پیشنهادهای سلطانی (١٦١)
کانون توجه
جلوی ضرر رو از هرجا بگیری منفعته
یه روز کاری که کترمندا خارج از محل کار دور هم جمع میشن و راجع به مسائل کاری باهم صحبت می کنن. بیشتر حالت آشنایی و مهمونی داره که روابط همکارا با هم ق ...
به غیر از معانی اصلی کلمه که همه ذکر کردن به عنوان اسم اگر استفاده بشه به معنی "مشکل و سختی " از نوع مشکلاتی که خیلی دیده نمیشه و غیر واضح است استفاد ...
رقم هنگفت
همیاری مالی کردن
فرد اُلیگارش
تحت لوای. . . جمع شدن و متجد شدن برای کاری
اصطلاحا "خونه خاله"
ترجمه دقیق فارسی میشه" نقالی" نقالی یا افسانه گویی یا پرده خوانی کهن ترین شکل بازگویی افسانه ها
حال بهم زدن کار مشمئز کننده کردن
همه چیز دان، عالم دهر ( بیشتر حالت خودستایی داره و بار منفی )
تفاله دُرد
نقل محافل
در اصطلاح به معنی" مرگ و پایان" هم استفاده میشه
وبای مرغی
محو کننده ، نوعی کنترل برای گذر تدریجی
با موفقیت غلبه کردن، از سر رد کردن ( بیماری و مشکلات و . . . )
مهمانی قدم نو رسیده
a quality that makes someone feel excited or surprised when they first see something
ترشرویی
to meet people socially to be friendly with someone, especially if you have been ordered not to be friendly with them کلمه خاصی نداره مثل دوستی مردم ...
چقدر بده که. . . ، چقدر خجالت آوره که. . .
سواد تحلیل رفته در طول زمان، سواد نم کشیده در اصطلاح
to join together to support ( someone or something ) in a difficult time or situation. We rallied around our neighbors when their house burned down.
not having enough to do or to engage one's attention There are staff everywhere, edgily underoccupied.
شلغم روغنی
گل زدن توی فوتبال، گل تماشایی و تاثیرگزار زدن در فوتبال
( a ) having no money available; out of funds; ( b ) having lost money by a transaction
the series of stages in owning a house or flat, starting with a small place and buying bigger and more expensive homes as you can afford more
تبدیل به احسن کردن خونه، نردبان ترقی تو زمینه خونه و مایملک
دغدغه فکری، فکر را مشغول کردن، فکر کردن، ذهن را درگیر کردن
something that is unacceptable or forbidden از چیزی تنفر داشتن غیر قابل قبول بودن چیزی برای کسی
بدتر شدن رو به زوال گذاشتن افتضاح کامل
به روی خود نیاوردن مخفی کردن احساسات ناخوشایند و نشان ندادن آن
hard physical work that makes you want to have a drink کار فیزیکی خیلی سنگین که عرق طرف رو دربیاره یا تشنه اش کنه
مشروب فروشی بدون پروانه
تلاش برای بهترین نتیجه سعی خود را برای بهترین بودن کردن
تحت کنترل تحت تاثیر
ایام تعطیلات ، مثل کریسمس یا تعطیلات مختلف
تعداد زیادی بیرون دادن ( آهنگ، فیلم، نوشته و . . . تکثیر کردن به وفور
ادامه دار بودن، محبوب ماندن
نمایشگاه غرور جایی که اخلاقیات و باورها جایی ندارند و پول و مدروز حرف اول را میزند
a situation that has been comprehensively mismanaged, characterized by a string of blunders and miscalculations. بی نظمی کامل، هرکی هرکی، عدم مدیریت ...
نازک نارنجی
Right in the middle or most central part دقیقا وسطی
درگیر شدن پوشیده شدن مثل Investigators say they found over 2. 5kg of the unusual stuffing, wrapped up in tin foil, بازرسان مقدار 2. 5 کیلو از یک ما ...
بیرون کردن از شر چیزی خلاص شدن، بیشتر نیروی کار و . . . تو روزنامه ها و تیتر اخبار رایج هست
آغشته کردن، کاملا با چیزی پوشاندن
انجام کارهای پاره وقت، پاره وقت کار کردن،