porch

/ˈpɔːrt͡ʃ//pɔːt͡ʃ/

معنی: ایوان، دالان، سرپوشیده، رواق، هشتی
معانی دیگر: سرسرا، ورودی سرپوشیده، پشکم، مهتابی، بوزکند، ستاوند

بررسی کلمه

اسم ( noun )
مشتقات: porchlike (adj.)
(1) تعریف: an open platform, often with a roof, that serves as the back or front entrance of a house.
مشابه: stoop

(2) تعریف: a structure either not enclosed, or enclosed with windows, screening, or the like, that is attached to the outside of a house; sun porch; veranda.

جمله های نمونه

1. the porch had been glassed in
ایوان را با قاب شیشه محصور کرده بودند.

2. She huddled inside the porch as she rang the bell.
[ترجمه گوگل]در حالی که زنگ را به صدا درآورد، داخل ایوان جمع شد
[ترجمه ترگمان]وقتی زنگ را به صدا درآورد، در ایوان کز کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. We glassed in the porch to make a small conservatory.
[ترجمه گوگل]در ایوان شیشه ای زدیم تا یک هنرستان کوچک بسازیم
[ترجمه ترگمان]glassed رو توی ایوان قایم کردیم تا یه گلخانه کوچیک درست کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. We sat out on the porch to cool off.
[ترجمه mahnoosh] ما نشسته بودیم در وان حمام تا خنک شویم
|
[ترجمه Mrjn] ما بیرون توی ایوان نشستیم تا خنک بشویم.
|
[ترجمه گوگل]بیرون ایوان نشستیم تا خنک شویم
[ترجمه ترگمان]روی ایوان نشستیم تا خنک بشویم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The porch is always well lit at night.
[ترجمه گوگل]ایوان همیشه در شب روشن است
[ترجمه ترگمان]بهار خواب همیشه روشن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. We rolled up to the front porch.
[ترجمه گوگل]به سمت ایوان جلو چرخیدیم
[ترجمه ترگمان]به طرف ایوان جلویی رفتیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. My mother was sitting on the porch drowsing in the sun.
[ترجمه گوگل]مادرم در ایوان نشسته بود و در آفتاب غرق می شد
[ترجمه ترگمان]مادرم روی ایوان نشسته بود و در آفتاب چرت می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. I suggest you take the front porch away.
[ترجمه گوگل]پیشنهاد می کنم ایوان جلو را بردارید
[ترجمه ترگمان]پیشنهاد می کنم جلوی خونه رو بگیری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Just leave your shoes on the back porch for now.
[ترجمه گوگل]فقط کفش های خود را فعلا در ایوان پشتی بگذارید
[ترجمه ترگمان] همین الان کفش هات رو بذار روی ایوان پشتی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. They glassed in the open porch.
[ترجمه گوگل]آنها در ایوان باز شیشه ای زدند
[ترجمه ترگمان] They رو توی ایوون باز می کنن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Cal and I were sitting on the porch, shooting the breeze.
[ترجمه گوگل]من و کال در ایوان نشسته بودیم و نسیم را شلیک می کردیم
[ترجمه ترگمان]کال و من روی ایوان نشسته بودیم و به باد شلیک می کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The porch is out of proportion with the rest of the house.
[ترجمه گوگل]ایوان با بقیه خانه تناسب ندارد
[ترجمه ترگمان]ایوان با بقیه خانه خارج است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I went out there on the front porch.
[ترجمه گوگل]رفتم بیرون در ایوان جلو
[ترجمه ترگمان] من رفتم توی ایوون جلوی ایوان
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The little porch marked the entrance to a churchyard.
[ترجمه گوگل]ایوان کوچک ورودی حیاط کلیسا را ​​مشخص می کرد
[ترجمه ترگمان]ایوان کوچک مدخل حیاط کلیسا را نشان می داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ایوان (اسم)
cloister, portal, balcony, veranda, verandah, porch, portico, patio, lanai

دالان (اسم)
corridor, hall, lobby, porch

سرپوشیده (اسم)
porch, loggia

رواق (اسم)
veranda, porch, portico, lanai

هشتی (اسم)
vestibule, porch

تخصصی

[عمران و معماری] پیشخان - رواق ورودی

انگلیسی به انگلیسی

• balcony, veranda; patio, portico
a porch is a sheltered area at the entrance to a building. it has a roof and sometimes walls.
a porch is also a raised platform built along the outside wall of a house and often covered with a roof; used in american english.

پیشنهاد کاربران

تراس / پشت بام
مثال: They sat on the porch and enjoyed the sunset.
آن ها روی پشت بام نشسته و از غروب خورشید لذت می بردند.
از لحاظ معماری ، الاچیق و بالکن و…که دوستان گفتن اشتباهه
ایوان یه بخشی هست که چسبیده به خونه و ورود و خروج از طریق اون صورت میگیره
برای خونه های ویلایی ( حیاط دار ) به کار میره
porch
a covered structure in front of the entrance to a building
طاق ورودی
سایبان ورودی
a raised, covered, sometimes partly closed area, often made of wood, on the front or side of a building:
We sat out on the porch to cool off.
...
[مشاهده متن کامل]

A cheer rose from those assembled on the porch of the neighbour's house
ایوان ورودی یا ایوان بغل خانه که گاهی ممکنه با پنجره های شیشه ای یا هرچیز دیگه ای محصور شده باشه. ممکنه بزرگ باشه و فضای نشستن داشته باشه یا فقط در حد یک ایوان و ورودی کوچک باشه.

porchporchporchporchporchporch
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/porch
بالکُن
سایبان جلوی در ورودی
ظاهرا به اون قسمت از در ورودی خونه های شمالی که مسقفه و یه حالت شیروونی بالاش داره می گن. جایی که وقتی داری اف اف خونه ی یه بنده خدا رو می زنی چون مسقفه، اگه بارون هم بباره خیس نمی شی!
Porchهم مانند portico یک ایوان ورودی هست منتهی porch کشیده تر هست یا میتونیم تعریف دیگه ای که ازش بکنیم این باشه 👈porch : مثل یه رواق کشیده جلوی ورودی
آلاچیق
تراس خانه
ایوان خانه

بپرس