ترجمههای Mrjn (١٨٧)
او باقی مانده گوشت و سبزیجات را با خورش ادغام کرد ( قاطی کرد )
اهداف تعیین می کنند که شما چه چیزی خواهید شد. ( که شما چه آینده ای دارید )
از دیرباز تصور شده که زنان در انجام چند کار ( به طور همزمان ) خوب هستند .
بیماری عفونی یک فرد می تواند تبدیل به یک بیماره همه گیر ( واگیر، مسری ) شود.
دایره ی محاط بر یک خط عمود که به حرف Vوارونه منتهی میشود، نماد معروف صلح است. ☮️
اینجوری هم میشه معنی کرد:درک کردن ( معنی ) این خطوط شعر تا حدی دشوار است.
تحقیقات زیادی بر روی آن موضوع انجام شده است.
ریشه ی این مشکل در دوران کودکی اش است.
من هرگز نمیتوانم سوالات چند مجهولی را حل کنم ( انجام دهم )
به دلیل بی احتیاطی در رانندگی ، برای “ترنر” احضاریه ( تخلف رانندگی ) صادر شد.
شایسته است که موضوع جشن پایان دوره را در حضور همه ی دانشجویان سال آخر مطرح کنیم.
رهبر باند تصمیم گرفت که باید جاسوس را گول بزنند ( مجهول )
لطفا هیچ جزئیاتی رو حذف نکنید، هرچقدر هم جزئی و کم اهمیت به نظر برسند.
قطب جنوب آب و هوایی ناسازگار برای انسان ها دارد. ترجمه روان تر: آب و هوای قطب جنوب با انسان ها سازگار نیست.
ترجمه کلمه به کلمه میشه منو تنهام بذار. اما این یک اصطلاح هست به معنی دست از سرم بردار، راحتم بذار ( stop annoying sb )
فکر کنم باید was incorporated باشه . چون ساختار جمله به نظر مجهول میاد. و همینطور معنی این فعل میشه تاسیس کردن. پس باید کسی شرکت را تاسیس کند، و چون ...
کمبود مسکن به صاحبخانه ها اجازه داده که سر مستاجران را کلاه بگذارند ( گران اجاره بدهند ) . ترجمه ی روان:کمبود مسکن موجب شده است که صاحب خانه ها ( خان ...
در سال های آخر عمرش ، از ارتروز رنج میبرد. ( توسط ارتروز آزار داده میشد )
وقتی که نگار خانه ( اتاق نقاشی ) شروع به تغییر می کند چه اتفاقی می افتد؟
او موفق شد دانشگاه را تمام کند . ( بدون اینکه درست چیزی یاد بگیره )
هواپیما ( دقیق ) سر ساعت ۲ فرود آمد.
او برای امرار معاش بار حمل می کند ( شغلش بار بری است )
چندین معلم انگلیسی در مدرسه وجود دارند ، اما Jeanne به تنهایی فرانسه و آلمانی را تدریس میکرد. ( تنهازحمت میکشید )
آیا درخواست زیادی است که از شما بخواهم دنبال والدینم در فردودگاه بروید؟
آن قتل نمونه ی روشنی از حسادت غیرقابل کنترل بود.
آقای تیمور درست ترجمه کردن. touchدر اینجا به معنی اشاره کردن، پرداختن ( به موضوعی ) هست
اون پنج دلار از من تیغید. ( خودمانی - با زرنگی یا التماس و غیره ) به دست آوردن، تیغ زدن، کلاشی کردن
رینگ :میدان ( تهاجم فرهنگی ) 😂
در اینجا up برای packing هست نه gear . و gear اینجا نقشش اسم هست به معنی ابزار و وسایل.
خستگی فلز هم درسته ( توی رشته ی عمران استفاده میشه ، وقتی که فلزی زیاد خم بشه اصطلاحا خسته میشه ( خستگی فلز ) و مقاومتش کم میشه )
ساعت ۶بعد از یک روز پرمشغله جانم به لب میرسد. ( صبرم تمام میشود )
این مقاله ی ( در ) روزنامه با بحثی که امروز صبح داشتیم ، مصداق دارد.
دستور داده شد که ترافیک به راه دیگری منحرف شود . ( مجهول )
جوانان دستگاه های الکترونیکی بیشتری را نسبت به گذشته خریداری میکنند.
آقای محمد درست ترجمه کردن. فعل intrigue به معنی فتنه و توطئه بافتن هست
کارگران کارخانه به مدت چهل سال ( سخت و مداوم ) کار کردند.