پیشنهادهای سید محمد علوی نسب اشکذری (١٢٧)
در حقوق به معنای شهرت
بهای مشخص نشده
گذشته فعل ها
امر
غفلت
جهل به قانون
در حقوق به معنای جهل میباشد
اخلاقی
بچه سوسول
time flies زمان زود گذر است. .
پی بردن متوجه شدن درک کردن
مهارت کار یا هنری رو یاد گرفتن
قلق یه کاری رو یاد گرفتن
کلافه کسل
it is out of hand نمیشود کنترل کرد یا از دسترس خارج است
سوسک حمام
شکمو و پر خور
باقی مانده یا ما بقی یه چیزی منظور همون اضافی هاست
زلزله زمین لرزه
تکان خوردن لرزیدن
به صورت ناگهانی یهویی
واقعه اتفاق
به معنی اجبار است duress به معنی اکراه می باشد
جنگی نظامی
تحت فشار
در علم حقوق: اکراه
دزدی سرقت
به معنی عقربه ساعت هم استفاده میشود
یاد بود بزرگداشت
بزرگداشت عیسی مسیح
مارس سومین ماه مسیحی
تقویم سالنامه
بجای در عوض
صرفا و تنها
نتیجه و پی آمد
با میل و آمادگی
در علم حقوق به معنای اساسی یا بنیادی میباشد
خاص یا ویژه
از
توانا و لایق
واقعی
شامل شدن گنجاندن
به تنهایی
در حقوق به معنای مستی میباشد
عدم هوشیاری یا عدم کنترل اراده
در حالتی که انسان قدرت اراده خود را دارد
اقای علی کاملا صحیص نوشته اند در حالت اسم. . گرد وغبار در حالت فعل. . گرد گیری کردن
درحالت کلی به معنی پر میباشد. .
شمارش
شهامت داشتن جرات کردن
قبض
electricity bill قبض برق
بیشتر زنده ماندن. . دوام آوردن. .
بچه کودک بزغاله
حقوق ماهانه یا هفتگی یا روزانه
برای اشخاص استفاده شده و به معنی درستکار، راستگو، صادق میباشد. .
سازماندهی کردن مرتب و منظم کردن
هم به معنی اجاره و هم اجاره کردن به طور کلی هم اسم و هم فعل یکی نوشته میشود. .
جیغ زدن
he can not for the exams او نمیتواند آماده شود برای امتحانش
انداختن یا برگزار کردن مراسم در یک مکانی
هم خانه
noisy سرو صدا very noisi پر سر و صدا
intolerable flatmate هم اتاقی غیرقابل تحمل
تحمل کردن از نظر روانی
غیر قابل تحمل
tragic lifestyle سبک زندگی غم انگیز
خانم ریحانه dicisions اشتباه هست و decisions درست هست برای جمله شما. .
زمان حال فعل فروختن
فروش حراج
شدید به شدت
در علم حقوق به معنی غفلت میباشد
پزشکی یا مربوط به پزشکی
light music سبک موسیقی
early hours ساعات اولیه
I hate من متنفرم
get some rest کمی استراحت کردن
کمی استراحت کردن
استراحت کردن
اتمام
محسوب شدن
چیز یا کار مورد علاقه
رشته تحصیلی فقط در دانشگاه. .
سرگرمی به معنای انجام کار مورد علاقه مثلا ماهیگیری. .
توهم
نسبی
عقل
اگر بعد از کلمه insurance کلمه company بیاید به معنای شرکت بیمه میباشد واگر insurance به تنهایی بیاید به معنای خسارتی است که بیمه گر باید پرداخت کند
اقای متین support financially به معنای ساپورت مالی کردن است و اینکه اصولا اصطلاح پوشش مالی اصلا مناسب نیست و یه کلمه بی معنایی است
به معنای ساختگی میباشد ساختگی ای که جهت فریب دادن باشد
whether or not خواه یا ناخواه
صرف
حقوق: معاونت در جرم عمدی یا غیر عمدی
حدود
تسهیل کننده
معاون در جرم
تجدید نظر
شرکت
رفت و آمد مکرر
استخدام کردن
زن بدکاره
منتسب
قانونا
مسئولیت مدنی
تلقی کردن یا تلقی شدن
در علم حقوق به معنی قانون هم میباشد
دلایل اثبات
بی مبالاتی {درحقوق}
بی پروا
محسوب کردن
پیش بینی
عمد
نیابتی
اقای جهانگرد murder همون قتل عمد هست. .
خوش رفتار و با ادب
تزیین کردن یک مکان
محلی
مکانی پر از جمعیت
ادم های لات کسانی که تیپشان متفات از بقیه هست
مسابقه سرعت ماشین
I have not idea
ارتباط جنسی
آتش
تنبل
عنصر معنوی سوء نیت
در حقوق بیشتر معنی مسئول میدهد
قصد { درحقوق }