بوکان

/bukAn/

فرهنگ اسم ها

نامه دهخدا'>

لغت نامه دهخدا

بوکان. ( اِ ) نعل آهنی باشد که بوقت رفتن بالای برف ، در پا کنند. || برف خانه. ( آنندراج ).

بوکان. ( اِ خ ) نام یکی از بخشهای شهرستان مهاباد در جنوب شرقی مهاباد در استان چهارم ( آذربایجان غربی ). مرکز آن قصبه بوکان در 56کیلومتری جنوب شرقی مهاباد و در مسیر شوسه میاندواب و سقز واقع است. سکنه این قصبه 3074 تن است و آب آن از رودخانه سیمین رود است. محصولات : غلات ، توتون ، چغندر قند و غیره. ( فرهنگ فارسی معین ).

بوکان. ( اِخ ) دهی از دهستان کمین است که در بخش زرقان شهرستان شیراز واقع است. و 560 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 7 ).

بوکان. ( اِخ ) دهی از دهستان الموت ، بخش معلم کلایه در شهرستان قزوین واقع است و 136 تن سکنه دارد. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 1 ).

فرهنگ فارسی

نام یکی از بخشهای شهرستان مهاباد در جنوب شرقی مهاباد در استان چهارم ( آذربایجان غربی ) مرکز آن قصبه بوکان در ۵۶ کیلومتری جنوب شرقی مهاباد و در مسیر شوسه میاندو آب و سقز واقع است و آب آن از رودخانه سیمین رود است . محصولات : غلات توتون چغندر قند و غیره .
نعل آهنی باشد که بوقت رفتن بالای برف در پا کنند . یا برف خانه .

فرهنگ معین

( اِ. ) زهدان ، رحم .

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] بوکان، شهرستان و شهری در جنوب آذربایجان غربی، بوکان را واژه ای کردی و مرکب از «بوک» (عروس) و «ان» (نشانۀ جمع یا نسبت) دانسته اند.
این شهرستان با ۴۵۱’۲کم ۲ وسعت، از شهرستان های ۱۴گانۀ آذربایجان غربی است که از شمال به میاندوآب، از خاور به شاهین دژ، از جنوب به سقز(کردستان) و از باختر به مهاباد محدود است.
← جاذبه های طبیعی
این شهر در دورۀ ناصرالدین شاه قاجار، روستایی کوچک را حدود ۶۰ نفر سکنه از املاک عزیزخان مکری به شمارمی رفت. در ۱۳۱۶ش، بنا بر قانون تقسیمات کشوری مرکز بخشی به نام بوکان، تابع شهرستان مهاباد شد و به تدریج جمعیت آن رو به افزایش نهاد تا در ۱۳۶۸ش، به عنوان مرکز شهرستانی به همین نام شناخته شد. جمعیت این شهر در ۱۳۷۵ش، ۱۸۸’۱۱۸ نفر گزارش شده است.
← طبیعت شهر بوکان
(۱) آمارنامه استان آذربایجان غربی (۱۳۷۳ش)، سازمان برنامه و بودجۀ استان آذربایجان غربی، تهران، ۱۳۷۵ش.(۲) ابن اثیر، الکامل فی التاریخ.(۳) افخمی، ابراهیم، تاریخ فرهنگ و ادب مکریان (بوکان)، تبریز، ۱۳۶۴ش.(۴) افشار سیستانی، ایرج، نگاهی به آذربایجان غربی، تهران، ۱۳۶۹ش.(۵) بدلیسی، شرف خان، شرف نامه، به کوشش محمدعباسی، تهران، ۱۳۴۳ش.(۶) بدیعی، ربیع، جغرافیای مفصل ایران، تهران، ۱۳۶۲ش.(۷) برهان قاطع، محمدحسین بن خلف تبریزی، به کوشش محمدمعین، تهران، ۱۳۶۱ش.(۸) بشاش کنزق، رسول، «قرائت کامل کتیبۀ بوکان»، مجموعۀ مقالات اولین گردهمایی زبان، کتیبه و متون کهن، تهران، ۱۳۷۵.(۹) بلاذری، احمد، فتوح البلدان، به کوشش عبدالله انیس طباع و عمرانیس طباع، بیروت، ۱۴۰۷ق/۱۹۸۷م.(۱۰) پاپلی یزدی، محمد حسن، فرهنگ آبادیها و مکانهای مذهبی کشور، مشهد، ۱۳۶۷ش.(۱۱) پدرام (زوزان)، محمود، تمدن مهاباد، تهران، ۱۳۷۳ش.(۱۲) توکلی مقدم، غلامحسین، وجه تسمیۀ شهرهای ایران، تهران، ۱۳۷۵ش.(۱۳) جعفری، عباس، رودها و رودنامۀ ایران، تهران، ۱۳۶۷ش.(۱۴) جعفری، عباس، کوهها و کوه نامۀ ایران، تهران، ۱۳۶۸ش.(۱۵) جغرافیای کامل ایران، وزارت آموزش و پرورش، تهران، ۱۳۶۶ش.(۱۶) دانشنامه جهان اسلام، تهران، ۱۳۷۷ش.(۱۷) دایرة المعارف فارسی.(۱۸) زنده دل، حسن و دیگران، مجموعۀ راهنمای جامع ایرانگردی (استان آذربایجان غربی)، تهران، ۱۳۷۷ش.(۱۹) سرشماری عمومی نفوس و مسکن (۱۳۷۵ش)، شناسنامۀ آبادیهای کشور، شهرستان بوکان، مرکز آمار ایران، تهران، ۱۳۷۶ش.(۲۰) سرشماری عمومی نفوس و مسکن، نتایج تفصیلی.(۲۱) طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری.(۲۲) فرهنگ جغرافیایی ایران (آبادیها)، استان۳و۴ (آذربایجان)، دایرۀ جغرافیایی ستاد ارتش، تهران، ۱۳۳۰ش.(۲۳) کلباسی، ایران، «فعل در گویش کردی مهاباد»، سومین کنگرۀ تحقیقات ایرانی (بیست و پنج خطابه)، به کوشش محمد روشن، تهران، ۱۳۵۱ش، ج۲.(۲۴) لغت نامۀ دهخدا.(۲۵) مجموعه قوانین و مقررات مربوط به وزارت کشور، وزارت کشور، تهران، ۱۳۷۰ش.(۲۶) مردوخ روحانی، بابا، تاریخ مشاهیر کرد، به کوشش ماجد مردوخ روحانی، تهران، ۱۳۷۱ش.(۲۷) مرگان، ژاک، جغرافیای غرب ایران، ترجمۀ کاظم ودیعی، تبریز، ۱۳۳۹ش.(۲۸) میرنیا، علی، ایلها وطایفه های عشایری کرد ایران، تهران، ۱۳۶۸ش.(۲۹) نجفی، یدالله، جغرافیای عمومی استان کردستان، تهران، ۱۳۶۹ش.(۳۰) نشریه دفتر تقسیمات کشوری، معاونت سیاسی اجتماعی وزارت کشور، تهران، ۱۳۷۹ش، شم ۲.(۳۱) نیاکان، لیلی، «خلاصه ای از مطالعات فنی آجرهای بوکان»، باستان شناسی و هنر ایران، به کوشش عباس علیزاده و دیگران، تهران، ۱۳۷۸ش.(۳۲) نیکیتین، واسیلی، کرد و کردستان، ترجمۀ محمد قاضی، تهران، ۱۳۶۶ش.(۳۳) هویدا، رحیم، جغرافیای طبیعی آذربایجان، تبریز، ۱۳۵۲ش.(۳۴) Iranica.(۳۵) Minorsky، V، » Mongol Place-Names in Mukri Kurdistan «، Bulletin of the School of Oriental and African Studies، London، ۱۹۵۷، volXIX؛

دانشنامه عمومی

بوکان (قزوین). بوکان یک منطقهٔ مسکونی در ایران است که در دهستان الموت بالا واقع شده است. [ ۱] بوکان ۱۵۱ نفر جمعیت دارد. این روستا در جنوب شرقی روستای گازرخان و شرق روستای شترخان واقع شده است ، اکثر اهالی این روستا به کشاورزی و دامداری مشغول هستند از محصولات کشاورزی این روستا می توان از برنج، گیلاس ، آلبالو ، گردو و لوبیا و . . . نام برد .
عکس بوکان (قزوین)
این نوشته برگرفته از سایت ویکی پدیا می باشد، اگر نادرست یا توهین آمیز است، لطفا گزارش دهید: گزارش تخلف

پیشنهاد کاربران

نام بوکان ( شهری در ایران ) هیچ ارتباطی با سایر نقاط مانند هند، ژاپن و غیره ندارد و صرفا تشابه اسمی است. بوکان از جمع کانی تشکیل شده. بوکان در زمان عزیزخان سردارکل ( که این شخص خودش کُرد است ) چشمه زیادی
...
[مشاهده متن کامل]
اشته. در زبان کردی به چشمه میگویند کانی. و بوکان، از بو کان تشکیل شده. که حرف " ی" آخر حذف و تبدیل به بوکان شده.

بوکان نام معبدی در هند است
بوکان به معنای شهر آبگیرها است وابدا ربطی به اسم بوک ( عروس ) ندارد این اسم جمع می باشد واز بوک ( آبگیر ) ان درست شده است. بوکان به همین شکل در سیستان وشیراز وجود داردوهرچه در فرهنگ های کردی برای معنای
...
[مشاهده متن کامل]
آن گفته شده دلیل محکم ندارد و گاهی خود خواهانه است من خودم کرد هستم وتعصب کردی هم دارم ولی اسم بدون مسمی را نمی پذیرم

بوکان> مرکب از دو جزء بوک ان ( پسوند جمع ) . . ممکن است بوک = بوخ باشدابدال حرف ( خ ) به ( ک ) . بوخ در لغت نامه دهخدا به معنی محل فرونشستن آتش، حرارت، خشم و تب. > محل خوش آب و هوا و سرد
بوکان در زبان فاخر کُردی به معنی عروس است -
بوکان = عروس شهرها
بوکان شاریکی کورد زه مانه ، اَم شارِ جوانَ ناوچه کَ له اوستانی ئاذربایجانی روژآوائیه ، بوکان جی گه هونرمندانی گاورائی چون زنده یاد حسن زیره کَ .
...
[مشاهده متن کامل]

حسن زیره ک له زوربه ی گورانیه کانی نیاوی بوکانی هینهَ وه چونکه خه لکی بوکان بی .
هر بژیت

بوکان= مکان خوش بو
بوکان= مکان اجدادی، آبادی پدری
بوکان= بزرگان محله ومکان آبادی
بوکان= بلند قامتان، رشید قامتان
بوکان= بلندمرتبه گان، دولتمردان
نام یکی از روستاهای قدیمی شهرستان پاسارگاد هست که در 20 کیلومتری قبر کوروش وجود دارد با توجه به اینکه در قدیم در این مکانه ها کانی یا چشمه یا قنات وجود داشته و افراد به انجا میرفتند و میگفتند فلانی کجاست
...
[مشاهده متن کامل]
میکفتند به کانی رفته وترکیبی از ( بو ) و ( کانی ) هستبه اسم بوکان شهرت پیدا کرده است و در اغلب جاهای ایران وجود دارد

شهری دلنشین و بامردمانی بافرهنگو زبانی خوش
بوکان نام شهری کوردنشین در آذربایجان غربی است که زبان مردمان آن کوردی سورانی میباشد.
بوکان از دو کلمه ی کوردی بوک به معنای عروس و پسوند ان است که به این شهر لقب های عروس شهرهای ایران، �شهر فرهیختگان، �شهر�حسن زیرک�و شیرازِ کردستان داده شده است.
...
[مشاهده متن کامل]

از بزرگان این شهر میتوان به:
شاعران
*عبدالرحمن شرفکندی�ملقب به هژار؛ شاعر، مترجم، واژه شناس، فرهنگ نویس کُرد
*سواره ایلخانی زاده؛ شاعر، فعال سیاسی و گویندهٔ رادیو تهران در دوره پهلوی مصباح الدیوان ادب�شاعر و عضو کنسولگری فرانسه در تبریز در دوره قاجار
*عباس حقیقی؛ شاعر و مترجم اشعار سعدی و حافظ به زبان کردیسید
* کامل امامی بوکانی؛ شاعر و مترجم ادبیات کُردی، استاد علوم دینی و معارف اسلامی
محمدسعید نجاری؛ شاعر برجسته
خالد حسامی�شاعر
نویسندگان
انور سلطانی؛ نویسنده، پژوهشگر و باستان شناس
رضا کریم مجاور؛ نویسنده و مترجم
حسن صلاح سوران؛ محقق و نویسنده و استاد دانشگاه های تهران و لندن
*حسن قزلجی؛ نویسنده، روزنامه نگار و شاعر و از اعضای�حزب توده�بود
محمد رمضانی، نویسنده و مترجم
*احمد طه نویسنده کتاب گرگ های بیر و رمان تنها ادم کره زمین و کتاب زن در شاهنامه و گولی نیشتیمان به زبان کردی
حسین شیربگی، نویسنده و مترجم
محمد باوردی مقدم، نویسنده و زبانشناس
سید قادر هدایتی، رُمان نویس
بریا کاکه سوری، داستان نویس
هنرمندان
***حسن زیرک؛ خواننده و ترانه سرا وآهنگساز ، یگانه نابغه ی بی سواد
قادر عبدالله زاده؛ نوازنده مشهور
شمشالرحیم عبدالرحیم زاده، تئاتر و نمایش
ابراهیم رحمانی، کارگردان و مستندساز
ورزشکاران
مقبل هنرپژوه؛ کوه نورد جوان که سرپرستی تیم ملی کوه نوردی ایران را در سفر به هیمالیا برعهده داشت.
آرام خلیلی، فوتبالیست ایرانی کُرد تبار تیم های نروژ
محمداکرم سرا، کیک بوکسینگ کار ایرانی و عضو تکواندو نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران
سیاست مداران
***عزیزخان مکری؛ سردار کل سپاه ناصرالدین شاه قاجار و ولی عهد آذربایجان سیف الدین خان مکری، سردارکُل عساکر منصوره و فرماندهی کل قوا ایران، ریاست ادارهٔ�دارُالفُنون، وزیر جنگ، �آجودان باشی�و پیشکار آذربایجان را به عهده داشت. عزیزخان داماد�میرزا تقی خان فراهانی و همچنین از بیگزاده گان سرشناس کورد
دومین سردار بوکان محمدحسین خان مکری، سومین سردار بوکان که در مراغه توسط عثمانی ها اعدام شد.
حاجی باباشیخ؛ روحانی و سیاستمدار دوره معاصرصادق شرفکندی؛ سیاستمدار و . . .
ایرانعلی گلاویژ
عبدالله مهتدی
احمد طه نماینده دورهای سوم وچهارم مجلس و فرماندار پیرانشهر
ریبین حیدری؛ پیکرتراش، مجسمه ساز
بوکان سومین شهر پرجمعیت ارومیه میباشد و از لحاظ موقعیت جغرافیایی با شهر های مهاباد، سقز، شاهین دژ و میاندواب همسایه میباشدوشهری مهاجر پذیر است بعد از ارومیه با سوادترین شهر آدربایجان غربی میباشد.
این شهر در ۸۸۰سال قبل از میلاد مسیح پایتخت مانایی ها بودیعنی حدود ۳۰۰سال قبل از ورود آریایی ها به ایران، و بعد از ورود مادها به ایران بخاطربستن پیوندی محکم بین آنان به ازدواج دختران و پسران این دو ملت میپردازند و مادر کوروش ماندانا نیز یکی از این ماد های کوردزبان بوده.
از آثار باستانی آن میشود به ، چیوه ره ش، تپه قلایچی، قلعه بردینه ، دخمه عباس آباد، قلعه کچی بگ، کلتپه که در حال حاضر با ساختمان ها پوشانده شده ، مسجد حمامیان ، حوضه گوره و. . . میباشد.
همچنین یک تیم فوتبال با نام سردار بوکان دارد که در این سال۱۳۹۷در دسته ی دوم رقابت های فوتبال میباشد و علت نام گذاری این تیم سردار عزیزخان مکری میباشد.

بوکان نام شهرستانی در استان آذربایجان غربی و در جنوب مرکز دریاچه ارومیه واقع شده است. این شهرستان 13 استان شمال و جنوب ایران را به یکدیگر وصل می کند و در جاده ای ترانزیتی قرار گرفته است. در اکثریت مردم
...
[مشاهده متن کامل]
شهرستان مسلمان و اهل سنت شافعی مذهب هستند و در اقلیت نیز شیعیان و سایر اقیلیت های دینی در این شهرستان سکونت دارند.

نام یکی از شهرهای بزرگ کردنشین ایران در استان آذربایجان غربی است و آب آن از رودخانه سیمینه رود است . محصولات : غلات توتون چغندر قند و غیره . *نعل آهنی باشد که بوقت رفتن بالای برف در پا کنند . یا برف خانه
...
[مشاهده متن کامل]
. *در زبان کردی به جمع عروسان بووکان نیز گفته می شود. *نام یکی از فرماندهان سپاه مغول بوده است* در مغولستان کوهی بدی نام وجود دارد.

مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١١)

بپرس