یوسه

لغت نامه دهخدا

یوسه.[ س َ / س ِ ] ( اِ ) اره درودگری. ( از برهان ). اره درودگران باشد. ( فرهنگ اوبهی ) ( از لغت فرس اسدی ). اره را گویند. ( فرهنگ جهانگیری ) ( آنندراج ) :
به یوسه ببرند چوب سکند
که تا پای خونی درآرد به بند.
اسدی.

فرهنگ فارسی

اره درودگری اره درودگران باشد

فرهنگ عمید

ارۀ درودگری: به یوسه ببُرند چوبی سکند / که تا پای خونی درآرد به بند (اسدی: مجمع الفرس: یوسه ).

جدول کلمات

اره, اره نجاری

پیشنهاد کاربران

اسم ( یوسه ) به معنای ( اره درود گری ) در کردی با تلفظ دیگر ( یاسکه ) در کردی فراوان است ونام چند شخصیت و شاعر کرد
یاسکه می باشد . یاسه هم نامی دخترانه در زبان کردی می باشد.
اره نجاری ،
که معمولا قطر اره بیشتره

بپرس