پیشنهادهای ابراهیم حافظ نژاد (٤٥٥)
ساکول در زبان. کردی به معنای گودی است
امار تلفظی دیگر از انبار است
اما نام ابشاری در استان ایلام می باشد
ززه به جایی می گویند که دارای اب فراوان باشد واز نقطه ی خاصی از ان اب می جوشد ودر زنین ماندکار می شود و گاه تشکیل لجن زار می دهد به این جور منطقه ای ...
زز تلفظی دیگر از زیز است و زیز به جایی می گویند که اب ان راکد است و زمین ان در اثر اب راکد تبدیل به لجن سیاه شده است .
شی در زبان مردم پشتکوه ایلام به معنای روان است شیکاندن به معنای نرم کردن پشم برای ریساندن است به معنای شوهر کردن هم هست
رازان اسم جمع است وبه معنای منطقه ای است که کوههای ان یک. نوع بافت سنگی دارد که. گویی بنایی با مهارت کامل آنها ا روی هم چیده است ریشه ی این اسم راز ...
اور تلفظی دیگر از هور به معنای تالاب یا ابگیر است و اورامان به معنای جایگاه تالابها است و آب و تالاب می تواند بهترین وسیله برای ایجاد شهر و تمدن باشد ...
اور بدون شک هر جا به معنای شهر روستا و مکان امده است تلفظی دیگر از هور به معنای ابگیر است چون ابگیر و هور می تواند عامل سنگ بنای تمدن باشد ونیاز اول ...
شخ به معنای زمین سخت پای کوه است ودر زرین اباد دهلران قلعه ای بزرک در دامنه کوه وجود دارد که به زبان محلی ان را ( قلعه شاخ ) می گویند که تلفظ دیگری ا ...
چولک به معنای چول کوچک است وچول به معنای لایه های سنگی است که به صورت اوراق منظم بر روی هم چیده شده اند که کاه در کنار این لایه هایی سنگی چشمه شیرین ...
چولاب این اسم از دو قسمت چول آب درست شده است که چول به معنای لایه های بزرگ سنگ است که به صورت ورق بر روی هم قرار ارند وگاه چشمه های اب شیرین از میان ...
چولوک نوعی بافت سنگی انباشته بر روی هم است که به صورت ورق بر روی هم قرار دارند گاهی در کنار این لایه های سنگی چشمه های شیرین بوجود می اید
چارک یک نوع بافت طبیعی سنگی است که در ان ورقهای سنگ بر روی هم انباشته شده اند که گویی انها را بنایی با مهارت چیده است در کنار این بافتها معمولا چشمه ...
لوشان به معنای سرزمین باتلاقی ومرغزار است
خرشه نام منطقه ای در روستای چم سرخ زرین اباد شهرستان دهلران می باشد
خرخشه دعوایی که به ضرب و شتم نینجامد فقط در حد سرو صدا باشد
للرد نوعی بافت خاص از زمین است این اسم در بختیاری ولرستان با تلفظهای دیگر وجود دارد
للر یک نوع بافت طبیعی و شکل خاصی از زمین است تلفظ دیگر ان للار است
در زبان کردی ایلامی به معنای غرور دار است کسی که به دیگران اعتنا نمی کند
مکه به معنای محل جمع شدن اب است وبه این دلیل سواحل جنوبی ایران را مکه ران می گویند که تلفظ دیگر آن مکه لان است
می گویند نام خدای اب است.
انگه خلاصه شده ( اند گاه ) است وان به بافتی از طبیعت می گویند که خاصیت نگهداری اب باران وایجاد چشمه در ان وجود دارد وطبعا نی تواند سرچشمه ها دران ایج ...
زیار دوقسمت است زی به معنای زاینده آر هم نوعی بافت شنی است که این بافت شنی خاصیت نگهداری اب باران را در خود دارد ودر پای این چنین جایی معمولا چشمه ...
سرجام به معنای سرابی است که به شکل جام می باشد
جماران به معنای ( دارنده ابگیری روان به شگل جام است ) تلفظ دیگر ان هم جمران است که نام روستایی است
جمران تلفظی دیگر از جامران است که به معنای ابگیری روان و به شکل جام است جماران هم هم به جمران بسیار شبیه است
در زبان کردی به سر تیشه و تبر که چوب در ان جا می گیرد هو می گویند.
اسر در زبانهای کردی لکی ولری به معنای اشک است اسر چشیام ره گریت بی وجویی/ هرکومتو کافر دلی بیای زش برویی/ میر نوروز شاعر لر ترجمه اشک چشمانم جاری ش ...
ماکوله این اسم سه قسمت است ماک آو له ماک به معنای سوراخ است آو به معنای آب است له علامت کوچکی وتصغیر است پس روی هم می شود ( آب یا چشمه ای که از سو ...
نام دیگر شاوور شاهور لست
شاوور به معنای زمینهای نرم کنا رود خانه است که در صورت ابیاری قابلیت کشاورزی بالایی دارند شاوور نام رودخانه و سدی است در خوزستان تلفظ دیگر وفارسی شد ...
میر نوروز شاعر لر درمدح پیامبر گفته است گلش در این گلستان سرسبد گشت/ به اخر دره التاج ابد گشت/
رامک اگر بر اسم منطقه نهاده شود به معنای ( ( ابگیر کوچک ) است رامیان و رامشیر هم خانواده این اسم هستند.
هرمزگان ساده شده و تلفطی دیگر از ( هور موس گان ) است هور به معنای تالاب و ابکیر است موس به معنای لحنزار است و گان پسوند فراوانی است پس روی هم رفته ه ...
آس در اصل به معنای شتری است که موهایش ریخته باشد کنایتا به کسی که بسیار فقیر باشد آس وپاس می گویند
سیر حان به منطقه ای گفته می شود که بافت شنی بزرگ دارد که ان بافت خاصیت نگهداری اب وایجاد چشمه وقنات دارد ریطی به سیر خوردنی ندارد سیروان هم اسمی اس ...
سیرگان تلفظی دیگر از سیرجان است این اسم ربطی به سیر خوردنی ندارد بلکه سیر در اسامی مناطق نوعی بافت زمین شناسی است که تشکیل شده از منطقه ای بزرگ از شن ...
شیرین یا سیرین در اصل نام بافتی شنزار از زمین است که در پای ان چشمه ای با اب گوارا باشد و کنایتا به هر چیز خوب شیرین گفته می شود به خاطر ارزشمند بودن ...
ممقان تلفظ دیگر مه مه گان است مه مه در زبان کردی وحتی فارسی به معنای پستان است پس مه مه قان همان جایی است که اگر به سرچشمه ی ابش نگاه کنی مثل چند پ ...
هموند به معنای کسانی است که دارای یک ریشه قومی می باشند واز یک سرچشمه هستند نام پسر هم می باشد
بوک دارای معانی زیاد است اما وقتی بر شهر یا روستا نهاده شود به معنای ابگیر است چون اساس ابادی بستگی به وجود اب دارد بوک هم به حالت مفرد وهم جمع بر من ...
بوک دارای معانی فراوان است اما اگر بر منطقه یا روستا یا شهر گذاشته شود به معنای ( ابگیر بسیار عمیق ) بوک نام روستایی است در زاهدان شهر بوکان کردستان ...
جیک به معنای چالی است که مقابل بوک یعنی بلندی قاب بازی قرار دارد
آتش بیار معرکه در زمان قدیم معرکه گیرها یک نفر ساز می زد یک نفر دهل وچند نفر هم نمایش اجرا می کردند ( معرکه گیری ) می کردند در این میان چون در مناطق ...
خور هر مکانی که اسم خور بر ان نهاده شده است به معنای آب و تالاب و آبگیر است و ربطی به خورشید ندارد چون اب اساس ابادی است نه خورشید در ایران صدها اسم ...
خوریان به معنای آبگیران ( تالابها ) است هر حا در اسم شهر و روستا اسم خور را دیدید بدانید که به معنای ابگیر است چون اب اساس ابادی و بهترین گزینه برا ...
در بیتی از میر نوروز شاعر مشهور لر به عباسی که واحد پولی بوده اشاره شده است تف د ری دس پتی ار کر شاهی/ چی عباسی شا ه سلیمو ناروایی / ترجمه: تف بر دست ...
خوسف دوقسمت است خوس اف خوس به زمین شنزار وسنگااخ که خاصیت نگهداری اب دارد گفته می شود و اف به معنای اب فراوان است پس روی هم می شود سرزمین شنزار واب ...
خوسره به زبان کردی ایلامی می شود خسوره پدر ومادر دامادبرای داماد برای عروس وپدر ومادر عروس برای داماد
گروسان به معنای ( منطقه ای است که دارای انوهی از سنگلاخ باشد ) و بیشتر در نگاه اول سنگلاخ ان جلب نظر کند درایران چندین اسم منطقه به نام گروس وجود ...
نیره به معنای آبگیر کوچک است تلفظ دیگر ان نوره است ود نامگذاری شهر وروستا به معنای ( مکان ابگیر کوچک ) است
تیل در کردی ایلامی به چوب راست وجوان یک ساله گفته می شودکه همان تیر باشد که کاهی در نبودن سیخ با ان گوشت کباب می کنند
ماک در زبان مردم قدیم ایلام به معنای ( سوراخ بینی ) است واگر این اسم بر مکان یا روستا یا شهر گذاشته شود به معنای ( ابی است که سرچشمه ی آن سوراخ یا ش ...
موک در زبان مردم پشتکوه ایلام به معنای ( نیش ) است وکنایتا می گویند فلانی ( ، ( موکم ) نا یعنی گولم زد یا نیشم زد
فیروز به نظر میرسد هر وقت بر شهر یا روستا نهاده شود به معنای ( چشمه جهنده در سنگ ) باشد که دارای تمیز ترین وبهترین اب است
فیر در زبان کردی ایلامی و لری به معنای اسهال است واگر این است بر مکان نهاده شود به معنای چشمه جوشان است
فهره نام مزرعه ای د رشهرستان ابدانان استان ایلام است احتمالا به معنای دارنده ( چشمه جوشان ) است یا از بافت زمینش که دارای سنگهای ماسه ای است گرفته ش ...
داش تلفظی دیگر از دوش است وآن به معنای تپه ای از سنگهای نفوذ پذیر است که در ان علف ودرخت کمی می روید ولی خاصیت نگهداری اب دارد دوشان تپه تهران
دیش تلفظی دیگر از ( دوش ) است ودوش نوعی شکل زمین است که علف ودرخت کمی دران می روید ولی خاصیت نگهداری اب دارد دوشان تپه درتهران در کبیرکوه ایلام شکل ...
رزن نوعی عارضه طبیعی ( شکل زمین ) است که اب در ان به اسانی ذخیره می شود ومستعد ایجاد چاه وچشمه است رزن با تلفظهای دیگر مثل رازان و ریزان و. . . . در ...
میمند این اسم ساده شده میم مند است واصولا میم به معنای ابی که از شکاف و دل زمین می جوشد ومند به معنای دارنده است پس روی هم می شود ( دارنده چشمه هایی ...
بنافت یک نوع عارضه و شکل خاص زمین است که خاصیت ایجاد چشمه در پای ان وجود دارد
طره دار نام ترانه ای لری است که یک بیت ان این است طره دار زیتر بیا کسی نفهمه / و خدا ز عشق تو حال دم نه مه نه/ ترجمه ای دختر زلف بر پیشانی فرو ریخت ...
اسکو به معنای چاله سنگی است وچون اول جایی که این شهر بنیانگذاری شده در کنار این چاله بوده ان را اسکو گفته اند اسکو از واژه اسکوت یونانی به معنای پیال ...
سیت چاله ای است که در زیر ( برد تله ) کنده می شود وبه وسیله ان پرندگان را شکار می کنند تلفظ دیگر سیت ( سید ) بر وزن دید است هرجا در اسم مکان و روست ...
دررود به معنای ( برکه عمیق ) است
لم با تلفظهای کوناگون دارای معانی کوناگون است اما اگ بر مکان گذاشته شود به معنای ( برکه وابکیر عمیق ) است
روم در اسم شهرها و روستاها ومکانها به نوعی از عارضه طبیعی گفته می شود که خاصیت نگهداری اب وایجاد چشمه ورود خانه را دارد و ربطی به کشور روم ندارد.
موشا نوعی عارضه وبافت طبیعی زمین است که خاصیت نگهداری اب را در خود دارد ودر پایین دست این عارضه چشمه یا رودخانه ایجاد می شود
مشکان ابدا ربطی به عطرو بوی مشک ندارد بلکه یک نوع عارضه طبیعی است که خاصیت نگهداری اب و تشکیل چشمه و رود خانه را داردتلفظ دیگر ان موشکان می باشدهرجا ...
اصل منگنه برای روغن گیری بوده است وآن ظرفی بوده که دانه های روغنی را دران می ریخته وبا فشار دادن انها روغنشان را جدا می کرده اند. مرا در منگنه گذاشت ...
اردان با تلفظ آردان نام روستایی در استان ایلام است که دارای آثار باستانی و در میان کوه واقع شده است این اسم با توجه به خاک منطقه نامگذاری شده است ربط ...
اردستانی به معنای اهل اردستان است وجه تسمیه اردستان به احتمال قوی از شکل عمومی سرزمین آن که دارای خاک نرم فراوان است گرفته شده است
اردستان به نظر می رسد تلفظی دیگر از آردستان باشد که این آردستان به معنا ی ( سرزمین خاکهای نرم ) است چون خاکهای نرم خاصیت نگهداری آب را در خود دارد و ...
قطار در مناطق زاکرس نشین به نوار مانندی می گویند که فشنگ را در ان جاسازی می کنند وبه کمر می بندند نه مه نه شنگ د قطار تیر د تفنگم/ دس شل و چش کور وو ...
اسفه زرک این اسم دو قسمت است اسفه زرک اسفه به معنای زمینی است که گیاهی در ان نمی روید زرک زرک به کسر ( ز ) و سکون ( ر ) در زبان مردی به معنای زمینی ا ...
این اسم دو قسمت است اسفه لان اسفه به معنای زمینی که دران گیاه نمی روید ولی خاصیت نگهداری آب را دارد لان هم به معنای آبگیر است پس روی هم می شود آبگی ...
اسفه در اصل به زمینی گفته می شود که خاصیت رویش علف ندارد ولی قدرت نگهداری آب را در خود دارد وچون این رود خانه از چنین زمینی سرچشمه می گیرد به ان اسفه ...
تشله دوقسمت است تش که همان اتش است و له که برای تصغیر کاربرد دارد روی هم سنگ کوچک آتشین در دهلران منطقه ای به نام بر تش وجود دارد که پوشیده از ریگه ...
استنباط به نتیجه رسیدن بعد از زحمت فراوان است
باشی به معنای بهترین در شغل خودش می باشد دارای بالاترین درجه در کار خود بودن لقبی است که فقط به افراد برتر در شال خود می داده اند
به نظر بنده ارد بافتح ال و رابه زمین نرمی گفته می شود که خاصیت نگهداری آب وایجاد ابادی وزندگی در ان وجود دارد اسمهاب زیادی در ایرانبا اتکا به این اسم ...
ریشه مداهنه از ( دهن ) با کسر د. و. ه است به معنای ( روغن ) در عربی است که همان کنایه از چرب زبانی است
کوسه در نام این روستا به معنای شکاف است احتمالا سرچشمه اب اصلی این روستا شکافی است واما کهریزه به معنای قنات است
رزگه منطقه ای عشایری است در میمه زرین آباد دهلران این اسم ازدوقسمت رز گه درست شده است رز نوعی بافت زمین است و گه یا گا به معنای جایگاه است پس روی ...
آخور خلاصه شده ی ( آبخور ) است یعنی محلی که حیوانات را برای خوردن اب به انجا هدایت می کرده اندچرا محل آبخوری مخصوص بوده چون اب بع آسانی الوده می ش ...
ملورا از ملور گرفته شده است ویک اسم کردی است که به فارسی به ان ( تلخک ) می گویند این گیاه در گندم زار می روید واگر دانه ی ان با گندم ارد شود نان را ...
اسفنانی به معنای اهل اسفنان است و اسفنان به منطقه ای می گویند که آبش از شکاف کوه بیرون می اید
سناو در زبان کردی ایلامی به معنای حمام کردن در تشت است واین اسم از زمانی بوده که مردم عموما به علت کمبود آب در تشت می نشستند و حمام می کرده اند.
شش جهت منظور چپ و راست جلو و عقب بالا وپایین است شهری ست پر کرشمه و حوران ز شش جهت/ چیزیم نیست ور نه خریدار هر ششم/ حافظ
بعضی گفته اند بوکان به معنای عروس شهرها است خوب قبل از انکه عروس شهرها شود اسمش چه بوده
تهینه به معنای از دست داده شده وخالی خالی شده است دوشم از سنجاب و قاقم بس تهین شد/ هم چو گرگان جامه بر تن پوستین شد/ میر نوروز شاعر لر بیت فوق را شاع ...
تهینگی به معنای خالی شدن وته کشیدن می باشد
ارو نام پدر میر نوروز شاعر مشهور لر است
تفویز رز ریشه فوز به معنای رستگاری است
زرقان تلفظ دیگرش زرگان می باشد واین زرگان هم در ابتدا زار گان یعنی ( سرزمین آبزارها ) است چون آب در همه جا اساس آبادی وتمدن است این اسم را بر این منط ...
نزاع به نظر بنده لا توجه به معانی مختلفی که دارد به دعوایی گفته می شود که انسانرا تا مرز جان کندن می برد
خور موج دو قسمت است خور موج خور به معنای تالاب است و موج یا ماج به معنای شور وتلخ است که روی هم رفته می شود ( منطقه تالاب شور وتلخ )
به نظر می رسد مند به معنای دارنده چیزی به اندازه زیاد باشد کارمند اندیشمند خردمند و. . . . . که همه دلیل بر فراوانی دارند
نوعی عقاب قهوه ای متوسط که در زمستانها در نواحی گرمسیر دهلران فراوان است وموشهای صحرایی را درمزارعه شکار می کند
توق به معنای پرچم است ودر زمان قدیم پرچمهای عزاداری را در یک ساختمان جمع و انبار می کردند و بعضی از مومنان می رفتند ودر ان اتاق می نشستند که اصطلاحا ...
با ساک خلاصه شده ی بابا ساق ( ریشه ی اصلی و ساقه ی بزرگ ) می باشد در بیتی از میرنوروز شاعر مشهور لر چنین امده است دختره ی د وعده جات مردم ز سرما / ما ...
به نظر می رسد گعده همان ( نشست ) می باشد که ممکن است به هر مناسبتی بگزار شود
کفراج از دو قسمت درست شده است. کفر به معنای روستا که الان در فلسطین و سوریه به فراوانی در نامگذاری روستاها به کار میرود و قسمت دوم اج. به معنای تال ...
فکر کنم کلمه تشریز یک کلمه کردی باشد چون از دو قسمت تش یعنی آتش و ریز از ریشه ریختن که روی هم می شود ( آتش ریختن یا آتش زدن کسی برای نابود کردن او )
احتمال دارد تشر همان آتش کردن توپ جنگی باشد چون تش خلاصه شده ی اتش است و در زبان کردی هم به آتش ( تش ) می گویند چون همیشه توپ و تشر باهم گفته می شوند
هشیلان از دوقسمت هش به معنای جای نمناک که اب از ان بیرون زده می باشد و لان به معنای جایگاه است پس روی. هم می شود ( جایگاه زمین نمناک و آبدار ) است ...
هشت گرد فارسی شده ی ( هش گرد ) است و هش به معنای منطقه ای است که دارای ابهای سطحی فراوان می باشد که گاه همین ابها در یک یا چند نقطه جمع شده و گردابی ...
چاپ لوس از دوقسمت چاپ از ریشه چاپیدن ولوس به معنای ناز نازی رفتار کردن است و پشت نفاق پنهان شدن است پس روی هم رفته ( چاپلوس کسی است که در رفتار وکل ...
دنوریچه لغتی کردی ولری است به معنای مالیدن دندان به هم در اثر فشار ودرد شدید
باخله دو قسمت است بخ یا باخ له بخ به معنای چشمه جوشان و. له پسوند کوچکی ( تصغیر ) است پس روی هم می شود ( چشمه ی جوشان کوچک ) اسمهای بخارا وبختیا ...
بخو را در کردی ( بخاو ) می گویند وان وسیله ای اهنی برای بستن اسب وقاطر وپا بند زندانیان است
بخارا ساده شده ( بخ آور ) آورنده بخ بدون شک به معنای ( سرزمین آب و نمناکی وخنکی ) است و همین دارا بودن اب در تمام دورانها باعث ابادی ان بوده است اصول ...
پرزه. در زبان کردی به معنای مقدار کمی علف است که بر روی زمین ریخته باشد
پرزه پرزه در زبان کردی به معنای باری است که در اثر غصه یا گرفتاری بر روی لب می نشیند
دلق اصولا به معنای پیراهنی است که از پارچه های مختلف به هم دوخته شده است و افرادی بوده اند که چنین پیراهنی را را می پوشیده اند و مردم را با مسخره باز ...
رشمه به بندی سیاه وسفید تابیده می گویند که ان را بیشتر بر گردن اسب و مادیان می اندازند و اعتقاد دارند برای چشم بد خوب است این اسم در زبان مردی ایلا ...
ندوشن خلاصه شده نا دوشن است نا یعنی نمناکی و دوشن نوعی ظرف است که با ان گاو می دوشند پس روی هم می شود جایگاه نمناکی و دوشن و دوشن که استعاره ای از ...
دوشن نوعی ظرف بزرک برای دوشیدن گاو بوده است واگر این اسم بر منطقه گذاشته شود به معنای تالاب وابگیر است ندوشن یزد ریشه در این اسم دارد
دوش نوعی عارضه طبیعی است که شما خاص و بافت شنی دارد و خاصیت نگهداری آب در ان زیاد است ومعمولا در این جور مناطقی چشمه شیرین وجود دارد چندین منطقه در ک ...
بیره دو قسمت است بیر یعنی چاه ه نسبت هرگاه این اسم بر منطقه نهاده شود به معنای ( چاه اب ) است چون عنصر اب اولین اولویت در ابادی ونامگذاری است
بیرون هرگاه بر شهر نهاده شده باشد به معنای چاهها است چون اب اساس ابادی است معمولا بسیاری از اسامی مناطق ایران با توجه به عنصر اب نامگذاری شده اند اسم ...
بیلوار تلفظی دیگر از بیر وار است وچون بیر به معنای چاه است پس می شود گفت که ( بیروار ) به معنای منطقه چاهها است
بیلقان یا بیلگان تلفظی دیگر از بیرگان است و چون بیر به معنای چاه است پس بیلقان به معنای ( منطقه چاهها ) است
در زبان کردی به معنای اب دهان است ( , ملاق ژه دمم بریا ) آب دهانم خشک شد
پیته اسمی است که اگر بر روی منطقه باشد به معنای قطعات زمین کشاورزی است که دره انها را از هم جدا کرده است
مسقنه در بیتی از میر نورور شاعر مشهور لر به مسقنه اشاره شده است ز دیرا اوما مسقنه ی و شونش/ چی طلا برق می زنه لووو دنونش/ ترجمه ( دختری ) از دور پ ...
وان اکر در اسم شهر وروستا به کار رود به معنای ابکیر است که ممکن است سرچشمه اش چشمه باشد دریچه وان در ترکیه دلیل ابگیر بودن وان است
ونارج این اسم ترکیب وخلاصه شده ای از ون ( وان ) بعلاوه آ ( آب ) بعلاوه رج ( رجه ( رگه ) رگه ی کوه یا شن پس روی هم می شود ( وان ابی در رگه ی شن )
ون اباد تلفظی دیگر از ( وان آباد ) است جایی که ابگیری به شکل وان دارد که سبب ابادی ان شده است
این اسم دو قسمت می باشد قسمت اول ون تلفظی دیگر از وان ( ابکیر ) وقسمت دوم اب همان آب است روی هم می شود منطقه که ابگیری به شکل وان دارد
این اسم دوقسمت است ون تلفظی دیگر از وان به معنای ابگیر وند تلفظی دیکر از آوند به معنای ظرف پس روی هم می شود ظرفی ( آبکیری به شکل وان ) این وجه تس ...
وناز تلفظی دیگر از بناز یا بهناز اسمی دخترانه است
ترلان نوعی باز شکاری که در بیتی از میر نوروز شاعرلر به ان اشاره شده است گر برفتی باز ترلان در دل اوج / همچو خس می بستمش در حلقه ی موج/
چپر در زبان کردی به بزی می گویند که بچه اش مرده باشد کنایتا و از باب شوخی به مردی که زنش در خانه نباشد هم چپر می گویند
در زبان کردی دیو استعاره ای از ادم هیکل دار و پرخور و زورمند است که همه کارش برعکس باشد
شب گردی عملی بوده است که در آن شخص لباس سفید می پوشیده ودر وقت مناسب با معشوقه اش دیدار می کرده است. میر نوروز شاعر و عاشق مشهور لر با اشاره به عمل ...
توتر در زبان کردی به سنگدان مرغ گفته می شود ودر زبان بختیاری به اسیاب سنگی که با ان دانه ها را خورد می کنند گفته می شود
اسم چتیله که هم خانواده اسم چتال می باشد به معنای ماده گاوی است که سیر کمی دارد واصولا به هر انسان و حیوان ضعیف چتیله گویند چتال نام روستایی در بدره ...
کله جوب یا ( کوله جوب ) به ابی گفته می شود که از زیر کوهی نسبتا کوچک در می اید در حقیقت کله خلاصه شده کوه له علامت تصغیر می باشد جو هم تلفظ ساده ی جو ...
وز در زبان کردی ایلامی به پیه پرده مانندی که شکمبه را پوشانده است ( وز ) گفته می شود کردها ولرها جگر رادر ان پرده می پیچند و روی اتش بریان می کنند که ...
درزبان کردی ایلامی سنگ نسبتا بزرگ را لته می گویند لت به معنای نصف هم هست
اسم منجیل از دو قسمت ( من ) بعلاوه جیل ) درست شده است باز من تلفظی دیگر از مان به معنای جایگاه است و ( جیل ) تلفظی دیگر از گیل یا گول به معنای ایگی ...
در زبان کردی ایلامی به معنای قطره و چکه است .
چون هوده به معنای اتش گیره است و آتشگیره در زمان خود یکی از مهمترین نیازها بوده است واگر کسی هوده نداشته نمی توانسته آتش روشن کند ودر تاریکی می مانده ...
لاریجان به معنای ( سرزمین دره های آبدار ) می باشد چون اب اساس ابادی است. لار و لارستان و لرستان خواهر خوانده این اسم هستند
هوتو منسوب به هوت ( ابگیر ) به ابگیر دست سازی گفته می شود که اب باران را در ان ذخیره می کنند ومعمولا در ته ان لجن وجود دارد
هوت به معنای ابگیر دست ساز برای ذخیره آب باران است وهوتانه جمع ان می باشد. منسوب به هوت ( ابگیر )
هوتان به معنای ابگیران است که معمولا با دست ساخته می شوند
هوت به معنای آبگیر دست ساز برای ذخیره کردن اب باران می باشد ویا چاله ای طبیعی است که آب سیلاب در ان ذخیره می شود
هوتک به معنای ( ابگیر وگودال دست ساز برای ذخیره کردن اب باران ) است وربطی به حوت ( ماهی ) واسم هو ( خدا ) ندارد
تقله یک نوع سوارکاری است واز روی ان بچه ها نوعی بازی رادرست کرده اند که با جست وخیز وشادی اجرا می شود وبسیار شاد است ومعمولا قبل از عید نوروز خوانده ...
هندی جان و واندیگان یک واژه هستند وریشه هردو واژه اندود می باشد و روی هم به معنای سر زمین آب الود و نمناک می باشند اندیکا و اندان که نام روستایی در ا ...
اندان نام دهی است از اصفهان ریشه این اسم از اندود می باشد یعنی مکانی که اب آلود ودارای زمین نمناک است
چکاوک را در زبان لری ( کر کلاو ) همان کلاهدار می گویند
قمتر نوعی پوزبند است که به سر گوساله می زنند تا نتواند شیر مادرش را بخورد وبعد از شیر دوشی ان را از سرش باز می کنند قمتر کردن به نوعی یعنی نگهداری کر ...
درزبان کردی مردم ایلام بهقاطری که سواری نمی دهد وخیلی هم قدرتمند است تور می گویند به بزی که نمی توان ان را بگیری وشیرش را بدوشی تور می گویند تور رو ...
وند سار به معنای چشمه سار است
به معنای ابگ یر وچشمه ای با اب زلال است
وندی به معنای جایگاه چشمه ها است
وند چال این اسم دوقسمت است وند بعلاوه چال وند به معنای ( چشمه ) است معنای چال هم به معنای ( گودی ) است پس روی هم وند چال می شود چشمه ای که در چاله ...
تال ان به معنای غارت هم امده است گویند دزدها بر سر مردی ریختند وهمه ی اموالش را بردند وتنها صد تومن که مرد درزیرپالا ن خرش گذاشته بود نبردند مرد که ...
سقلابی در لرستان وایلام شده ( سگلاوی ) به نژادی از اسب گفته میشود که گردنی باریک دارد وموقع تاختن دهن باز می کند .
برای حکیم معانی فراوان گفته شده است اصل معنای این لغت ( به کسی که تیر را درست به هدف میزند ) گفته می شود
برای افول معانی زیاد هست اما اصل این معنی به ( بچه شتر و گاو که از شیر گرفته شده و لاغر شده می گویند )
اوستا کتاب مقدس ایرانیان است اصل معنای اوستا ( بنیان جا افتاده ومحکم ) است
ارتفاع برای ارتفاع معانی زیاد گفته شده است ولی در اصل ارتفاع به معنای ( برداشت محصول ) است
برای افراط معانی زیادی درفرهنگها امده است اما اصل این لغت به معنای اسبی است که بر همه ی اسبها پیشی می گیرد
امد به جایی گفته می شود که آب بر روی زمین به وفور پخش شده وایستاده باشد شهر امدیه ایران که الان ان را ا میدیه می گویند از این ریشه است شهر امد در تر ...
خره در زبان کردی به معنای زمین گلناک است که پا در ان فرو می رود ولی بویش بد نیست در برابر خره لیجه ( لجن ) وجود دارد که بد بو عموما سیاه است
خر قان با تلفظ دیگر ( خرگان ) به معنای سرزمین آبگیرهای لجن دار است یعنی ابگیرها وتالابهایی که در زمین گلناک به وجود آمده اند
اولین معنا که از اسم خر به ذهن متبادر می شود همان حیوان چهارپا و مشهور است ولی اگر همین اسم خر وهم خانواده هایش ( خر - خو ر - خیر - خار - ) بر اسم ر ...
اسم کالپوش به نظر میرسد اسمی است شبیه به قرمز پوش زره پوش سیاه پوش که معنی همگی معلوم است حال بر گردیم به کالپوش که از دو قسمت کال یا کول به معنا ...
هشل هف به معنای لجن آلود است این اسم درست شده است از هشل که تلفظی دیگر از ( هچل ) می باشد و هشل و هچل به معنای لجن زار است افتادم تو هچل همین جریان ...
اوش تلفظ دیگری از ( آش ) است و آش به غذایی گفته می شود که آبش از جامداتش زیاد تر باشد پس می شود نتیجه گرفت اوش به جایی می گویند که آب زیادی داشته با ...
گلنجیک گلنجک. و گلنجو هم خانواده هستند که همگی بر بدبویی دلالت دارند واگر بر اسم شهر یا منطقه دلالت کنند بعنی ان جا تالاب بد بو ( مانداب ) دارند
( گلنجوک ) نام شهری در ترکیه است وبه معنای ( ابگیر بد بو است ) این اسم با کمی اختلاف ( ، گلنجک ) نام روستایی در ایران است. گلنجو در زبان کردی به معنا ...
گلنجک به احتمال قوی به معنای ابگیر کوچک وبد بو است چون در زبان کردی به ادم ی که نظافت را رعایت نمیکند وبدنش بو می دهد ( گلنجو ) گفته می شود.
گلون با تلفظ دیگر ( گلوم ) در زبان کردی به معنای ( ابگیر کوچک ) است که از اب باران تشکیل شده باشد و معمولا بد بو است و به مرور از بین میرود
ضمن احترام به تمام معانی گفته شده برای ساده این اسم در اصل بر کسی نهاده می شود که بدون آرایش زیبا باشد پس ساده می شود ( زیبا بدون آرایش )
به کوهی که بالای آن با وجود بلند بودن نسبت به اطرافش صاف وتخت با شد ( تت شهره میر ) نام منطقه ای عشایری در شهرستان دهلران می باشد در استان ایلام چ ...
با احترام به نظر محققین بنده اعتقاد دارم که کلمه چاپ به زمانی بر می گردد که مهر اختراع شده است و ز مانی که ان مهر رابر کاغذ یا پارچه می زده اند لفظ چ ...
( دزد کر ) این اسم دراصل وتلفظ اصلی دوقسمت بوده است دز بعلاوه کر دز به بافتهای کنگلومرا ( ماسه سنگ گفته می شود که اب را در خود نگه می دارند ومساعد ا ...
دیز تلفظی دیگر از دز است ودز به معنای منطقای که بافت اصلی آن م کنگلو مرا ( ماسه سنگ ) است که خاصیت نگهداری اب رادرخود دارد وبرای چاه زدن مناسب است و ...
دزدک تلفظی اشتباه از ( دزک ) می باشد ودزک نوعی عارضه ی طبیعی است که خاصیت نگهداری اب را درخود دارد دزک همان ( کنگلومرا ) یا ماسه سنگ است. دزدک ابدا ...
دزدک ظاهرا به معنای دزد کوچک است تلفظ دیگر ودرست ان درنامگذاری ( دزک ) می باشد . دزدک نام روستایی از نوشهر دزدک نام روستایی ازرامیان دزدک نام روست ...
دز عارضه ای طبیعی است وان به بافتی از زمین گفته می شود که کنگلومرا ( ماسه سنگ ) می باشد دزاب به معنای ابی است که سر چشمه ان دز است
دزک به معنای دز کوچک است دز یا ( دج ) عا رضه ای طبیعی است وان به زمینی گفته می شود که بافت ان ماسه سنگ ( , کنگلو مرا ) است که خاصیت نگهداری اب را در ...
دز کان از دوقسمت دز بعلاوه کان درست شده است دز عارضه طبیعی است جایی که بافتش از ماسه سنگ است کان به معنای چشمه ای است که از شکاف بیرون می اید پس رو ...
دزک به معنای دز کوچک می باشد واصل کلمه دز یا دج نوعی عارضه طبیعی است وبه جاهایی گفته می شود که بافت عمومی ان کنگلومرا ( ماسه سنگ ) می باشد اگر دوستا ...
دز کوه با تلفظ دیگر ( دج کوه ) به کوهی گفته می شود که بافت عمومی ان ماسه سنگ ( کنگلومرا ) می باشد که این بافت خاصیت نگهداری اب رادرخود دارد ومستعد ای ...
دز با تلفظ دیگر ( دج ) در سراسر ایران بر مکان وروستاها نهاده شده است دز نوعی عارضه زمین شناسی است وبه منطقه ای گفته می شود که بافت اصلی ان ماسه سنگ ...
اشکان بدون شک اسم منطقه است واشکانیان به معنای اهل اشکان است همچون پارسیان که اهل پارس هستند این نام از عارضه طبیعی گرفته شده است وبعدهاچون درنظر نام ...
( دجک ) همان تلفظی دیگر از ( دزک ) می باشد که چندین روستا در ایران به این نام نامور می باشند و ( دج ) یک عارضه طبیعی است ومعمولا به تپه های بلندی گفت ...
دزدانه انجام دادن عملی دور از چشم بدگویان ورقبا و خیلی با دقت. بگذار از مقابل روی تو بگذریم / دزدانه در شمایل خوب تو بنگریم/ سعدی
دج به معنای لایه ای از ماسه سنگ ( کنگلومر ) است که به علت بافت خاص ان اب را در خود نگه می دارد وبرای چاه زدن در ان مناسب است تلفظ دیگر دج ( دز ) است ...
دیرا تلفظی دیگر از دورا یا دایره است وبر می گردد به ( آبگیردایره ای ) که باعث ابادی ان منطقه شده و با ارزش ترین نعمت خدا در ان منطقه بوده است اسم دور ...
دورک به معنای ( ابگیردایره ای ) می باشد که سبب ابادی این منطقه شده است چون اب اساس ابادی است
دورک به معنای ( آبگیر دایره ای ) می باشد اسم قبلی شادگان بوده است
دورک به معنای ( ابکیر دایره ای ) است که از یک طرف سر ریز می شود تلفظ دیگر ان دورق است که نام قبلی شادگان خوزستان بوده است آب اولین عنصر در نام گذاری ...
زان گه از دوقسمت ( زان ) به معنای زاینده و ( گه ) یا گاه پسوند مکان درست شده است اگر این اسم بر مکان نهاده شده باشد به معنای ( جایگاه اب زاینده ) ...
زنجان تلفظی دیگر از ( زانگان ) است زانگان دوقسمت می باشد ( زان ) به معنای زاینده گان علامت جمع و کثرت است از انجا که اساس نامگذاری در ایران عنصر ...
دورق یا دورک به جایی گفته می شود که اب در ان جمع واز یک طرف خارج می شود در زرین اباد دهلران روستای بردی چشمه ای به نام دیراقی وجود دارد که تلفظی دیگ ...
( موت ) در ترکیب موت اباد تلفظی دیگر از مات ( ارام و در جا و راکد ) است پس به این ترتیب چون اساس ابادی در ایران اب است این اسم به معنای ( منطقه ای اس ...
زالی چشمه. به معنای چشمه ای که دمای مناسبی برای زندگی کردن حیوان انگلی زالو دارد زال معمولا به اب بسیار زلال هم گفته می شود که ریگهای عمق ان پیدا هست ...
زالو اب ابی که زالو در انزندگی می کند
زالو اب نامی دیگر از زالو آب آبی که که دارای دمای مناسب برای زندگی کردن زالو است . این آب چون حامل زالو هستند وقتی حیوان از آنها می نوشد دچارزالو گرف ...
کانی عموما به چشمه ای می گویند که از شکاف کوه بیرون می اید در مناطق زاکرس نشین به وفور در نامگذاری روستاها به کار رفته است
آوینه از ( آو ) بعلاوه ( وینه ) درست شده است آو همان آب است وینه در کردی به معنای مثل ومانند است پس آوینه روی هم می شود ( مثل اب روشن ) اسم آیینه ف ...
وینه در زبان لری وکردی به معنای نمونه وهم شکل هم هست ژه ویه ت نی یه ده ی هورامانه / نمونه ات در هورامان پیدا نمی شود / ( هل وینه ) زن نمونه /
ابدال به نوعی از دراویش گفته می شوند که هر شب در جایی وهر روزدرمکانی به سر می برند ولباس رنگی می پوشند وبسیار قانع هستند تا همین سال ۱۳۵۰ در بین مردم ...
چمر یکی از مراسمات حماسی است که در بین مردمان استان ایلام اجرا می شود واجرا کنندگان در میدانی بزرگ به صورت چنبر در برابر هم سر پا می ایستند. وگروهی ا ...
اسمهای ونک در شمیران ونایی در اندیمشک وبروجرد وخرم اباد هم خانواده اسم وانان می باشند.
وانان دوقسمت است وان بعلاوه ان. جمع وان به معنای ( ابگیر ) است و هر وقت که ان. جمع بر سر ان بیاید می شود وانان ( آبگیران ) که اسم با مسمایی است چون ...
وانهش رها شده به کسی می گویند که او رابه حال خود رها کرده باشند وکسی کار ی به رفتارنیک وبدش نداشته باشد
وانه در زبان کردی به معنای منزل موقتی می باشند / ایله ل بار کردن چین وه وانه نو/ ایلها بار کردند وبه منزل نو رسیدند/
ونک دو قسمت می باشد ون بعلاوه ک تصغیر ون خلاصه شده وان است به معنای آبگیر و هر وقت ک. بر سر ان بیاید می شود ( ابکیر کوچک ) چون اب اساس نامگذاری واساس ...
وناوی تلفظی دیگر از ونایی است که از دوقسمت وان بعلاوه ی نسبت درست شده است این اسم با تلفظهای دیگر در ایران وجود دارد ونان قم ونایی بروجرد ونایی اسل ...
ونایی تلفظی دیگر از وان است این اسم به صورتهای مختلف در ایران وجود دارد ونان قم ونایی اندیمشک ونایی بروجرد ونایی اسلام اباد هرجا این اسم وجود دارد ...
ونان از دوقسمت درست شده است ون بعلاوه ان جمع ون تلفظی دیکر از ( وان ) آبگیر است . پس روی هم میشود ( ، ( وانان ) ( منطقه ابگیرها ) چون اب اساس نام ...
هور اگر برای نامگذاری مکان به کار رود بدون شک به معنای ابگیر وتالاب است هورالعظیم هور الهویزه در عراق وایران که از اب کرخه به وجود امده اند .
این اسم از سه قسمت ( بیج ) بعلاوه ( ناو ) بعلاوه ( اند ) درست شده است ( بیج ) به معنای جوشان ( ناو ) به به معنای آبگیر ( اند ) به معنای چشمه یا ...
به نظر می رسد بهترین معنا برای کلا ( ابگیر ) به شکلهای مختلف باشد چون اب اولین عنصر برای نامگذاری مکان است واولین الفبای ابادی است در شمال ایران که ب ...
( کولا ) در زبان مردم ایلام و لرستان به معنای جایگاهی موقت ساخته شده به شکل مکعب است و دارای چهار چوب محکمی است که با برگ درخت و علف ان را می سازند د ...
کوله ک در زبان مردم کرد جنوب ایلام به مشک بزرگ دوغ زنی برای تهیه کره گفته می شود
که لک در زبان کردی ایلامی به دیواری سنگ چینی شده بدون ملات وعموما نا منظم گفته میشود که دور سیاه چادر یا دور خرمن جا یا باغ ایجاد می شود به خانه ای ...
قوری قلعه تلفظی دیگر از خوری قلعه می باشد وبه معنای قلعه خور می باشد وخور هم به معنای تالاب لجن دار است در ایران صدها اسم مکان وروستا وجود دارد که در ...
قوری چای که تلفظ دیگر ان ( گوری چاه ) به معنای چاه بزرگ وعمیق وطبیعی می باشد نام چندین روستا در کردستان است . قور هم می تواند به چاهی گفته شود که ته ...
قور تلفظی دیگر از خور به معنای تالاب و زمین دارای گل ولای چسبنده می باشد و اگر در اسم روستا یا مکان به کار رود همین معنا را دارد این اسم در سراسر ایر ...
خورانک از دوقسمت درست شده است خور به معنای تالاب ک علامت تصغیر است پس روی هم می شود ( تالاب کوچک ) خورانک نام روستایی در طالقان می باشد اسم خ ...
خلج اباد جایی که خلج باعث ابادی ان شده است و ( خلج ابگیر و تالابی طبیعی است که آبش از یک طرف جاری است ) معمولا خلج چون چاه و قنات دست ساز نیست بلکه ...
خلج تلفظی دیگر از خلیج است وبه معناهای دیگرش کار نداریم هر گاه این اسم بر مکان یا روستا نهاده شود معنی آب از ان مورد نظر است وآن به ( ابگیری گفته می ...
خور اصولا به منطقه ای گفته می شود که اب در ان جمع شده باشد اسامی خور در ایران فراوان است خور وبیابانک خور موسیو. . . . . . . . حدود ۱۲۰ منطقه شه ...
خور وبیابانک اصولا اسم خور هر جا باشد به معنای سرزمین گود وپست است که آب در ان جمع می شود بیابانک هم به معنای بیابان کوچک است این اسم از روی عوارض ط ...
قر چک از دوقسمت قر که تلفظی دیگر از خوار. وخور به معنای جای پست وابگیر است چک ساده شده ی چاهک است ( , چاه کوچک ) پس برای سهولت تلفظ به ان می گویند ( ...
گله جار از دوقسمت گله یا گوله بعلاوه جار یا ( زار ) درست شده است گوله به معنای ابکیرهای کوچک است جار یا زار به معنای فراوان است . پس روی هم می شود ...
کافری اگر اسم منطقه باشد به معنای دره سنگی ( دربند ) تنگ است این اسم در سد سیمره وجود دارد الان تبدیل به منطقه ای گردش گری شده است و بعضی به اشتباه خ ...
بیجار از دو قسمت درست شده است یج بعلاوه آر بیچ اصولا به منطقه ای می گوییند که اب درسطح محدوده ای از ان می جوشد و ( ار ) به معنای اورنده است پس ( بیج ...
بیر جند دو قسمت است قسمت اول ( بیر ) به معنای چاه قسمت دوم ( جند ) که احتمال دارد جهنده باشد پس روی هم می شود منطقه ( چاه جهنده ) چاه پر اب که به ا ...
بره تلفظی دیگر از ( بیره ) به معنای چاه است و ( بیجه ) به معنای جوشان است پس این اسم به معنای ( منطقه چاه جوشان است ) وهم اکنون اب نوشیدنی دهلران از ...
نمدون تلفظی دیگر از نمدان است این اسم اسم ظرف است مثل قندان ونمکدان در استان فارس دشتی به همین نام وجود دارد دشت نمدان نمدان روی هم رفته به جایی می ...
نمدان نام دشتی در استان فارس است نمدان اسم ظرف است چون نمکدان وقندان چون در این منطقه زمین جیلی نمناک ودارای ابهای سطحی است به نمدان مشهور شده است ن ...
خلخال بدون شک تلفظی دیگر از ( خل خل ) است که از صفات آب وبه معنای جوشان می باشد وبه هیچ وجه چون در نامگذاری شهر وروستا امده است به معنای زینت الات نی ...
خمین یا با تلفظ دیگر خمان اسم جمع است که از دو قسمت خم به معنای کوزه بزرگ و ان یا ین که علامت جمع می باشند درست شده است از انجا که اساس نامگذاریدر ...
اسم خمام از خم و آم درست شده است خم به معنای کوزه بزرگ است آم تلفظی دیگر از آب است پس خمان روی هم رفته می شود ( به منطقه ای که دارای ابگیرهایی ب ...
خور موسی خور به شاخه ای از دریا گفته می شود که در خشکی پیشرفت کرده است و موسی هم نام شخص مشهوری بوده که این خور به نام او نامگذاری شده است .
ساوه تلفظی دیگر از زاوه به معنای ( سرزمین ابهای فراوان ) است. چون اولویت نامگذاری در ایران اب است
زاوه از دو قسمت درست شده است زا به معنای زاینده / و آوه به معنای اب فراوان است پس روی هم می شود ( سرزمین ابهای زاینده ) وچون اولویت ایرانیان در نام ...
این اسم سه قسمت می باشد چم زمین کنار رود خانه/ کل یا کول به معنای تالاب وابگیر است ان هم علامت جمع می لاشد پس روی هم می شود ( منطقه ابگیرها وتالاب ...
چم ژاب این اسم دوقسمت می باشد چم زمین کشاورزی کناررود خانه ژاب کلمه ای کردی است و تلفظی دیگر از زه بعلاوه اب می باشد پس روی هم میشود منطقه ای که ...
چم شالان از سه قسمت درست شده است چم زمین کنار رود خانه شال یا شیل به معنای آبر اهه است. / ان. هم علامت جمع می باشد . پس روی هم می شود ( زمین ک ...
میلان دوقسمت می باشد میل بعلاوه ان. میل به معنای چاه است ان هم علامت جمع است پس روی هم می شود ( سرزمین چاهها ) اساس نامگذاری درایران عنصر آب در ه ...
میل هرگاه بر نام شهر وروستا گذاشته شود به معنای چاه است به هرکدام از چاه قنات هم میل گفته می شود شهر میلان هم بر اساس این ریشه نامگذاری شده است
نیان ز دوقسمت می باشد نی بعلاوه ان جمع نی به معنای چشمه و ابگیر است . ان. علامت جمع است پش روی هم می شود ( منطقه چشمه ها وابگیرها زیاد )
نیاسر این اسم دوقسمت است نیا بعلاوه سر نیا به معنای ابگیر دایره ای بزرگ سر به معنای ابتدا و سر چشمه می باشد پس روی هم می شود ( سرچشمه وسراب پر اب )
سورسات کردن برای عروسی تهیه وسایل وخوراکی لازم برای مهمانان که به عروسی امده اند
رماله از ریشه ( رمل ) به معنای زمینی است که اکثر بافت ان ماسه بادی وریگ نرم می باشد
ریمله نام منطقه ای در لرستان است ریشه ریمله ( رمل ) میباشد وان نوعی زمین با مخلوطی از شن وماسه بادی وخاک می باشد که بافتی سست وقابل نفوذ برای آب دار ...
رمل در زبان کردی به عارضه ای طبیعی گفته می شود که زمین ان مخلوطی از شن ریزه و ماسه بادی و کمی خاک است و استعداد نگهداری اب را در خود دارد وبه همین عل ...
هیکو با تلفظ دیگرش ایکو بدون شک نام عارضه ای طبیعی ونام منطقه ای است که آب ان ازلای کمر تراوش می مند
نای بند به معنای ( سد وآب بند ) می باشد ودر قدیم برای انکه در تابستان آب برای کشاورزی وخوردن داشته باشند جلو سیلهای فصلی را می گرفتند یا دردره ها سده ...
شهر ستانک اسمی درهم ریخته است اگر شهرستان می باشد چرا همه جا اسم روستا است ؟ اگر شهرستان است این ( ک ) تصغیر چیست ؟ معلوم می شود این اسم شکلی دیگر دا ...
شاخنات به زمینهای نسبتا بلند و هموار که د و طرف آن دره باشد شاخ گفته می شو واین اسم در نامگذاری مناطق در کردستان مشهور است اما در اینجا شاخنات اسم ج ...
شاخ در زبان کردی به سر زمین نسبتا همواری که در میان دو دره باشد و بتوان در ان کشاورزی یا سکونت کرد شاخ گفته می شود و وجه تسمیه قلعه شاخ در زرین اباد ...
بردی نام روستایی در زرین آباد دهلران ایلام می باشد علت نامگذاری این روستا به بردی این است که در محل احداث این روستا انبوهی از سنگهای بزرگ رودخانه ای ...
کله گراز نام روستایی در شهرستان ابدانان می باشد که وقتی از دور ( شمال روستا ) به کوه بالای ان نگاه میکنی شبیه به کله ی یک گراز وحشی است در حقیقت این ...
سی کان اسمی باستانی می باشد و نام ر ود خانه و سدی در دره شهر استان ایلام می باشد که از دوقسمت سی بعلاوه کان درست شده است سی به معنای سنگ است کان به ...
سی سخت به معنای ( منطقه سنگهای بزرگ ویک پارچه ) می باشد
سی سخت در زبان لری بختیاری سی به معنای سیاه است و سخت به معنای بزرگ می باشد پس سی سخت به معنای سنگهای بزرگ و یک پارچه می باشد. خود کلمه ( سی ) هم به ...
شمر به معنای تالاب وآبگیری است که ته آن لجن باشد و معمولا با تبخیر شدن ان بو می کند در روستای موسیان دهلران نقطه ای وجود دارد که به شمری مشهور است ...
( خور ) اگر برای نامیدن مکان روستا یا شهر به کار رود به معنای ( آبگیر ) است در ایران اسمهای زیادی با نام خور وجود دارد خور موسی خور عبد الله خورمو ...
وجه تسمیه لرستان یا لورستان چون لور به معنای ( دره ) است می شود ( سرزمین دره ها ) چون دراین سرزمین عمیق ترین و پر آب ترین دره های ایران دیده می شود ...
میمه اسمی بسیار قدیمی و کهن است وبه نظر می رسد ریشه اش در ممه ( پستان ) باشد چون اولویت نامگذاری در اسامی کهن ایران عنصر آب است ( میمه به معنای جایی ...
ماخونیک به معنای چشمه ای کوچک است که از شکاف سنگی بیرون می اید ماخونیک نام روستایی مشهور در ایران است
اسم این روستا ربطی به ( خر و بز ) که در ترکیب ان به کار رفته است ندارد بلکه با توجه به ساخت توپو گرافی ان نامگذاری شده است
خربزان فارسی شده ی خر وه زان می باشد این اسم سه قسمت می باشد خر به معنی فراوان و زیاد است وه ز یا واز. به معنای پرتگاه قسمت اخر هم ان علامت جمع می ...
تختان از دوقسمت تخت بعلاوه ان جمع درست شده است که تخت به معنای ( زمین تراز شده برای کاشت شلتوک می باشد ) که روی هم می شود زمین ابی که ان را برای شلتو ...
لور در زبان کردی ولری به معنای جا و مکان و پناهگاه است. مثلا می گویند: ( جا و لور نا ریم ) یعنی جا و پناهگاه نداریم. لور به معنای دره و آبکند هم به ...
شیر کوه از دوقسمت شیر بعلاوه کوه درست شده است در نگاه اول به معنای کوه شیر ( حیوان درنده ) است که این اسم با حقیقت جور در نماید چون اصولا شیردر کوه ز ...
ارد دان دو قسمت می باشد ارد بعلاوه دان اسمی چون نمکدان و قندان وغیره. . . . . . قسمت اول ارد یا آرد به معنای ( سرزمین با خاک نرم می باشد ) قسمت دوم ...
گول یک اسم کردی وبه معنای آبگیر است در فارسی گیل تلفظ می شود هر جا که در نامگذاری مکان شهر و روستا بیاید به معنای , ( آبگیر ) است چون اب اساس ابادی ...
گیلان یک اسم جمع است که از دو قسمت گیل بعلاوه ان جمع درست شده است ( گیل به معنای زمین پستی است که اب در ان جمع می شود ) تلفظ دیگر گیل ( به زبان کر ...
برم سیاه از دوقسمت درست شده است برم اصولا به معنای برکه وتالاب می باشد وسیاه صفت ان است پس برم سیاه به معنای تالا وبرکه سیاه می باشد صفت سیاه هم ب ...
فن در زبان کردی ایلامی به معنای حیله است وکسی که در کارش فن به کار می برد را ( فن باز ) می گویند
مور مور یک نوع عارضه بدنی است و شخص احساس میکند که موریانه در زیر پوستش راه می رود هرگاه این اسم بر منطقه نهاده شود به معنای آبی است که به صورت لرزش ...
( وازا ) درزبان کردی ایلام به معنای بچه ی پسر عمو است نسبت به دیگر عمو زاده ها
مهران تلفظی دیگر از موران می باشد موران دوقسمت می باشد مور به معنای زبر وخشن میباشد ان علامت جمع می باشد پس روی هم نی شود ( سر زمین زبر وخشن وشنزا ...
کله قندی از دوقسمت درست شده است کله که در اساس به گویش مازنی به معنای سر بی مو است قندی به معنای شکل قالب قند است اگر این اسم بر منطقه نهاده شود ب ...
( گواور ) این اسم از سه قسمت گا بعلاوه آو بعلاوه ور یا وار درست شده است گا به معنای جایگاه آو به معنای آب ور یا وار به معنای آبی که از یایین تپه ...
اوشان دو قسمت است اوش اب زلال ان علامت جمع که روی هم می شود سرزمین ابهای زلال
اوش به احتمال زیاد به معنای اب زلال است ودر کردی آن را ( ایش ) تلفظ می کنند اوشان تپه منطقه ای است در تهران
وجه تسمیه اوشیدر ( فرشته نجات بخش ایرانی ) همانی که ما برای مهدی قایل هستیم.
شیوانا در فرهنگ مشرق زمین کشاورزی بوده که استاد عشق ومعرفت و دانایی بوده است همان کشاورزی که در فرهنگ مردم کرد ایلام و لرستان به ( حسن گایار ) حسن ...
به منطقه ای که بین دو شاخه از یک رود باشد میان رود گویند چنانکه همه می دانیم به سرزمین اباد بین النهرین عراق میانرودان گفته می شود
میانج که تلفظی دیگر از میانک است به سر زمینی نسبتا بزرگ گفته می شود که بین دو دره بزرگ واقع شده باشد
میانک به معنای سرزمین کوچک و نسبتا همواری است که بین دو دره واقع شده است اسم میان هرگاه بر منطقه گذاشته شود همین معنا را دارد
میان در لغت به معنای بین و وسط می باشد ولی از انجا که خیلی از اسامی کهن ایران بر گرفته از عوارض طبیعی هستند؛ هرگاه این اسم بر شهر یا روستا یا مکان نه ...
سورک در کردی به معنای زمین قرمز است که در موقع خیس شدن بسیار چسبناک است واز خالص ان در سدهای با هسته رسی استفاده می شود سورک همان ( خاک رس ) است .
بیشتر اسامی کهن شهرها وروستاها ومناطق ایران با توجه به عنصر اب یا عوارض طبیعی نامگذاری شده اند ایرانیان اسم پا دشاه یادرخت یامیوه رابر وی شهره نمی گذ ...
ورامین خلاصه شده ی وار بعلاوه آو بعلاوه مین است وار آبی که از پایمان زمین بیرون می اید آو همان آب است مین تلفظی دیگر از مان ( جایگاه ) است. پس رو ...
گر به تشدید ( ر ) از معانی دیگر ان که بگذریم در زبان کردی هرگاه در نام منطقه یا روستا دیده شود به معنای نوعی عارضه طبیعی است که بافت اصلی ان سنگ وشن ...
در زبان کردی به معنای محل اتراق تابستانی دامداران وعشایر می باشد در استان ایلام روستایی به نام وارگه وجود دارد
راسک اسمی کهن است. ظاهرا باید عارضه ای طبیعی باشد که اب را در خود نگه می دارد وهمین عارضه باعث به وجود امدن چشمه ها می شود و وجود چشمه ها عامل ابادی ...
مول معانی زیاد دارد اما اگر بر نام مناطق یا روستا گذاشته شود معنایش جور دیگر است مول اصولا به زمینی گفته می شود که خاکش رس باشد و نم را در خود نگهدار ...
مولاب از دوقسمت مول اب درست شده است که روی هم رفته به معنای ( زمین کودی که اب دران جمع می شود ) است. در حقیقت نوعی برکه فصلی دارد اسم مولیان که در شع ...
ترنگ عموما به معنای صدای آب زلال است که از زیر تپه ای شنی بیرون می اید ونام ترنگ تپه هم از این خاصیت گرفته شده است ترنگه ترنگ در زبان کردی صفت است ب ...
ترنگا ترنگ نوعی صدای مطبوع است از جمله صدای اب صدای کمان صدای تار ورباب و. . . .
صدای اب بسیار زلال که از زیر انبوهی از شنزار نرم فروریخته در پای کوه بیرون می اید
ترنگ یا ترنگه درزبان کردی ایلامی به معنای روان شدن اب است ابی که از شنزار بیرون می اید بیت کردی خوشال وارجن چویر همساشه/ ترنگه او را خوز دایم له پا ...
ایج یا ایژ بدون شک به معنای برکه است واین اسم با تلفظهای مختلف هر جا باشد ایج . ایژ . ایز و ایگ همین معنی را دارد
کوت اصولا به کسانی گفته می شده که چادرنشین بوده و در یک جا اسکان نداشته اند. در عراق شهری به نام کوت وجود دارد که سالها قبل مردمش همه چاد ر نشین بوده ...
نول به معنای نهال است چون در گویشهای زاگرسی به نهال انار ( نولک ) گفته می شود در بیتی از میر نوروز شاعر مشهور لر به نولک همان ( نهال انار ) اشاره شده ...
اکباتان از سه قسمت درست شده است آک بات ان آک یا اق در ترکی یعنی سفید بات یعی ابگیر در گویش یزد ان علامت جمع است پس روی هم می شود منطقه ابگیرهای سف ...
نهات در کری ایلامی به معنای نیامد وبد بختی است ( نهات بگری گه ت ) نوعی نفرین است یعنی گرفتار بد بختی شوی. نهات که به معنای بانگ شیر معنی شده است همین ...
به یکی از لهجه های کردی ( کردی پهله ای ) رش به معنای سیاه وسفید است وبه دختری که سیاهی وسفیدی چشمش باهم متوازن باشد ( چاو رش ) می گویند به بزی هم که ...
اسم سینا از دو قسمت سی نا درست شده است که سی به معنای سنگ و نا به معنای آب ونمناکی می باشد پس روی هم می شود ( سرزمین سنگهای نمناک و آبزا ) ا اسم سینی ...
سین تلفظ دیگری از سان ( سنگ ) کردی است واین اسم چون در نام اماکن به کار رود به معنای سنگ می باشد مثلا شهر ( هر سین ) کرمانشاه از دوقسمت هر سین درست ش ...
سان یک کلمه کردی است در اینجا که حرف ( ک ) علامت تصغیر به ان اضافه شده است می شود ( سنگ کوچک ) که همان ریگ باشد ولی در زبان محاوره کردی اسم سانک کارب ...
سان در زبان کردی به معنای سنگ است و هر جا این اسم در نام روستا وشهر آمده است هم به معنای سنگ می باشد مثلا خراسان ساده شده ی خور ( آبگیر ) آو ( آب ) ...
داران به معنای سرزمین ( ابگیرهای دایره ای ) می باشد در ایران چندین اسم روستا به نام داران وجود دارد حتی اسم دوری ( بشقاب ) هم که به معنای ظرف است به ...
دار آباد یعنی جایی که سبب ابادی ان دار است و دار آبگیری عمیق به شکل قیف برعکس می باشد که گاه می تواند سرچشمه یک رود باشد اسمهای دارب - دارا - داران ا ...
دارک با توجه به اینکه برای نامگذاری روستا به کار رفته به معنای آبگیر کوچک وعمیق است این اسم با اسم درکه در بسیاری از مناطق ایران هم ریشه است اسم دار ...
درکه به نظر میرسد به آبگیر عمیقی گفته می شود که عبور از ان مشکل می باشد آبگیری که ته ان پیدا نیست هر چه هست به آب ربط دارد این اسم در چندین جای ایران ...
کلمه هلاک در زبان مردم ایلام به معنای ( مرگ به علت تشنه گی ) می باشد ( هلاک بیم ) از تشنه گی مردم. هلاک به معنای ( ارزوی شدید ) هم هست بیت : امش ...
وجه تسمیه این مهره به خر مهره این است که از سایر مهرهای موجود مثل عقیق و مروارید و. . . بزرگ تر و و زیاد تر و کم ارزش تر بوده است چون خر در بسیاری از ...
خر مهره دربین مردم غرب کشور به ( مهره ی چشم بد ) هم مشهور است ومردم اعتقاد دارند اگر این مهره را بر گهواره بچه اویزان کنند ان بچه از چشم بد در امان م ...
در زبان مردم ایلام کرمانشاه ولرستان گرج کنایتا به معنای سر حال وقبراق وهمیشه اماده گفته می شود واحتمال دار د این مردم با دیدن گرجیان وصفات انان این م ...
سمر هر معنایی که برایش گفته اند درست ولی وقتی این اسم را بر روی منطقه یا روستا بگذارند به معنای تالاب است هر تالابی بیشتر تالابهای سنگی تلفظ دیگر سم ...
( سیر زار ) ابدا به معنای سیر خوراکی نیست بلکه سیر در اسم اماکن و مناطق به معنای تپه شنی بزرگ است که اب این روستا ا ز آن بیرون می آید و باعث ابادی ان ...
اسم سیروان از دوقسمت سیر وان درست شده است ( سیر ) در نامگذاری اماکن به معنای تپه شنی بزرگ است که استعداد خوبی برای ذخیره ی اب دارد ( وان ) هم به م ...
در بیتی کردی از ( هیمن ) شاعر کرد؛ از درخت عرعر که درختی راست قامت است چنین یاد شده است . وصیت بی که تخت و تابوتم له عه ر عه ر که ن/ حه تی عاله م ب ...
خرسان به معنای ( کوزه ی بزرگ ) است وچون زادگاه این طایفه دارای ابگیری به شکل کوزه بوده است آنها را طایفه خرسان یا خرسانک نامیده اند ربطی به جانور خرس ...
چی در زبان لری وکردی به معنای ( , مثل ) ومانند است در بیتی حماسی از میر نوروز دوبار کلمه چی به کار رفته است چی پلنگ شرمو چی شیر کینه داری/ وقت دعوا ...
ماس در لری به معنای اهوی ماده وکلاس به معنای اهوی نر می باشد میر نوروز شاعر مشهور لر در بیتی با دیدن سه دختر آنها را چنین وصف کرده است. اولی ماسی می ...
اسم کلاس با کسر ( ک ) در زبان لری به معنای ( اهوی نر ) می باشد
شمامه در زبان کردی به خربزه ای کوچک وخوشبو گفته می شود که در اول بهار به صورت دیمی کاشته می شود وبسیار خوشبو می باشد درزبان کردی نام دخترانه ای است ک ...
شمام در زبان کردی اسمی دخترانه می باشد وبه معنای دختر خوشبو است
شمومات عموما به چیزهایی گفته می شود که با حس بویایی سروکار دارند و ارزش انها با بوییدن انها سنجیده می شود .
( زانیان ) را اگر به صورت معمولی معنی کنیم می شود شهر ( زنا کاران ) که این خیلی ظلم است ولی وقتی ان را با توجه به عنصر اب معنی کنیم می شود منطقه ( اب ...
بیجن به معنای منطقه آب جوشان است این اسم دارای خواهرانی در سراسر ایران به شکلها وتلفظهای مختلف است تلفظ دیگر ان بیژن است که به معنای چشمه زاینده است ...
بجستان به هیچ وجه باجستان یا بد جنسان نیست هزاران سال قبل از مغول بوده مردم در ان زندگی می کرده اند اصلا کدام ادم عاقل اسم بد روی شهر خود می گذارد مع ...
بجستان اسم بسیار زیبایی است که از دوبخش بج ستان درست شده است. که بج به معنای جوشان است ( منطقه ای که آب ان به صورت جوشان از زمین خارج می شود ) بج به ...
در زمانهای نه چندان دور همین تا سال ۱۳۵۰ قبل از اینکه جاده ها گسترش یابد و ماشین سواری مد شود مردم عشایر مسیر بین سردسیر و گرمسیر را با سواری حیوان م ...
رنج به کسر ( ر ) در زبان کردی به معنای زمینی است که در ساختار ان نیمی شن وقلوه سنک وخاک به کار رفته است ومعمولا استعداد خوبی برای ذخیره اب دارد رنج ب ...
جوشقان اسمی است که از ترکیب جوش قان یا ( گان ) درست شده است روی هم رفته می شود محل چشمه ی جوشان که معمولا از سنگ یا شنزار می جوشد چون اولویت در نامگذ ...
واج تلفظی دیگر از واش یا ( وشه ) کردی وبه معنای گفته ولغت می باشد ابی واجی چر ا بی نام و ننگی / ( به من می گویی چرا بی نام و ننگی )
تیر در زبان کردهای استان ایلام به تپه ای بزرگ که جنس اصلی ان شن باشد ودو طرفش دره باشد گفته می شود احتمال دارد که اسم شهر های تهران وتیران وتوران از ...
( جریا ) به معنای ابی است که با ارامش از سطح کمر پایین می اید اسامی زیادی در روستاهای زاکرس نشین به نام جر جره وجود دارد که ریشه ی این اسامی جریا ( ر ...
اسم ( یو شیج ) از دوقسمت یوش به معنای ( عمیق ) و ( ایج ) یا ایژ به معنای تالاب است واز انجا که اساس نامگذاری مناطق در ایران بر اساس اب است روی هم می ...
اسم ( یوسه ) به معنای ( اره درود گری ) در کردی با تلفظ دیگر ( یاسکه ) در کردی فراوان است ونام چند شخصیت و شاعر کرد یاسکه می باشد . یاسه هم نامی دختر ...
( فسا ) به نظر می رسد از فس ( بوی بد ) آو ( آب ) رست شده باشد که خلاصه ان می شود ( فسا ) عین همین اسم چشمه ای بسیار بد بو است در شهرستان دهلران که به ...
کلمه ی ( سمر ) در اسم شهر وروستا به سر چشمه ای گفته می شود که از دل سنگ بجوشد وبر روی سنگ جاری باشد البته از این اسم تلفظهای گوناگون وجود دارد مثل س ...
در زبان کردی ایلامی ( کن ) به معنای دره ی نیمه عمیق است و ( کناو ) ابی است که در دره عمیق جمع شده باشد. ترکیب ( کن وکوله ) ار همین جا امده است
به نظر می رسد ابیشه یا انیشه همان جاسوس باشد چون در زبان مردم ایلام جمله ای به این مضمون وجود دارد ( انیشه وه خاطرم نه ره سی ) یعنی فکر نکردم که جاسو ...
گل حسرت زاگرسی به گل �که ل مه س� مشهور است این گل به رنگ زرد ویاسمنی وصورتی خوش رنگ در زمینهای خشک در مهر ماه شکوفا می شود وجه تسمیه ی ان به گل �که ...
به زمین کوچک کشاورزی � بان �گفته می شود واین اسم بر خیلی از مناطق استان ایلام گذاشته شده است . بان ریشان - بان بلوط - بان برز - بان لکن - و غیره . . ...
چخلی در بین مردم ایلام به معنای گزارش بد دادن است از این کلمه ترکیبی به نام ( چخلی سالفه ) درست شده است که طرف باداستانی به بد گویی از یک نفر می پردا ...
( زانو گه ) که اصل ان زانو گاه است نام منطقه ای در لرستان است چون اولویت اول در نامگذاری ایرانیان اب بوده است احتمالا به معنای چاه یا چشمه زاینده است ...
وی اگر در اسم شهر وروستا یا منطقه باشد به معنای چاه می باشد روستای وی در جیرفت و ر وستای وی وی در بجنوردو اسم هر روستایی که دران اسم وی باشد به معنای ...
پیشوا دارای معانی فراوان است که همگی دلالت بر جلو دار بودن بزرگی می کنند اما اگر این اسم بر منطقه نهاده شود به معنای اولین چاه قنات می باشد این اسم ا ...
انجیره انجیرک انجیر دان انجیران نام دهها روستا در ایران است این کلمه دارای معانی رکیک و زشت است ولی چون در نامگذاری مناطق وروستاها در ایران اولویت با ...
هاویان نام چند روستا درایران است هاویان دهلران هاویان خرم اباد هاویان سنندج هاویان در حقیقت تلفظی دیکر از ( آویان ) است که می شود چشمه ای که از ش ...
مجامله یعنی بازی کردن با جملات برای پو شیدن خطا ( جمله باز )
الکی در اصل به پارچه ی توری مانند ونامرغوبی گفته می شود که زود پاره می شود. برخلاف پارچه های ابریشم که بسیار محکم و با دوام است بعدها مردم به هر کار ...
نهر به معنای جوی پر آب است که به سرعت حرکت میکند.
کیکم در ختی زیبا است ودارای چوبی زیبا ومخطط است که در روکش دیگر چوبها کاربرد دارد این درخت در نواحی زاکرس به خوبی می روید در ا سفند ماه به برگ می نشی ...
اگر در نامگذاری شهر وروستا یا اماکن به کار رفته به معنای ابگیر در آبگیر است چون در زبان کردی گل یا گول به معنای ابگیر است وربطی به گل وگلستان ندارد د ...
( ویان ) به معنای چاه است مادامی که این اسم بر روی مکان یا روستا باشد. چون ایرانیها برای انتخاب اسم به عنصر اب وشکلهای مختلف ان توجه خاص داشته اند ا ...
چردان اسمی است چون نمکدان وقندان ودر حقیقت اسم ظرف می باشد واگر در اسم شهر وروستا به کاررود به معنای آبگیر یا ابدان است کشاورزان به کلبه ای که میوه ه ...
چرداول از دوقسممت ( چرد ) ( آول ) درست شده است چرد نوعی عارضه ی طبیعی است یعنی زمینی درست شده از شن وماسه سنگ به هم چسبیده ( کنگلومرا ) و ( آول ) یا ...
شلته در زبان کردی ولری به معنای شاخه ای از برنج است کلمه شلته در ضرب المثلی لری چنین امده است از بخت بور برجعلی شلته برینج بی وه به لی ترجمه ازبخت ...
به نظر می رسد به معنای دور زدن بیهوده باشد شلنگیا در زبان لری وکردی فعل است یعنی از هم پاشیدن
شلنگیدن یک نوع راه رفتن با گامهای موزون وبلند است این کلمه در زبان کردی ولری کار برد دارد. در اشعار میر نوروز شاعر لر تلفظ دیگری از شلنگیدن امده است ...
نون در زبان کردی ولری به صورت ترکیب ( شون و نون ) آمده است ودر معنا به معنای ادرس است جمله ی کردی ( نون خس ده وه رم ) یعنی ادرس را به من گفت . بعضی م ...
فلنگ به نظر می رسد وسیله ای بوده است که در را باآن می بندند و گاهی افراد کار بدی را انجام می دهند ودر خانه را به روی حق داران می بندند وبا کسی ملاقات ...
بفارن نام روستایی در کاکاوند کرمانشاه می باشد
زوران تل از دو قسمت زوران تل درست شده است زوران به معنای کشتی نیست بلکه به معنای زبره ها است زبره به زمینی که بافت اصلی ان شن وماسه سنگ است که در زبا ...
مورانی اسمی است که از شکل زمین برداشته شده است وین اسم سه قسمت می باشد مور ان جمع ی نسبت مور به معنای زبر وخشن است وبه معنای حشره نیست . مور ه درلری ...
کنا یا کنام در زبان کردی ولری به معنای سوراخ وغار است وکنا کردن به معنای سوراخ کردن است در همین زبانها منظور از کنای پلنک لانه پلنک است یا تایر ماشین ...
کونان اکر اسم مناطق باشد به معنای چشمه هایی است که از شکاف بیرون می اید درست است که الان کون معنی رکیک دارد ولی در گذشته به معنای شکاف بوده است ایران ...
کوران وکورانی به معنای چشمان کور یا منطقه کورها نیست بلکه این اسم جمع ( کر ) اب راکد یا تالاب راکد می باشد اکثر اسمهای مناطق ایران از اب گرفته شده ان ...
اسم کون هرگاه بر روستا ومکان گداشته شود به معنای زشت ان نیست بلکه به معنای منطقه ای است که اب ان از شکاف کوه بیرون می اید منطقه کونانی در لرستان یا ا ...
کنگ به معنای شکاف است که در زبان کردی می شود قنگ یا قینگ باز در زبان کردی کن به معنای دره وشکاف است تلفظهای مختلفی از کن در اسامی شهرها وروستا ها وجو ...
اسم سیراف از دوبخش سیر اف درست شده است سیر به معنای ماسه سنگ و اف تلفظی دیگر از اپ یا اب می باشد که همان آب امروزی است روی هم رفته سیراف به منطقه ای ...
در زبان کردی ( وشم ) به سرما خوردگی همه گیر گفته می شود که بیشتر از راه نفس به افراد منتقل می گردد.
پیران ظاهرا به معنای پیر مردان است نامیدن این اسم بر شهر ( پیران شهر ) شهر پیرها دور از ذهن است از انجا که اساس نامگذاری در شهرها عنصر آب است این اسم ...
ور دارای معانی فراوان است ور تلفظی دیگر از بر ( سینه ) می باشد اگر اسم ور بر روی مکان باشد به معنای سینه کوه می باشد. ان قسمت صاف از کوه که در معرض د ...
گرد لان این اسم دوقسمت است گردل ان گردل درزبان کردی به معنای دایره ای و ان علامت جمع می باشد البته این اسم کاملش چم گردلان است که باز در زبان کردی چم ...
چا ویز از دوقسمت درست شده است چاه ویز معنی چاه معلوم است ویز یا وز به معنای تقسیم کننده اب است واز این معنا فهمیده می شود این منطقه دارای چاهی بوده ...
در زبان کردی به اسب ماده ماین یا مهان گفته می شود
جوفا عربی است ودر زبان کردی به معنای اشتها است
لو در زبان کردی برای افراد وایلات به معنای نژاد است ودر اسم شهرها وروستاها به معنای سر چشمه است.
ژیلا هم ریشه با ژاله به معنای شبنم است
در عربی به گرز سر آهنی دبوس گفته می شود
سمیرم به معنای چشمه هایی که از سنگ می جوشند خیلی به اسم رود خانه ( سیمره ) در استان ایلام شباهت دارد این اسم خلاصه شده ی دو اسم ( سم ) یا ( سام ) به ...
اسم مردانه ودر عربی به معنای شلغم است
به نظر من وزیر اسمی است که از دوقسمت وز - تقسیم کننده ی آب و ایر - ابی که بر روی سنگ جاری است درست شده است وچون آب در زندگی و اقتصاد ایرانیان نقش اول ...
احتمال دارد وضع عربی همین وز ایرانی باشد اینکه م گوییم وضعش خوب نیست ممکن است اصلش این باشد که تقسیم ابش درست نیست اسم وزیر هم ممکن است از این ریشه ...
ور نام خواست خیلی شبیه شاپور خواست ( خرم اباد ) است و خواست به معنای چشمه ای است پر آب که از سنگ می جوشد.
نجیم تلفظی دیگر از نجیب است وروی هم رفته به انسان فهمیده و تر وتمیز وکم خوراک وبا گذشت و فداکار گفته می شود. این صفت در مناطق کرد نشین تبدیل به اسمی ...
چتین در کردی ایلامی به کسی گفته می شود که از زور بازو وتوانایی خود نان می خورد - توانا از هر لحاظ
نام نوعی ظرف شرابخوری بوده است ونام نوعی ابگیر هم بوده است
در کردی ایلام چاتول به معنای چادر کوچک وفقیر انه ومال به معنای چادر بزرگ است است
هیر در اسم اماکن وروستاها به معنای هور ( تالاب ) است نامگذاری به وسیله عنصر اب در ایران چیز پسندیده ای بوده است. واب الفبای ابادی بوده است .
آز در کردی ایلامی به معنای توان وقدرت است
شیلان معانی زیاد دارد اما در اسم مکان یا روستا به معنای تپه شنزار است که معمولا پای ان چشمه ی پر ابی باشد در ایران تعدادی روستا به نام شیلان وجود دار ...
رام به نظر می سد صفت ابگیر وتالاب باشد چه رامیان احتمالا به معنای ابگیرهای ارام می باشد
فرزین یعنی وزیر در شطرنج فرزین اسم با مسمایی است وریشه در زبان کردی دارد. چون از دو قسمت ( فره ) به معنای ( زیاد ) و زین از ریشه ی ( زانا ) به معنای ...
دیار جایی که از ان میشود مناظر ومناطق پایین دست را مشاهده کرد
کول ستونی چوبی است به شکل وای بزرگ انگلیسی که در ساخت آلا چیقی مکعب شکل به نام کولا به کار می رود
توم ( , تخم ) در کردی به معنای بذری است که ان را برای کشاورزی سال بعد در جای مخصوص نگه داری می کنند
دیلاق به ادم قد بلند بد قواره وتا حدی ناتوان گفته می شود به نوعی جوراب پشمی بلند هم گفته می شود
دیل در فرهنگ کردی به معنای هماورد است دونفر که قدرتشان تقریبا به اندازه هم باشد را دیل هم می گویند
اوریان شاید تلفظی دیگر از عریان باشد که بابا طاهر را عریان می گویند وبرایش افسانه ی مسخره ای ساخته اند که لخت بوده بنده احساس می کنم بابا طاهر عریان ...
بانه زر این اسم از بانه زر یا زار درست شده است که بانه به معنای زمین کشاورزی بین دو دره است و زر یا زار به معنای زمین زبر وشنزاری است که اب رادرخود ن ...
بانه به زمین کشاورزی گفته می شود که دودره در اطرافش باشد همچنین اسمی زنانه هم هست این اسم در استانهای کرد نشین به وفور دیده می شود مثل بانه برز بانه ...
گولک از گول ( آبگیر ) ک تصغیر درست شده است واگر این اسم بر روی شهر یا روستا یا مکان باشد به معنای دارای ( آبگیر کوچک ) است
گولان از دو قسمت گول ( ابگیر ) ان علامت جمع درست شده است وروی هم رفته اگر اسم شهر یا روستا یا مکان باشد به معنای ابگیران است تلفظ دیگر ان گوران است
گول جایی که آب در ان جمع می شود ترکیب گول خوردن از انجا آمده است که عمق اب را ندانستم نزدیک بود در ان غرق شوم. ترکیب گول بستن یعنی مقداری آب که روی چ ...
سچک یخهای ریز سه گوشه که شبهای سرد زمستان از آسمان می بارد
در زبان محاوره دهلران به معنای تقصیر است
لا رک از لار ک تصغیر درست شده است و لار تلفظی دیگر از لور به معنای ( آیکند ) است که روی هم می شود ( آبگیر کوچک ) که همان آبگیر باعث بنیانگذاری آن روس ...
غذایی درست شده از گوشت خالص بدون استخوان و پیه دنبه یعنی نصف پیه ونصف دنبه . شخصی که این غذای بسیار چرب ومقوی را می خورد باید تا ۲۴ ساعت چیز دیگری غی ...
کتل در زبان مردم کرمانشاه و ایلام و لرستان به معنای کنده بزگی از هیزم است که یک نفر قدرتمند قادر به حمل آن باشدو معمولا یک سر آن را در آتشگاه زیر چاد ...
در فرهنگ مردم ایلام مول عموما به کسی می گویند که کوتوله وبدقیافه و مخصوصا شکل بینی یش بد باشدقاطری را که به اندازه کافی رشد نکرده را ( قاطر موله ) می ...
بدون شک نوشتن اهواز به این شکل غلط مصطلح است اهواز جمع مکسر حوض است که معنای آن می شود سرزمین حوضها وتالابها چون اولویت نامگذاری در ایران عنصر آب بود ...
هویزه بدون شک اسم مصغر است و به معنای سر زمین حوض چه ها است وتلفظی دیگر آن آویزه می باشد یعنی سرزمینی که آب سطحی ونمناک فراوان دارد که در زبان کردی ا ...
شادگان این اسم از دوقسمت شاد گان درست شده است که شاد به معنای تالابی با آب شفاف و روشن وگان هم علامت جمع است که روی هم می شود ( منطقه تالاب های روشن ...
( سرا ) در مناطق استان ایلام به ساختمانی مسکونی با طول زیاد وعرض کم گفته می شود که فقط یک در در عرض دارد . در تابستان بسیار خنک ودر زمستان سرد است وم ...
( ملهو ) نام یکی از درختان خوشبو در حوضه زاگرس است که شباهت زیادی به داغ داغان دارد ومحل رویش آن در زاغه های نمور کوه می باشد دارای میوه ای ریز چون آ ...
پراو از دوکلمه پره آو درست شده است وپره در کردی به معنای ورق می باشد وقتی در زبان کردی کسی بگوید چا قو دستم را ورق کرد یعنی چاقو دستم را شکافاند پس ر ...
همین لغت پلوشه با تلفظی دیگر در کردی وجود دارد پروشه که به معنای نخهای بیرون افتاده از پا رچه هنگام بریدن آن است معنای کنایی این اسم یعنی پروشه ( غم ...
شفت دارای معانی زیاد است اما در نامگذاری روستاها و شهرها به معنای ( شکاف ) است وهر جا که آب آن از شکاف کوه بیرون بیاید نام شفت بر آن می گذارند. علت ن ...
عسلویه در نگاه اول به نظر می رسد باید محل تولید عسل باشد در حالی که ابدا اینطور نیست در شمال هم روستایی به نام عسل آباد وجود دارد که به علت تالابی ور ...
کوشک اسمی برای روستاها واماکن فراوانی در ایران است در کردی به معنای ساختمانی است که با سنگهای کوچک وملات ساروج درست شده است ومعمولا محل عشرت وخوش گذر ...
بیر جند از دوقسمت درست شده است بیر جند کلمه بیر معانی زیاد دارد ولی در اسم شهرها و روستاها به معنای ( چاه ) است و جند عربی شده و تلفظی دیگر از گند ( ...
معنای پیران شهر در نگاه اول ( شهر پیرها ) است که هیچ دلیل محکمی برای آن نیست واز آنجا که اکثر نامگذاری های شهر اماکن وروستاها از آب گرفته شده است متو ...
بوکان به معنای شهر آبگیرها است وابدا ربطی به اسم بوک ( عروس ) ندارد این اسم جمع می باشد واز بوک ( آبگیر ) ان درست شده است. بوکان به همین شکل در سیستا ...
دالاوان منطقه ای که آب آن از دهلیز و دالانهایی کوه سر چشمه می گیرد پسر عموهای این اسم دالاو ودالاهو هستند که در مناطق کردنشین وجود دارند . دال در ترک ...
دال پری روی هم رفته به معنای کوه کوچکی است که از وسط دشت سر بر آورده است
میشنان یا میشان اسم جمع است و ربطی به گوسفند ندارد بلکه عارضه ای طبیعی است و به کوههای نسبتا بلند سفید رنگ خشن گفته می شود که خاصیت نگهداری آب را در ...
لا وان بدون شک به معنای رویشگاه گیاه لاوان است که در حصیر سازی از آن استفاده می شود چون این منطقه دارای تالاب های فراوان است که رویشگاه گیاه فوق می ب ...
کولان آبگیری است که ته آن لجن دارد و گیاه لاوان در آن میروید که در حصیر سازی مصرف دارد
بوق گرما ترکیبی است در زبان کردی که به معنای گرمای همراه با بخار خفه کننده است.
شالان به معنای آبگیران است ومعمولا به روستایی که چند تالاب داشته باشد شالان می گویند این نام در روستای مورموری آبدانان هم وجود دارد که به چم شالان مش ...
شیل به معنای ( تپه شنی ) است که خاصیت نگهداری آب را دارد ومعمولادرپای اینجور تپه ها چشمه های گوارایی وجود دارد پس شیلاب به معنای آبی است که از شیل می ...
عین در زبان عربی به معنای چشمه است و خوش به معنای آبی است که نه شیرین کامل ونه شور کامل باشد معنای آن روی هم رفته می شود چشمه ی نه شور ونه شیرین که ا ...
دیس در کردی به معنای چسبناک است وکنایتا به آدمی گفته می شود که در معامله سخت گیر است
اسم موسیان ابدا عبری نیست وربطی به حضرت موسی ندارد بلکه این اسم در هر جا وبر هر روستایی که گذاشته شده است به معنای تالابی است که در زمین خاکی ایجاد ش ...
شروین یا شیر وین از دوقسمت شیر وین درست شده است شیر و وین هردو عارضه طبیعی هستند شیر به کوه یا زمینی شنزار گفته می شود که خاصیت نگهداری آب را در خود ...
تا چندی پیش اسم شگره وشگر بیک وشگر علی که قسمت اول آن به معنای شیر است در میان مردان کردیک اسم معمول بود که ادارات ثبت احوال در شناسنامه ها شکر ( سپا ...
از معانی مختلف وپیش پا افتاده ( کی ) که بگذریم لقبی زیبا وحتما با ابهت برای بعضی از شاهان ایران بوده است و به نظر من کی به معنای سرچشمه ای است که همی ...
ناز به نظر بنده به معنای تالاب وابگیر سنگی است که آبی بسیار زیبا وشفاف دارد وجه تسمیه نازی آباد این است که اولین آباد کنندگان این منطقه در کنار این آ ...
سنگچین کردن داخل چاه آب بری اینکه موقع برداشت آبش گل آلود نشود در زبان کردی به پله ی سنگی پاچینه گفته می شود