ترجمه‌های Marjan🪸🫧 (١٨٧)

او از ( مجبور بودن به ) منتظر ماندن معاف شد . ترجمه روان: او مجبور نبود منتظر بماند ( مجهول :یعنی کسی بهش گفته که نمیخواد منتظر بمونه )

نوشته ی او انقدر مبهم است که درک آن برای اکثر مردم دشوار است. ( abstractدرمورد فهمیدن به معنی:مبهم، سخت آموز است )

آن قتل نمونه ی روشنی از حسادت غیرقابل کنترل بود.

میتونم صحبتنون رو قطع کنم؟ ( درخواست مودبانه وقتی میخوای وسط حرف کسی چیزی بگی )

هواپیما ( دقیق ) سر ساعت ۲ فرود آمد.

ما بیرون توی ایوان نشستیم تا خنک بشویم.

او برای امرار معاش بار حمل می کند ( شغلش بار بری است )

زوزه ی گرگ ها سکوت را در هم شکست. ( شکافت )

وقتی که نگار خانه ( اتاق نقاشی ) شروع به تغییر می کند چه اتفاقی می افتد؟

او موفق شد دانشگاه را تمام کند . ( بدون اینکه درست چیزی یاد بگیره )

او از کانون توجه بودن لذت می برد.

کمبود مسکن به صاحبخانه ها اجازه داده که سر مستاجران را کلاه بگذارند ( گران اجاره بدهند ) . ترجمه ی روان:کمبود مسکن موجب شده است که صاحب خانه ها ( خان ...

در سال های آخر عمرش ، از ارتروز رنج میبرد. ( توسط ارتروز آزار داده میشد )

متاسفم ، نمیتوانم به شما کمک کنم.

قطب جنوب آب و هوایی ناسازگار برای انسان ها دارد. ترجمه روان تر: آب و هوای قطب جنوب با انسان ها سازگار نیست.

ترجمه کلمه به کلمه میشه منو تنهام بذار. اما این یک اصطلاح هست به معنی دست از سرم بردار، راحتم بذار ( stop annoying sb )

تلاش هایتان را هدر ندهید.

چندین معلم انگلیسی در مدرسه وجود دارند ، اما Jeanne به تنهایی فرانسه و آلمانی را تدریس میکرد. ( تنهازحمت میکشید )

آیا درخواست زیادی است که از شما بخواهم دنبال والدینم در فردودگاه بروید؟

لطفا هیچ جزئیاتی رو حذف نکنید، هرچقدر هم جزئی و کم اهمیت به نظر برسند.

او مشتاق موفقیت در شغل جدیدش بود.

من هرگز نمیتوانم سوالات چند مجهولی را حل کنم ( انجام دهم )

ریشه ی این مشکل در دوران کودکی اش است.

رهبر باند تصمیم گرفت که باید جاسوس را گول بزنند ( مجهول )

او در صحبت ( کردن ) لکنت دارد.

شش ( ریه ) ها خون را تصفیه می کنند.

شایسته است که موضوع جشن پایان دوره را در حضور همه ی دانشجویان سال آخر مطرح کنیم.

ریه ها به خون اکسیژن رسانی می کنند.

دایره ی محاط بر یک خط عمود که به حرف Vوارونه منتهی میشود، نماد معروف صلح است. ☮️

تحقیقات زیادی بر روی آن موضوع انجام شده است.

به دلیل بی احتیاطی در رانندگی ، برای “ترنر” احضاریه ( تخلف رانندگی ) صادر شد.

فکر کنم باید was incorporated باشه . چون ساختار جمله به نظر مجهول میاد. و همینطور معنی این فعل میشه تاسیس کردن. پس باید کسی شرکت را تاسیس کند، و چون ...

از دیرباز تصور شده که زنان در انجام چند کار ( به طور همزمان ) خوب هستند .

اینجوری هم میشه معنی کرد:درک کردن ( معنی ) این خطوط شعر تا حدی دشوار است.

بیماری عفونی یک فرد می تواند تبدیل به یک بیماره همه گیر ( واگیر، مسری ) شود.

او باقی مانده گوشت و سبزیجات را با خورش ادغام کرد ( قاطی کرد )

اهداف تعیین می کنند که شما چه چیزی خواهید شد. ( که شما چه آینده ای دارید )