تاریخ
١٠ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

حالت تمرین

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

تعلیم دادن مدل

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

حالت آموزش ، حالت تمرین

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

معادل های فارسی متعددی برای واژه "training" وجود دارد که بسته به زمینه و کاربرد آن، می توان از میان آن ها انتخاب کرد. برخی از رایج ترین معادل ها عبار ...

تاریخ
١٩ ساعت پیش
پیشنهاد
٠

معنی: تحصیل، تعلیم، تدریس، مکتب، مشق، اموزش، پرورش معانی دیگر: فرهیخت، کارورزی، کارآموزی، آموزش، تربیت، ورزش

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "tacit" می تواند ضمنی، خاموش، تلویحی، یا مستتر باشد. همچنین می توان از عباراتی مانند "به طور ضمنی"، "بدون صراحت" یا "با زبان بی زبان ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "استراتژی" در زبان فارسی، راهبرد است. فرهنگستان زبان و ادب فارسی این واژه را به عنوان معادل برای "استراتژی" انتخاب کرده است. بنابرا ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

راهبرد ، استراتژی، تدبیر

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

معنی: ضمنی، خاموش، بارامی و سکوت معانی دیگر: مستتر، تلویحی، با زبان بی زبانی، به طور سربسته، ضمنا، مفهوم، مقدر

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "تنبه" می تواند آگاهی، بیداری، هوشیاری، یا توجه باشد. این کلمه به معنای بیدار شدن از خواب یا از حالت غفلت و توجه به چیزی است. توضیح ...

تاریخ
١ روز پیش
پیشنهاد
٠

مترادف تنبه: آگاهی، بیداری، هوشیاری ، بیدار شدن، هشیار شدن، آگاه شدن متضاد تنبه: غفلت، غافل شدن، غفلت ورزیدن معنی انگلیسی: being roused, notice, admo ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "army" در زبان فارسی، ارتش است. همچنین، بسته به بافت جمله، معادل های دیگری مانند سپاه، لشکر یا نیروی نظامی نیز می توانند به کار روند.

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
١

معادل فارسی واژه "square" می تواند مربع، میدان، یا چهارگوش باشد. همچنین، در برخی موارد، بسته به بافت جمله، ممکن است به صورت مجذور یا توان دوم نیز ترج ...

تاریخ
٢ روز پیش
پیشنهاد
١

محوطه ، میدان ، عرصه ، چهارگوش ، مربع

تاریخ
١ هفته پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "Board Game" می تواند بازی رومیزی، بازی تخته ای، یا بردگیم باشد. در فارسی، این واژه معانی مختلفی دارد که بسته به نوع بازی و سلیقه ا ...

تاریخ
٣ هفته پیش
پیشنهاد
٠

دست نخورده ، غیر قابل لمس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت کامل: Graphics Processing Unit موضوع: کامپیوتر واحد پردازش گرافیکی یا به اختصار GPU ابزاری اختصاصی برای رندر کردن گرافیکی ( به طور طبیعی به نظر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عمران و معماری] کوبیدن - کوبه - چکش - سمبه [کامپیوتر] حافظه با دستیابی تصادفی Random Access Memory - با تلفظ� رم� ( Random Access Memory ) به معنای ح ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه CPU به معنای واحد پردازش مرکزی ومخفف واژه central processor unit میباشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه OS مخفف واژه operating system درزمینه کامپیوتر به معنای سیستم عامل میباشد.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

عبارت کامل: Hard Drive Disk موضوع: کامپیوتر دیسک سخت وسیله ای است با یک یا چند صفحه انعطاف پذیر که سطح آنها با موادی پوشش داده شده که بتوان داده ها ر ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معنی: طرز عمل، رویه، روش، روند، ایین دادرسی معانی دیگر: شیوه، فراروند، گواسه، روال، اسلوب عملکرد، پردازه، اصول محاکمات، آیین دادرسی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل های فارسی واژه "tips" می تواند شامل نکات، راهنمایی ها، توصیه ها، یا انعام باشد. انتخاب معادل مناسب به بافت جمله بستگی دارد. به عنوان مثال: نکا ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

نکات ، توصیه ها ، پیشنهادات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدخل، ورود، ورودیه، اجازه ورود، درون رفت، حق ورود، دروازهءدخول، درب مدخل، اغاز مدهوش کردن، از خود بیخود کردن، زیاد شیفته کردن، در بیهوشی یا غش انداخت ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درآیش، درآیند، دخول، ( وسیله ی دخول ) در، دروازه، درون رو، دالان، هشتی، راه ورود، اقدام ( به کاری کردن ) ، پرداختن به، وسیله ی دستیابی، ابتدا، آغاز، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف کرنش: احترام، تعظیم، تکریم، حرمت، سلام برابر پارسی: فروتنی، سرفرودآوردن معنی انگلیسی: bow, genuflection, obeisance, stoop, strain

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "خشوع" می تواند فروتنی، تواضع، خضوع، یا افتادگی باشد. در واقع، خشوع به معنای حالت فروتنی و کرنش در برابر کسی یا چیزی است، به خصوص در ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "خضوع" ( khuzūʻ ) در زبان فارسی، فروتنی، تواضع، سرفرودآوری، و اطاعت است. معنای لغوی "خضوع" در زبان عربی به معنای "فروتن شدن"، "تسلی ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل فارسی واژه کاتالوگ می تواند فهرست، بروشور، کالا نما، یا فهرست محصولات باشد. انتخاب معادل مناسب بستگی به بافت و نوع کاتالوگ دارد. در حالت کلی، ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منصفانه، عادلانه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تظاهر، بیان، جلوه، نمایش، تظاهر کردن، نمایاندن، ابراز کردن، اشکار کردن، نمایش دادن، نشان دادن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نمایش دادن، افشاء کردن، در معرض گذاشتن، بیپناه گذاشتن، بی حفاظ گذاردن، ظاهر ساختن، به نمایش گذاشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهرست پیش فرض

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

، تکان، لرزش، تزلزل، ارتعاش، لرزش داشتن، متزلزل کردن، تکان خوردن، بهم زدن، تکان دادن، اشفتن، جنباندن، لرزیدن.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سلام دوستان لطفا توجه کنید اقتباس بستگی به بافت جمله داره برای مثال: تعاریف مختلف درباره هوش ( اقتباس از گریگوری ، ۲۰۰۰ ) ازدیدگاه بینه و سیمون هوش چ ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تطبیق، توافق، انطباق، اقتباس.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفسیر، متن، نسخه، ترجمه، شرح ویژه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برگردان، ترگمان، ویرایش، ویراست، روایت، برداشت، تعبیر، قول، اقتباس، نمونه، نوع، گونه، صورت.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

عصارهگیری، استخراج، اصل و نسب.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دندان کشیدن، کندن، برکندن، برون کشی، بیرون کشی، درکشیدن، درآوردن، ( به زور یا تهدید ) اخذ، برهیخت، برهیختن، تریدن، تبار، تخمه.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سازواری، سازمندی، توافق، آرایش، پیرایش، هم آراست، ( جمع ) ترتیبات، ( موسیقی ) ارائه ی قطعه ی موسیقی با سازها یا آوازهایی که با اصلی ها فرق دارند، ( م ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قرار، تنظیم، تصفیه، ترتیب، نظم، مقدمات، آرایش، تمهید ، طبقه بندی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اقتباس کردن ، استخراج کردن ، بیرون کشیدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف اقتباس: اخذ، گرفتن، آموختن، فراگیری، یادگیری برابر پارسی: برگیری، برداشت، برگرفتن از، برگرفته معنی انگلیسی: borrowing, acquiring, extract, arr ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مشخصات ، خصوصیات.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بویژه، مخصوصا، بخصوص، صریحا، دقیقا.

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

سختی، زحمت، مزاحمت، آزار ، خطر ، مشکل ، دردسر ، آشوب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازرسی ، تکاپو ، سراغ ، جستجو ، کاوش ، تجسس

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

خنثی کردن ، خنثی سازی

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد

دفن کردن ، خاک کردن ، به خاک سپردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ابرام ، اصرار ، پافشاری ، سفارش

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کدهای تقلب

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

چخماق، چکش، پتک، استخوان چکشی، میخ زننده، خوراک رایگان، چکش زدن، سخت کوشیدن، پتک زدن، کوبیدن، ضربت زدن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستور کار، مرام، دستور، برنامه، نقشه، روش کار، پروگرام، برنامه تهیه کردن، برنامه دار کردن، برنامه نوشتن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٢

سیر، روند، جریان عمل، فرایند، مراحل مختلف

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رخ نما ، نمایه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محافظت کردن ، مراقبت کردن ، حمایت کردن

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

طرح ، نقشه ، پروژه

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

رئیس ، رئیس دانشگاه، رئیس جمهور، رئیس کل

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کلانتر ، داروغه ، نماینده رسمی دولت

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسابقات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفنگ شکاری ، تفنگ ساچمه ای

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

معادل فارسی واژه "اکانت پرمیوم" ( Premium Account ) می تواند حساب کاربری ممتاز یا حساب کاربری ویژه باشد. همچنین می توان از معادل های دیگری مانند حساب ...

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجسس ، جستجو ، جستار ، بازجویی ، بررسی ، بازرسی ، تحقیق ، زمینه یابی ، پیگیری

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
١

بیشرف ، عوضی ، لات

تاریخ
١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بازکردن قفل محتوا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آموزش، تمرین برای مثال :He practiced extensively before participating in chess tournaments ( اوپیش از شرکت درمسابقات شطرنج تمرینات گسترده ای را انج ...

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گاو صندوق ها ، محفظه ها ، جعبه ها ی درب دار

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تسلیحات ، سلاح ها ، اسلحه ها

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ارزش دفاعی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پوشاک ، البسه ، جامه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمد لباس ، کمد دیواری ، رخت آویز ، رگال

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اسلحه اتوماتیک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفنگ ساچمه ای رزمی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تپانچه بیصدا ، هفت تیر بیصدا ، سلاح کمری بیصدا

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کپسول ضد حریق

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نارنجک

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

تفنگ تک تیرانداز

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تپانچه ، هفت تیر ، سلاح کمری ، ریوالور

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

شمشیر ، کارد ، تیغه ، چاقو

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

معادل فارسی:برتری ، مهتری ، بالاتری مترادف تفوق:استیلا، اولویت، برتری، تسلط، تفضل، رجحان، برتری جستن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

استیلا، تسلط، چیرگی، سلطه، غلبه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کاوش کردن ، کشف کردن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تابلوی کنترل ، صفحه کنترل ( کامپیوتر، فناوری اطلاعات )

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کانال عمومی

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

گسترش بسته ، افزایش بسته

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
١

گسترش دادن ، توسعه دادن ، افزایش دادن

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

زندان ، بازداشتگاه

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ویژگی های مخصوص

تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تخفیف ویژه ، پیشنهاد ویژه ، حراج ویژه

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تجهیز و خرید کنید.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نبرد، پیکار، نزاع، جنگ، مبارزه، مصاف، جدال، رزم، محاربه، زد و خورد، جنگ کردن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

صحنه، پایه، طبقه، مرحله

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسابقه بزرگ تیراندازی با کمان

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تفنگچی غرب

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمالات، فضائل، معلومات، هنرها، دستاوردها ، مهارت ها ، موفقیت ها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دستاوردها ، مهارت ها ، موفقیت ها

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٢

offer" به معنای "پیشنهاد ویژه" یا "تخفیف ویژه" است. این اصطلاح معمولاً در بازاریابی و فروش استفاده می شود تا به مشتریان یک کالای خاص یا خدمات را با ق ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پادشاه تخته نرد

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

موضوع ، مقوله ، طرح ، الگو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بوک مارک چیست؟ بوک مارک ( به انگلیسی Bookmark ) ، ابزاری کوچک اما کاربردی است که به خوانندگان کمک می کند تا جای خواندن خود را در کتاب علامت گذاری کنن ...

پیشنهاد
٠

مفاهیم انتزاعی یا به تعبیری �اسامی معنی�، اسم هایی هستند که به صورت مستقل خارج از ذهن وجود ندارند و وابسته به حضور امر دیگری هستند، مانند مفاهیم �زیب ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

درون مایه یا مضمون دیدگاهی است که از خواندن داستان دریافت می شود. مضمون موضوع، مسئله یا پرسشی است که با اشارهٔ مستقیم یا غیرمستقیم در روایت تکرار می ...

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آیتم ، مورد ، ایده

پیشنهاد
٠

اشتراک گذاری موارد با دیگران

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

همرسانی کردن ، شریک شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آب ونه ، انبازی ، شریک ، شریک شدن

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اکانت پرمیوم

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نایاب

پیشنهاد
٠

کتاب قوانین بازی رومیزی اونو

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

دستاورد ، مهارت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
١

مفاهیم مختلفی دارد دربازی های ویدیویی به معنای دستاورد و مهارت میباشد که برای آن پاداش منظور شده است.

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دربازی های ویدیویی به معنای دستاورد و مهارت میباشد.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطالب ، موضوعات ، موارد ، محصولات

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مطلب ، موضوع ، مورد ، محصول

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارآور ، برومند ، میوه دار ، حاصلخیز

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

قوی ، رشید ، نیرومند ، محکم، آبرومند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

فهرست ، سیاهه ، صورت کالا ، فهرست موجودی ، فهرست اموال ، دفتر دارایی

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موجودی کامل

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

جدول ، نگاره ، نقشه ، نمودار ، گرافیک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

منشور ، فرمان ، امتیاز نامه ، اجازه نامه

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت تاریک

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حالت شب

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ترسناک ، کابوس مانند

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
١

خواب ناراحت کننده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مبادله کردن ، معاوضه کردن ، معامله کردن ، تعویض ، تبادل، اخاذی مخصوصا در بازی های کامپیوتری.

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

محترق ، منفجر شونده

تاریخ
٤ ماه پیش
پیشنهاد
٠

نقل و انتقال، اختیار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پدر تعمیدی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

مدعی ، مطالبه ، ادعا ، ادعا کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٢

مدعی ، مطالبه کردن ، ادعا ، ادعا کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

دربازی های ویدیویی به معنای مطالبه شد.

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

پهنه ، زمینه ، میدان

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تاریخچه ها ، کارنامه ها ، آمار فعالیت روزانه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

پوسته ها ، گلوله ها

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

موفقیت ، چیرگی ، پیروزی

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

برنده شدن ، پیروز شدن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

برنده ، پیروز

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

باختن ، ازدست دادن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

شکست ، بازنده

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

نظر ، ظاهر ، نگاه ، قیافه

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

به اندازه کافی لود کرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

بارگذاری کرد

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مسئولیت ، محموله ، بار

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

آماده ، حاضر ، فراهم ، مهیا ، موجود

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

حالا ، الان ، اکنون

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
١

بارگذاری کردن

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

تکاور

تاریخ
٥ ماه پیش
پیشنهاد
٠

کمانچی

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
١

تابلوی کنترل درکامپیوتر ویندوزی به منظور مشاهده گزینه های مختلف.

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

حساب کاربری - تابلوی اعلانات - صفحه کاربری

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

مترادف سرباز: مشمول، جنگجو، سپاهی، نظامی، فداکار، جانباز معنی انگلیسی:jack, knave, comrade in arms, soldier, warrior, gl

تاریخ
١١ ماه پیش
پیشنهاد
٠

اجرای خودکار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

موقعیت / مکان / محل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نماد دلار : $

پیشنهاد
٠

استاندارد چندزبانه کانادایی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

عملکرد دکمه پاور