تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

( a ) having no money available; out of funds; ( b ) having lost money by a transaction

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

ترجمه دقیق فارسی میشه" نقالی" نقالی یا افسانه گویی یا پرده خوانی کهن ترین شکل بازگویی افسانه ها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

رشد کردن، موثر شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

to join together to support ( someone or something ) in a difficult time or situation. We rallied around our neighbors when their house burned down.

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد

طلا اندود کردن - در فارسی یعنی مزخرف یعنی الکی طلا اندود شده از کلمه زخرف میاد

تاریخ
٧ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاملا پر شدن become completely full. "the dining car filled up" cause a space or container to become full. "he quickly filled up the bowl with wate ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

پرطرفدار و شایع شدن، مد شدن و همه گیر شدن Dr Leeming says that right now medicinal mushrooms are having a moment. if something is having a moment, ...

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

noun. an act that demonstrates or tests the strength of a person's convictions, as an important personal sacrifice. سنجش ایمان - عملی که قدرت اعتقاد ...

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Noun. stage mom ( plural stage moms ) ( Canada, US ) A woman who aggressively manages her children's acting or performing career, often in what is co ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کانون توجه

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شروع به کار کردن، به کمک کسی رفتن

تاریخ
١٠ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عشق بازیگری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

چقدر بده که. . . ، چقدر خجالت آوره که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to meet people socially to be friendly with someone, especially if you have been ordered not to be friendly with them کلمه خاصی نداره مثل دوستی مردم ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی نقل قولی که خودمم قبولش ندارم ولی اینجوری میگن، اصطلاحا میشه گفت: روایت ناموجه گفته های عامه غیر مستدل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وبای مرغی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the series of stages in owning a house or flat, starting with a small place and buying bigger and more expensive homes as you can afford more

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شلغم روغنی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

not having enough to do or to engage one's attention There are staff everywhere, edgily underoccupied.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آهسته و آرام به سمت چیزی کردن کردن، the movement of something ( such as a person, animal, or object ) gradually approaching something else. For exa ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یعنی نقل قولی که خودمم قبولش ندارم ولی اینجوری میگن، اصطلاحا میشه گفت: روایت ناموجه گفته های عامه غیر مستدل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

یه چیز کاملا شانسی و الله بختکی، انگار شیر و خط بخوای بندازی

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کنکاش و جستجو برای پیدا کردن ارتباط نهانی پشت چیزی

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

بسیار محتمل و در درسترس بودن، در چنگ بودن

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

از غم آزاد شخص شاد و راضی و خشنود

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

کار سختی است، کار آسانی نیست، کاری که انجامش سخت باشه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

واژه استرالیایی به معنی، واقعا، به راستی، حقیقتا بیشتر برای تاکید و تایید گفته میشه

تاریخ
٢ هفته پیش
پیشنهاد
٠

someone who manages to avoid criticism and keep a good reputation, even after they have done something wrong: characterized by imperviousness to blam ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

Basking in reflected glory Basking in reflected glory ( BIRGing ) is a self - serving cognition whereby an individual associates themselves with kno ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

acronym for cutting off reflected failure. The opposite of BIRGing is CORFing, another acronym, this time of the words, Cutting off Reflected Fail ...

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

a phrase referring to knowledge, philosophy and beliefs that existed before the arrival of Christianity in Europe.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حال بهم زدن کار مشمئز کننده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

قانونی کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a person who speaks honestly and simply کسی که رک و راست حرف میزنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بیرون کردن از شر چیزی خلاص شدن، بیشتر نیروی کار و . . . تو روزنامه ها و تیتر اخبار رایج هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Right in the middle or most central part دقیقا وسطی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a situation that has been comprehensively mismanaged, characterized by a string of blunders and miscalculations. بی نظمی کامل، هرکی هرکی، عدم مدیریت ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ایام تعطیلات ، مثل کریسمس یا تعطیلات مختلف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تحت کنترل تحت تاثیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلاش برای بهترین نتیجه سعی خود را برای بهترین بودن کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشروب فروشی بدون پروانه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

hard physical work that makes you want to have a drink کار فیزیکی خیلی سنگین که عرق طرف رو دربیاره یا تشنه اش کنه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It's something that changes slowly over time

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

قسمت یا بخشی از منفعت یا مزیتی که از یک فعالیت حاصل بشه a part of the profits or advantages that come from an activity: When it comes to lawsuits, e ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To complete something very quickly and without much effort

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a quality that makes someone feel excited or surprised when they first see something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ادامه دار بودن، محبوب ماندن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نکوهیده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

to support something, or hold up the weight

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To take time off work pretending that you are ill