پیشنهادهای حسین کتابدار (٢١,٣٧٣)
**رهبر یا پیشتاز یک گروه، تیم یا رقابت** . این عبارت معمولاً برای اشاره به کسی به کار می رود که در مسابقه، رقابت یا هر موقعیت جمعی دیگری در جایگاه او ...
به فردی اشاره دارد که **یک مقام بلندپایه، یک فرد مهم و با نفوذ یا کسی که خود را بزرگ و تأثیرگذار جلوه می دهد**. این عبارت معمولاً به صورت طنز یا تمس ...
🔹 بالا بردن سطح استاندارد / ارتقاء معیارها / افزایش سطح انتظار / بالا بردن نوار موفقیت 🔹 مثال ها: The new policy lifts the bar for environmental s ...
اصطلاح **lift joint** می تواند در حوزه های مختلف مهندسی و مکانیک معانی متفاوتی داشته باشد، اما در زمینه تحلیل سازه ها و نرم افزارهای مهندسی مانند CAD ...
🔹 لغو محدودیت ها / برداشتن انسداد یا تعطیلی / بازگشایی رسمی / رفع ممنوعیت یا انسداد 🔹 مثال ها: Israel was urged to lift the closure on Gaza. از اس ...
**Cybercouture** * ( ترکیبی نوظهور – انگلیسی ) * واژه ی *Cybercouture* ترکیبی از دو کلمه است: - **Cyber:** مربوط به فناوری های دیجیتال، اینترنت و ...
**پزشکی مکمل** به مجموعه ای از روش ها و درمان ها گفته می شود که **در کنار پزشکی متداول و استاندارد ( پزشکی غربی ) برای بهبود سلامت و درمان بیماری ها ...
🔹 روغن کاری کردن / روغن مالیدن به بدن یا وسیله / آماده سازی با روغن / براق کردن برای نمایش ( کاربرد استعاری و عامیانه ) : در زبان عامیانه، oil up م ...
🔹 مجبور به تکیه کردن به چیزی / وابسته شدن به منابع خود / رها شدن و مجبور به اتکا به خود 🔹 مثال ها: The sudden loss of support threw her back on h ...
/debaʀdœʀ/ — دِباردور/ واژه فرانسوی 1 - تاپ بدون آستین / زیرپوش رکابی / لباس تابستانی سبک 2 - باربر بندر / کارگر اسکله / تخلیه چی کشتی 🔹 مترادف ها | ...
🔹 در مضیقه بودن / کمبود داشتن / بی پول بودن / در تنگنای منابع بودن 🔹 مثال ها: She’s strapped for money after the unexpected expenses. بعد از هزینه ...
مکانی است که وسایل، تجهیزات، تکنولوژی ها، نظریه ها، یا افراد برای اولین بار آزمایش، امتحان و به چالش کشیده می شوند. این مکان ها معمولاً برای سنجش عم ...
🔹 پاسخ دادن با حمله / ضربه ی متقابل زدن / واکنش تند نشان دادن / جواب دادن به انتقاد یا حمله 🔹 مثال ها: She hit back at the accusations with strong ...
🔹 در جریان بودن / مطلع ماندن / از اخبار و اطلاعات روز باخبر بودن / در حلقه ی آگاهان بودن 🔹 مثال ها: Follow us on social media to stay in the know. ...
🔹پیگیری کردن / دنبال چیزی رفتن / یادآوری کردن برای انجام کاری / سراغ گرفتن 🔹 مثال ها: She chased up the HR team for her contract. قراردادش رو از ت ...
🔹 در جریان قرار دادن / وارد گفتگو کردن / در حلقه ی ارتباطی آوردن / مطلع کردن 🔹 مثال ها: I’ll loop you in once I hear back from the client. وقتی از ...
**داشتن حضور قدرتمند و تأثیرگذار به گونه ای که باعث جلب توجه و کنترل فضای مکالمه یا جمع شود**. کسی که *command the room* می کند، خود را به گونه ای م ...
🔹 مجذوب کردن / افسون کردن / دل ربا بودن / توجه کسی را کاملاً به خود جلب کردن 🔹 مثال ها: She was spellbound by the beauty of the sunset. از زیبایی ...
🔹 پرچ ( در مهندسی ) / میخ فلزی ثابت کننده / مجذوب کردن / ثابت کردن نگاه یا توجه 🔸 مثال ها: She was riveted to the screen during the thriller. در طو ...
🔹 مغناطیسی کردن / جذب کردن / دل ربا بودن / تأثیرگذاری شدید داشتن 🔹 مثال ها: He magnetized people with his charm and confidence. با جذابیت و اعتماد ...
🔹 جلب توجه شدید / چشم ها را به خود خیره کردن / دیده شدن به صورت چشم گیر / توجه عمومی را ربودن 1 - ( کاربرد رسانه ای و تبلیغاتی ) : به معنای جلب توجه ...
این عبارت به معنی در مرکز توجه قرار گرفتن یا مورد تمرکز و توجه دیگران بودن است. وقتی کسی می گوید the spotlight is on me، منظورش این است که الان تمام ...
1 - موقعیت فیزیکی وسط صحنه تئاتر: نقطه ای در مرکز صحنه که معمولاً بیشترین توجه بینندگان را به خود جذب می کند. 2 - موقعیت مهم و پررنگ در هر زمینه ای ...
🔸 **یافتن، بیرون کشیدن یا استخراج چیزی از جایی، معمولاً پس از جستجوی دقیق یا دست وپا زدن**. این عبارت تصویر ماهیگیر را تداعی می کند که با قلاب یا ت ...
**دریافت یا کسب اطلاعات مهم، حقیقت های اصلی، یا واقعیت های مهم در مورد یک موضوع، شخص، یا وضعیت**. وقتی می گوییم کسی می خواهد *get the lowdown* یعنی ...
واژه ی *Daddynator* یک ترکیب غیررسمی و ساختگی است که با تلفیق دو کلمه ی **Daddy** و پسوند نماینده قدرت و تسلط ** - nator** ساخته شده است. این ترکیب ...
**D - Dawg** * ( اسم مستعار – اصطلاح عامیانه انگلیسی ) * **D - Dawg** یک لقب یا اسم مستعار غیررسمی و عامیانه است. این نوع لقب معمولاً به شکل دوستانه ...
عبارت make a show of به معنای انجام دادن کاری به صورت نمایشی، آشکار و اغراق آمیز برای جلب توجه دیگران یا نشان دادن یک احساس، حالت یا کیفیت خاص است. ...
این عبارت به معنی آشکار و علنی کردن چیزی به گونه ای که همه بتوانند ببینند یا آن را درک کنند است. وقتی چیزی را lay bare for all to see می گوییم، یعنی ...
این عبارت به معنای افشای ناگهانی و علنی چیزی است که قبلاً ممکن بود پنهان یا محرمانه باشد. وقتی می گوییم چیزی thrown out in the open شده، یعنی به صورت ...
### معنی اصلی: **روشن کردن دستگاه یا تجهیزاتی که با برق کار می کند** ( یعنی دادن انرژی و شروع به کار دادن یک وسیله الکترونیکی یا مکانیکی ) 1. **ر ...
### 1. **تحمل کردن، مقاومت کردن ( گذراندن شرایط سخت ) ** *Bear up* به معنای **صبور بودن، استقامت کردن یا توانایی کنار آمدن با شرایط دشوار و فشارهای ...
یک عبارت ترکیبی ( prepositional phrase ) است که در زبان انگلیسی به معنی **کمبود داشتن از چیزی** یا **مقدار کمی از چیزی داشتن** است. - وقتی می گویی ...
یک اصطلاح عامیانه انگلیسی است که به معنی **قرار داشتن در موقعیتی بسیار دشوار، گیر افتادن در مشکلی بزرگ یا وضعیت سختی است که راه حلی ساده و سریع ندارد ...
**در مضیقه مالی بودن** یا **کمبود پول داشتن**. وقتی کسی *hard up* است، یعنی به طور موقت دچار مشکلات مالی شده و پول کافی برای پوشش نیازهایش ندارد. ...
این اصطلاح به معنی برتری چشمگیر و آشکار کسی یا چیزی نسبت به دیگران است. وقتی می گوییم کسی �head and shoulders above� است یعنی به طور قابل توجهی از بق ...
🔹 فرصت برابر / رفتار منصفانه / برخورد عادلانه / حق برابر برای موفقیت 🔹 مثال های انگلیسی با ترجمه: I’m not asking for special treatment—just a fair ...
به صورت غیررسمی و طنز برای توصیف وسواس یا علاقه ی شدید به مانیتورها استفاده می شه— در زمینه ی گیمینگ، طراحی، یا فناوری. این اصطلاح معمولاً برای افراد ...
🔹 تصویرساز ذهنی / ابزار تصویری سازی / کسی که تصویر ذهنی می سازد / نرم افزار یا دستگاه نمایش تصویری 1 - ( روان شناختی – فردی با تصویرسازی ذهنی قوی ) ...
/ˈskriːni/ 🔹 اسکرین شات / تصویر صفحه نمایش / عکس از صفحه / تصویر دیجیتالی از مانیتور 🔹 مثال ها: Here’s a screenie of the new app layout. اینم یه ا ...
🔹 دنبال ضربه زدن بودن / با جدیت دنبال چیزی بودن / هدف گرفتن برای حمله یا رسیدن به چیزی / چشم داشتن به چیزی با انگیزه بالا 🔹 مترادف ها | go after / ...
1 - ( نام خانوادگی رایج ) : Jones یکی از رایج ترین نام های خانوادگی در کشورهای انگلیسی زبانه، به ویژه در ولز، آمریکا، و انگلستان. ریشه اش از نام Jo ...
🔹 در فکر خرید چیزی بودن / دنبال خرید چیزی بودن / قصد خرید داشتن 1 - ( کاربرد اقتصادی و روزمره ) : به معنای علاقه مند یا آماده بودن برای خرید یک کالا ...
/ˈnɑːr. li/ یا /ˈɡnɑːr. li/ — نارلی / گنارلی 🔹 خفن / وحشیانه باحال / شدیداً تأثیرگذار / ترسناک و جذاب / عجب چیزی بود! 🔹 مترادف ها | dope / sick / r ...
🔹 خفن / عالی / بی نقص / باحال / در حد تیم ملی! 🔹 مترادف ها | dope / sick / fire / awesome / killer / next - level 🔹 مثال ها: That skateboard tric ...
🔹 برقص و حالشو ببر / وارد حال و هوای شادی شو / ریتم خودتو پیدا کن / با انرژی حرکت کن 🔹 مترادف ها | dance � loosen up � get into the rhythm � have f ...
عبارت **"Law of the Land"** به معنای �کل مجموعه قوانین معتبر و جاری در یک کشور یا حوزه قضایی در زمان معین� است. این عبارت شامل تمام قوانین، اعم از قو ...
🔹 مثال: The city built a new incinerator to manage its waste more efficiently. شهر یک سوزاندن کننده ( زباله سوز ) جدید ساخته است تا زباله هایش را ب ...
**Proved ore** ( یا معادل آن "Proven ore" ) اصطلاحی در زمین شناسی و معدن کاری است که به معنی �ذخیره معدنی اثبات شده� است. - **Proved ore** به مقدا ...
در زبان فرانسوی به معنای نقطه اوج یک اثر هنری، ادبی، علمی یا فنی است که به عنوان بهترین، برجسته ترین و کامل ترین کار یک هنرمند، نویسنده یا استادکار ش ...