پیشنهادهای سلطانی (١٦١)
شجاعت رو از دست دادن، اعتماد به نفس رو از دست دادن
به نام تعطیلات، به کام کار یا به اسم تعطیلات ولی رسما سر کار
دست نزن، to tell someone to stop touching something ( often used in the expression “Take your paws off my bike! ) دست به موتورم نزن. Take your pa ...
معادل فارسیش میشه عهد کردم فلان کار رو بکنم، یا عهد کردم فلان چیز رو انجام بدم. یعنی به شد تلاش میکنم فلان کار بشه.
اگه حالت منفی رو در نظر بگیریم که غالبا همینه میشه به جورایی "مرسی واقعا!" خییلی ممنون واقعا
"آزار دادن اعصاب کسی""موجب لرزیدن کسی شدن""حس ناخوشایندی به کسی دادن""اعصاب کسی را به هم ریختن" مور مور شدن هم میشه، دقیقا همون حسیه که خانوما وقتی ...
ظاهر و باطن
کلک""کلاه برداری""حقه بازی""ناراستی""نیرنگ"مثال ها: It’s such a swizz that they charge extra for luggage. این واقعاً کلاه برداری است که برای بار اض ...
معادل های فارسی:"قبل از اینکه به دنیا بیایی""زمانی که هنوز حتی پدرت هم به داشتن فرزند فکر نمی کرد""خیلی قبل تر از اینکه وجود داشته باشی"مثال:That hap ...
معادل های فارسی:"از خود تعریف کردن""خودستایی کردن""به خود بالیدن""از خود گفتن"مثال:He’s always blowing his own trumpet about how successful he is. ا ...
رفتار بد کردن / اذیت کردن ( اغلب برای کودکان یا دستگاه ها ) معادل: اذیت کردن، به مشکل خوردن، درست کار نکردنمثال:The kids are playing up today. بچه ه ...
مور مور شدن، چندش آمدن،
معادل های فارسی دقیق و مصطلح می توانند شامل این موارد باشند: "انگل" "سوءاستفاده گر" "نوش خور" ( در زبان محاوره ) "از زیر کار دررو" "نفع طلب بی زحمت ...
پر سروصدا" "خودنما" "جلب توجه کننده" "گستاخ و سرکش" "شر و شلوغ" ( در زبان محاوره ) مثال: He got a bit lairy after a few drinks. بعد از چند نوشیدنی ...
حقوق آب باریکه، جزیی، خیلی کم، بخور نمیر
با همه مخلفات" "به همراه تمام تزئینات" "با همه اضافات" "کامل و مفصل" مثال: We had turkey with all the trimmings for dinner. برای شام بوقلمون با همه ...
خیلی هوس چیزی را داشتن""شدیداً دلم چیزی را می خواهد""خیلی به چیزی نیاز دارم""می میرم برای چیزی" ( در زبان محاوره ) مثال: I could murder a burger r ...
هرچی از دست اومدن انجام دادن، هر چی از دستم برمیاد برات انجام میدم.
عملت باید حرفت را تأیید کند. " "اگر راست می گویی، عمل کن. " "حرفت را با عمل ثابت کن. " "پشت حرفت بایست. " به عمل کار برآید به سخنرانی نیست بسته به مت ...
understanding�and�liking�the things that�young�people�like; often used�humorously�to�describe�an�older�person�trying�to�seem�young�in a way that is�s ...
بغرنج
توی فارسی هم معمولا گفته میشه که پیدا کردن جای پا، مثلا میگن بزار من جتی پامو تو شرکت پیدا کنم بعدش غوغا می کنم.
an� illness� such as a� cold �that is not� serious, but that the� person� who has it� treats� as more� serious, usually when this �person �is a man: ...
راجع به چیزی خیلی دونستن و اطلاعات داشتن، خیلی حرفه ای یه زمینه ای بودن، راجع به موضوع خاصی خیلی دانستن و دانش داشتن.
بیشتر معنی منفی داره یعنی من خام و اسگول نیستم، معادل فارسیش یه جوری میشه "رو پیشونی ما چیزی نوشته، یا اسگول گیر آوردی، گوشای ما درازه و . . .
وقتی کسی درباره شما چیزی بگه که بعیده و قابل انجام نیست، شما در جواب بهش می گی مسخرم نکن، ولمون کن بابا، ما رو نخندون،
داد و قال کردن تو یه جای عمومی، معمولا بین زن و شوهر و . . .
توی شرایط بدی قرار گرفتن به خاطر کاری که باید یا نباید میکردی، مثل شکستن یه یادگاری مادربزرگت که مادرت خیلی دوس داشته، یا یادت رفته برای روز پدر واس ...
شتر در خواب بیند پنبه دانه، آرزو بر جوانان عیب نیست، زهی خیال باطل بسته به شرایط میشه یکی از اینا رو استفاده کرد something that you�hope�will�happe ...
دوستان معنی این اصطلاح بیشتر به خریدن یه جنس از منبع غیر قانونی و یا نادرست اشاره داره نه به خود عمل کش رفتن یا دزدی. مثلا شما میدونید که یه جنسی رو ...
بهترین راه برای اینکه بفهمی یه چیزی خوب یا موفقیت آمیزه اینه که خودت امتحانش کنی.
کار رو جلو بردن، پیشرفت حاصل کردن، فرآیند، بحث، موضوع و دستور جلسه را به جایی رساندن
دقیقا میشه "دست و دل کسی لرزیدن" برای انجام کاری
قصه تعریف کردن به جای رفتن سر اصل مطلب، داستان سرایی و حاشیه رفتن، قصه حسین کرد شبستری تعریف کردن. if someone is�going�round the houses, they keep�t ...
جفتش یکیه، یا کچل حسن یا حسن کچل
پشت این کارم یه مصلحتی هست، اصطلاحا یعنی من یه چیزی میدونم که این کارارو میکنم. you have a good �reason� for what you are doing, �although �you� se ...
از نیت تو آگاهم، میدونم چی تو سرته
گاف دادن
قال گذاشتن کسی
در معرض تغییر
اصطلاح غیر مودبانه اش دقیقا همین معنی خودشه که تو کوچه بازار میگن، مخم گوزید یعنی هنگ کردم، یادم رفت و . . .
اصطلاحش تو فارسی میشه"مگه چقدر قراره عمر کنیم" یعنی از چیزی که تو لحظه هست استفاده کن و حالشو ببر.
ای داد، یا خدا، ما ترک ها خیلی تعجب کنیم و یه هشداری هم بخایم بدیم میگیم یا ابولفظل
به خدا. . . این اصطلاح خیلی به این نزدیکتره I have seen a monkey in the street, no cap. یه میمون تو خیابون دیدم، به خدا. . .
دقیقا تو فارسی خودمون میشه کک چیزی به جونمون افتاده، مثلا میگیم کک مسافرت افتاده به جونم حتما عید میرم جایی.
When we say happy days we are responding to some information that is good to hear. In short, it can mean 'good times اگه بخوایم دنبال یه مفهوم مناسب ...
بیرون نگه داشتن، اجازه ورود نداشتن
خیلی قاطی پاتی و درهم برهم، خیلی کر و کثیف و نامرتب ترک ها میگن عین آش سگ میمونه
اصطلاح خودمانی، پیچاندن کسی
خیط کاشتن، سوتی دادن
سفره دل خود را باز کردن، مشکل یا نگرانی را با کسی مطرح کردن
a phrase which means to keep a healthy body weight with no extra fat سر وزن بودن و وزن مناسب و خوش هیک بودن بدون چربی اضافه
سمت یا وظیفه یا مسئولیت متفاوت دادن به کسی محول کردن
جریان ساز، کسی که دیگران رو تحت تاثیر قرار میده
a phrase referring to knowledge, philosophy and beliefs that existed before the arrival of Christianity in Europe.
پرطرفدار و شایع شدن، مد شدن و همه گیر شدن Dr Leeming says that right now medicinal mushrooms are having a moment. if something is having a moment, ...
یکی از معانیش متحمل شدن هست مثل متحمل شکست شدن در انتخابات . Conservatives suffer worst local election results in years محافظه کاران متحمل بدترین شک ...
acronym for cutting off reflected failure. The opposite of BIRGing is CORFing, another acronym, this time of the words, Cutting off Reflected Fail ...
Basking in reflected glory Basking in reflected glory ( BIRGing ) is a self - serving cognition whereby an individual associates themselves with kno ...
قسمت یا بخشی از منفعت یا مزیتی که از یک فعالیت حاصل بشه a part of the profits or advantages that come from an activity: When it comes to lawsuits, e ...
به دل افتادن، مثل اینکه بگی به دلم افتاده بازی رو می بریم.
to give something to someone who is younger, less important, or at a lower level than you دادن لوازم و اشیا به یه نفر دیگه، مثل یه لباسی که برادر بز ...
someone who manages to avoid criticism and keep a good reputation, even after they have done something wrong: characterized by imperviousness to blam ...
کنکاش و جستجو برای پیدا کردن ارتباط نهانی پشت چیزی
واژه استرالیایی به معنی، واقعا، به راستی، حقیقتا بیشتر برای تاکید و تایید گفته میشه
پاچه خوار کار، کسی که الکی سر کار باشه تا نشون بده دارم بیشتر کار می کنم
کار سختی است، کار آسانی نیست، کاری که انجامش سخت باشه
از غم آزاد شخص شاد و راضی و خشنود
از هفت دولت آزاد
بسیار محتمل و در درسترس بودن، در چنگ بودن
دست یاری دراز کردن
تست کردن، آزمایش کردن
یه چیز کاملا شانسی و الله بختکی، انگار شیر و خط بخوای بندازی
یعنی نقل قولی که خودمم قبولش ندارم ولی اینجوری میگن، اصطلاحا میشه گفت: روایت ناموجه گفته های عامه غیر مستدل
یعنی نقل قولی که خودمم قبولش ندارم ولی اینجوری میگن، اصطلاحا میشه گفت: روایت ناموجه گفته های عامه غیر مستدل
آهسته و آرام به سمت چیزی کردن کردن، the movement of something ( such as a person, animal, or object ) gradually approaching something else. For exa ...
با اشتیاق زیاد وارد کاری شدن
Noun. stage mom ( plural stage moms ) ( Canada, US ) A woman who aggressively manages her children's acting or performing career, often in what is co ...
خزانه
معتاد به جرم، دایم الجرم کسی که عادت کرده به جرم و نمیتونه جلوی خودشو بگیرهو حتی بعد زندان و تنبیه
noun. an act that demonstrates or tests the strength of a person's convictions, as an important personal sacrifice. سنجش ایمان - عملی که قدرت اعتقاد ...
extend or continue for a certain period of time امتداد یافتن Scotland's coastline runs for over 11, 000 km
کاملا پر شدن become completely full. "the dining car filled up" cause a space or container to become full. "he quickly filled up the bowl with wate ...
طلا اندود کردن - در فارسی یعنی مزخرف یعنی الکی طلا اندود شده از کلمه زخرف میاد
جَلدی رفتن یعنی سریع رفتن
صدایی که حیوانات برای جفت یابی در فصل جفت گیری از خودشون درمیارن
تکامل نیافته
عشق بازیگری
مغشوش، ناگیرا، غیر واضح
شیفته چیزی شدن، دل نکندن از چیزی
تمارض
ناخوشایند if something is excruciating, it is extremely unpleasant, for example because it is boring or embarrassing Helen described the events of t ...
شروع به کار کردن، به کمک کسی رفتن
رنج بردن
از خطوط قرمز عبور کردن
نکوهیده
به طرز متقاعد کننده ای صحبت کردن و بقیه را تحت تاثیر قرار دادن
speak fluently or convincingly about something or in a way intended to please or impress others.
go into overdride go into overdrive to start being very active and working very hard: As the wedding approached, the whole family went into overdriv ...
It's something that changes slowly over time
کانون توجه
جلوی ضرر رو از هرجا بگیری منفعته
یه روز کاری که کترمندا خارج از محل کار دور هم جمع میشن و راجع به مسائل کاری باهم صحبت می کنن. بیشتر حالت آشنایی و مهمونی داره که روابط همکارا با هم ق ...
به غیر از معانی اصلی کلمه که همه ذکر کردن به عنوان اسم اگر استفاده بشه به معنی "مشکل و سختی " از نوع مشکلاتی که خیلی دیده نمیشه و غیر واضح است استفاد ...
رقم هنگفت
همیاری مالی کردن
فرد اُلیگارش
تحت لوای. . . جمع شدن و متجد شدن برای کاری
اصطلاحا "خونه خاله"
ترجمه دقیق فارسی میشه" نقالی" نقالی یا افسانه گویی یا پرده خوانی کهن ترین شکل بازگویی افسانه ها
حال بهم زدن کار مشمئز کننده کردن
همه چیز دان، عالم دهر ( بیشتر حالت خودستایی داره و بار منفی )
تفاله دُرد
نقل محافل
در اصطلاح به معنی" مرگ و پایان" هم استفاده میشه
وبای مرغی
محو کننده ، نوعی کنترل برای گذر تدریجی
با موفقیت غلبه کردن، از سر رد کردن ( بیماری و مشکلات و . . . )
مهمانی قدم نو رسیده
a quality that makes someone feel excited or surprised when they first see something
ترشرویی
to meet people socially to be friendly with someone, especially if you have been ordered not to be friendly with them کلمه خاصی نداره مثل دوستی مردم ...
چقدر بده که. . . ، چقدر خجالت آوره که. . .
سواد تحلیل رفته در طول زمان، سواد نم کشیده در اصطلاح
to join together to support ( someone or something ) in a difficult time or situation. We rallied around our neighbors when their house burned down.
not having enough to do or to engage one's attention There are staff everywhere, edgily underoccupied.
شلغم روغنی
گل زدن توی فوتبال، گل تماشایی و تاثیرگزار زدن در فوتبال
( a ) having no money available; out of funds; ( b ) having lost money by a transaction
the series of stages in owning a house or flat, starting with a small place and buying bigger and more expensive homes as you can afford more
تبدیل به احسن کردن خونه، نردبان ترقی تو زمینه خونه و مایملک
دغدغه فکری، فکر را مشغول کردن، فکر کردن، ذهن را درگیر کردن
something that is unacceptable or forbidden از چیزی تنفر داشتن غیر قابل قبول بودن چیزی برای کسی
بدتر شدن رو به زوال گذاشتن افتضاح کامل
به روی خود نیاوردن مخفی کردن احساسات ناخوشایند و نشان ندادن آن
hard physical work that makes you want to have a drink کار فیزیکی خیلی سنگین که عرق طرف رو دربیاره یا تشنه اش کنه
مشروب فروشی بدون پروانه
تلاش برای بهترین نتیجه سعی خود را برای بهترین بودن کردن
تحت کنترل تحت تاثیر
ایام تعطیلات ، مثل کریسمس یا تعطیلات مختلف
تعداد زیادی بیرون دادن ( آهنگ، فیلم، نوشته و . . . تکثیر کردن به وفور
ادامه دار بودن، محبوب ماندن
نمایشگاه غرور جایی که اخلاقیات و باورها جایی ندارند و پول و مدروز حرف اول را میزند
a situation that has been comprehensively mismanaged, characterized by a string of blunders and miscalculations. بی نظمی کامل، هرکی هرکی، عدم مدیریت ...
نازک نارنجی
Right in the middle or most central part دقیقا وسطی
درگیر شدن پوشیده شدن مثل Investigators say they found over 2. 5kg of the unusual stuffing, wrapped up in tin foil, بازرسان مقدار 2. 5 کیلو از یک ما ...
بیرون کردن از شر چیزی خلاص شدن، بیشتر نیروی کار و . . . تو روزنامه ها و تیتر اخبار رایج هست
آغشته کردن، کاملا با چیزی پوشاندن
انجام کارهای پاره وقت، پاره وقت کار کردن،
to stop caring for a person, to leave them to take care of themselves.
a person who speaks honestly and simply کسی که رک و راست حرف میزنه
قانونی کردن
صاحب منصب
رشد کردن، موثر شدن
unusual, especially in an interesting way
تو در تو
دررفتن از کار
To take time off work pretending that you are ill
to support something, or hold up the weight
To complete something very quickly and without much effort