انگلیسی در مدرسه وجود دارند ، اما Jeanne به تنهایی فرانسه و آلمانی را تدریس میکرد. ( تنهازحمت میکشید )
پیرمرد چروک های عمیقی روی پیشانی اش داشت.