پیشنهادهای Mary.hb (١٥٦)
ورجه وورجه نکن، شلوغ کاری نکن
ripe smell بوی بد، بدی ناخوشایند، بوی گند
مبتلا به بیماری کم خونی
Bug صحیح است Snug as a bug in a rug
روز بارانی
سیستم صوتی حرفه ای شامل باند و بلند گو و غیره
بشدت فکر کردن ( برای یادآوری چیزی ) به مغز خود فشار آوردن ( برای یادآوری چیزی )
آدم غیر اجتماعی. نجوش. مردم گریز
دولپی خوردن
زیر ملاقه ای /زیر قاشقی وسیله ای که در هنگام پخت و پز استفاده میشه تا از ریختن مایعات و روغن و غیره به سطح میز جلوگیری کنه
این چه طرز حرف زدنه؟ چرا اینطوری حرف میزنی؟
خود واقعی مان را به کسی نشان دادن
مامور مخفی
کیکی که بعد از بیرون آمدن از فر سر و ته میشود
مرد زن ذلیل
Web cruise: وبگردی کردن. گشت زنی در اینترنت
کسی را از نگرانی درآوردن
پرمشغله بودن یا خیلی کار داشتن و گرفتار بودن
در انگلیسی هندی: دزد. راهزن
غایب بودن، غیبت داشتن
رفتن آب دهان آب دهان از لب و لوچه آویزان شدن
Put the baby down بچه را خواباندن
به موعد مقرر رسیدن به تاریخ مقرر رسیدن
حل نشده باقی ماندن
در کانادا:شهردار
On second thought I am not coming to the party نظرم عوض شد، به مهمونی نمی آیم
امیدوار کردن. امید دادن
از حقیقت دور بودن. بویی از حقیقت نبردن
گونه فرعی. نژاد فرعی
نفس گرفتن ( وقتی خسته و از نفس افتاده شده ایم )
آدم عجیب غریب و غیر عادی
فروخته شده
کارت زدن یا انگشت زدن برای اعلام حضور در محل کار
لپ گلی. rosy cheeked
آزرده. رنجیده. دلخور
فخرفروشی. پز دادن. فیس و افاده
شماره دوزی
چشم چران
بخش هایی از خاورمیانه ( با محوریت بیت المقدس ) که بیشتر وقایع ذکر شده در کتاب های مقدس انجیل، تورات و قرآن در آنجا اتفاق افتاده است
اجرا کردن. نمایش دادن. نشان دادن
تازه کار
اشتباه از من بوده
مخفف اصطلاح go over the top به معنای افراط کردن. زیاده روی کردن
از خنده پخش زمین شدن
خسته کننده. کسل کننده
زیر یک سقف بودن. با هم زندگی کردن
گل لیلیوم
به میلِ به اختیارِ به صلاحدیدِ
شاهزاده سوار بر اسب
عوض شدن ناگهانی حال کسی