پیشنهاد‌های Mary.hb (١٥٤)

ضمیمه شده. پیوست شده

به نتیجه رسیدن از روی شواهد شصتم خبردار شد. متوجه شدم. فهمیدم ( دوستان عزیز دو دو تا چهار تا کردن به معنای خوب فکر کردن و جوانب کاری را سنجیدن است ب ...

مراسم شب هالووین که کودکان به درب خانه های مردم می روند و این اصطلاح را میگویند تا شیرینی و شکلات بگیرند. ( هدیه بده وگرنه شیطنت میکنم )

لذت بردن

پرونده قضایی

اولین نفری باشی که خبری رو میده

علاقمند و دلبسته وافر و بیش از اندازه به چیزی

به فرایند تایپ، ادیت، ذخیره و پرینت متن ها در کامپیوتر گفته می شود

پذیرفتن و کنار اومدن با یک موقعیت سخت و غم انگیز

کسی که در دادگاه مورد دادرسی یا محاکمه قرار گرفته

- اگه نظر منو بخواهی. . . - حالا این نظر منه ؛نمیدونم مفیده یا نه! - درست و غلطش رو نمیدونم ولی. . . . .

جور دیگری استفاده کردن تغییر کاربری دادن به چیز دیگری پرداختن

علاوه بر

باری از روی دوش برداشته شدن

باد کردن. متورم شدن

عقده داشتن. کینه داشتن

رنگ حنایی

بدقت دنبال چیزی بودن

سیل وار آمدن. هجوم آوردن

چیزی که در همان لحظه به ذهن می رسد ( حضور ذهن )

شرکت یا کمپانی خیلی بزرگ و موفق

به این دلیل که . . .

بدون نوبت جلو رفتن

بعد یهویی. . . . .

دوره محکومیت را گذرااندن در زندان بودن

خجالت زده شدن. شرمنده شدن

پایین کشیدن از قدرت. به زیر آوردن از قدرت

۱ - عوض کردن موضوع صحبت ۲ - به هوش آوردن ۳ - متقاعد کردن ۴ - کسی یا چیزی را به خانه آوردن

محکوم کردن. مجرم اعلام کردن

یُبس کسی که شکمش سفت شده و کار نمیکنه

کوچک کردن کسی. تحقیر کردن کسی

داشتن حق قانونی برای انجام کاری

مخخف استرالیا رایج در میان اهالی استرالیا

شنوندگان مورد نظر

کاهش پیدا کردن. کم شدن

دیر یا زود بالاخره

اهمیت ندادن. نادیده گرفتن.

اسهال. دل پیچه

اتفاق مهم. واقعه حائز اهمیت

دارای سعه نظر کسی که روی عقیده خاصی تعصب نداره و به تمام عقاید احترام میگذارد willing to consider and accept other people’s ideas and opinions

هم چنین، باضافه ی

عزل کردن. از شغل یا سمتی برکنار کردن

دست روی دست گذاشتن و کاری نکردن

تبانی. تقلب

رویا یا خوابی که بیننده آن در عالم خواب می داند که در حال رویا دیدن ( خواب دیدن ) است.

فکر خوبیه که . . . ؛ایده خوبیه که . . . ؛میتونی. . . ( برای دادن توصیه یا پیشنهاد استفاده میشود )

سر خانه اول برگشتن

از دور. دورادور. با فاصله

جور کردن ( پول )

استخدام کارگران خارجی به جای نیروی کار داخلی