ترجمههای Mrjn (١٨٧)
پزشک روزانه به بیست بیمار رسیدگی می کند .
خلق و خوی بی ثبات او همه را عصبانی کرد . ( آزرده کرد )
عملکرد استخوان ها استحکام بخشیدن است.
روزی می آید که به خاطر از دست دادن چنین فرصت خوبی افسوس میخوری.
عامل سستی دلیل اصلی شکست او در انتخابات بود.
او حس سوزشی را در گلویش احساس کرد .
روش های جراحی دائما در حال اصلاح شدن هستند. ( بهتر شدن و پیشرفت کردن و بهبود یافتن )
تنها صدای ( دستگاه ) تهیه ی هوا سکوت دفتر را درهم شکست.
دختر قدبلند تیره ( رنگ پوست ) به دکتر رفت برای دیدن دکتر Reefy ، چون باردار بود و ترسیده بود
من اخیرا مشکلات مداومی ( همیشگی، بی پایان ) داشته ام.
او نوشتن نامه ( با ماشین تحریر ) را به سرعت تمام کرد.
اگرچه حضار سخنرانی او را دوست نداشتند و درباره او بد گفتند، سناتور تامسون همچنان خونسرد بود.
اینقدر سختگیر نباش . واقعا انقدر مهمه اگه من اینو درست تلفظ نکنم؟
رئیس جمهور با یک سخنرانی خشمگینانه از مخالفانش انتقاد کرد ( یا :به مخالفانش هجوم برد )
عاقلان را یک اشارت بس بود . عاقل را اشارتی بس است
شایعه موجه ( بادلیل ) بود. ( یعنی بی اساس نبوده )
سیستم، اگرچه به زحمت، ( اما ) کار می کند .
مادرش کاملا بی ادعا و متواضع است اما پدرش خودنما است ( پر کبکبه و دبدبه )
پیرمرد چروک های عمیقی روی پیشانی اش داشت.
آن مدرسه به خاطر قوانین سخت گیرانه ی پوشش و حضور ( و غیاب ) معروف بود.
تواضع او ظاهری است ؛او در باطن بسیار مغرور است.
لاک پشت سرش را به درون لاکش تو کشید . ( ماضی )
اون با خصومتش دوستانش را گریزان کرد
قوه مجریه نمیتواند هیچ بخشی از سرزمین ( قلمرو ) ما را واگذار ( انتقال مالکیت ) کند.
نخست وزیر آنها را به خاطر رسیدگی به موضوع مورد سرزنش قرار داد. ( سرزنش کرد )
رفتار های بد او موجب سرزنش شدیدش شد. ( به خاطر رفتار های بدش شدیدا سرزنش شد )
پریشان خیالی او انقدر عمیق ( زیاد ) بود که دو روز غذا نخورد.
آیا فکر میکنید خشونت نشانه ی دوران ما است؟ ( یعنی چیزی که باهاش این دوره رو به یاد میارن )
be sth for someone’s liking یک اصطلاح هست . در اینجا به معنی :او زیادی مغرور است و من از او خوشم نمی آید.