nightmarish

/ˈnaɪtˌmerɪʃ//ˈnaɪtmeərɪʃ/

معنی: ترسناک، کابوس مانند
معانی دیگر: کابوس مانند، ترسناک

جمله های نمونه

1. The result of these experiments will be a nightmarish world filled with two - headed monsters and other mutants.
[ترجمه گوگل]نتیجه این آزمایش ها دنیایی کابوس وار پر از هیولاهای دو سر و جهش یافته های دیگر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]نتیجه این آزمایش ها دنیای کابوس مانندی است که با هیولاهای دو سر و جهش دیگر پر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She described a nightmarish scene of dead bodies lying in the streets.
[ترجمه گوگل]او صحنه‌ای کابوس‌آمیز از اجساد مرده در خیابان‌ها را توصیف کرد
[ترجمه ترگمان]او صحنه کابوس اجساد مردگان را در خیابان ها توصیف کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. It will faithfully record your nightmarish, most avantgarde guitar parts - bass, rhythm or lead.
[ترجمه گوگل]کابوس‌آمیزترین و آوانگاردترین قطعات گیتار شما - باس، ریتم یا لید را صادقانه ضبط می‌کند
[ترجمه ترگمان]این کار وفادارانه ترین قطعات nightmarish، most گیتار، ریتم یا سرب را ثبت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is made all the more nightmarish by the measured deliberation with which it is unfolded.
[ترجمه گوگل]با تأمل سنجیده‌ای که با آن آشکار می‌شود، کابوس‌تر می‌شود
[ترجمه ترگمان]همه چیز از طریق the اندازه گیری شده که در آن باز می شود، تبدیل به nightmarish شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Andy works the laundry line. A nightmarish job. He's new at it.
[ترجمه گوگل]اندی در خط لباسشویی کار می کند یک کار کابوس وار او در آن تازه کار است
[ترجمه ترگمان] اندی \"توی خشکشویی کار میکنه\" یک کار کابوس مانند او تازه متولد شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. More than likely, under this nightmarish scenario, McCain's Federal Bureau of Investigation would be committing home invasion break-ins (designated as "legal raids") to intimidate activists.
[ترجمه گوگل]به احتمال زیاد، تحت این سناریوی کابوس‌آمیز، دفتر تحقیقات فدرال مک‌کین برای ارعاب فعالان، دست به حمله به خانه می‌زند (که به عنوان «حمله قانونی» نامیده می‌شود
[ترجمه ترگمان]به احتمال زیاد، تحت این سناریوی کابوس مانند، اداره تحقیقات فدرال مک کین در حال ارتکاب به دستبرد به خانه است (که به عنوان \"یورش های قانونی\" شناخته می شود)تا فعالان را بترساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's evident they've discussed the most nightmarish aspects of a nuclear holocaust in their classrooms.
[ترجمه گوگل]بدیهی است که آنها در کلاس های درس خود درباره کابوس ترین جنبه های هولوکاست هسته ای صحبت کرده اند
[ترجمه ترگمان]واضح است که آن ها درباره the جنبه های یک هولوکاست هسته ای در کلاس خود بحث و گفتگو کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Disturbing, nightmarish ambiance with vocals ranging from delicate female singing to demonic male spoken word.
[ترجمه گوگل]محیطی آزاردهنده و کابوس‌آمیز با آوازهایی از آواز ظریف زن گرفته تا کلام اهریمنی مردانه
[ترجمه ترگمان]هوای آشفته و کابوس مانند با صدای vocals که از آواز زنی ظریف و زنانه برای یک کلمه شیطانی آواز می خواند، فضا را فرا گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. At first glance it looks like a nightmarish trip.
[ترجمه گوگل]در نگاه اول یک سفر کابوس وار به نظر می رسد
[ترجمه ترگمان]در نگاه اول مثل یک سفر کابوس مانند به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In nightmarish proportions, a common bedbug appears poised for a blood meal, compliments of a human host.
[ترجمه گوگل]در نسبت‌های کابوس‌آمیز، به نظر می‌رسد که یک ساس معمولی آماده یک وعده غذایی خونی، تعریف و تمجید از یک میزبان انسانی است
[ترجمه ترگمان]در نسبت های کابوس مانند، یک bedbug معمولی برای یک وعده غذایی، تعریف یک میزبان انسانی آماده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Nightmarish winter weather turns New England's Mount Washington into the killer next door.
[ترجمه گوگل]هوای کابوس‌آمیز زمستانی کوه واشنگتن در نیوانگلند را به قاتل همسایه تبدیل می‌کند
[ترجمه ترگمان]هوای سرد زمستانی کوه واشنگتن را به سمت در بعدی قاتل تبدیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. This nightmarish theory did, however, provide good fodder for a host of low - budget horror films!
[ترجمه گوگل]با این حال، این تئوری کابوس‌آمیز خوراک خوبی برای مجموعه‌ای از فیلم‌های ترسناک کم‌هزینه فراهم کرد!
[ترجمه ترگمان]با این حال این تئوری nightmarish علوفه خوبی برای میزبانی فیلم های ترسناک با بودجه کم فراهم می کند!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The essential ingredient is a nightmarish sense of bewildered helplessness against a vast sinister, impersonal bureaucracy.
[ترجمه گوگل]عنصر اصلی، احساس کابوس وار درماندگی گیج کننده در برابر بوروکراسی شوم و غیرشخصی گسترده است
[ترجمه ترگمان]عنصر اصلی، احساس بیچارگی کابوس مانند از درماندگی سردرگم است در مقابل یک اداری عظیم، غیر شخصی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They also illustrate the nightmarish difficulty reformers face.
[ترجمه گوگل]آنها همچنین مشکلات کابوس‌آمیز اصلاح‌طلبان را نشان می‌دهند
[ترجمه ترگمان]آن ها همچنین مشکلات کابوس مانندی را به تصویر می کشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ترسناک (صفت)
hideous, ugly, scarey, scary, appalling, terrible, dreadful, ghastly, formidable, fearsome, grim, tremendous, forbidding, dire, horrid, direful, lurid, macabre, direst, terrific, hair-raising, redoubtable, nightmarish, trepid

کابوس مانند (صفت)
nightmarish

انگلیسی به انگلیسی

• terrifying, resembling a nightmare
if you describe a situation as nightmarish, you mean that it is extremely frightening.

پیشنهاد کاربران

a very upsetting or frightening dream/ an extremely unpleasant event or experience or possible event or experience
اسم
یک رویای بسیار ناراحت کننده یا ترسناک، کابوس
یک رویداد یا تجربه بسیار ناخوشایند یا رویداد یا تجربه احتمالی
...
[مشاهده متن کامل]

Resumption of fighting a 'nightmarish situation' for Palestinians - Red Cross
a terrifying nightmare
I shouldn't have watched that movie - it'll give me nightmares.
The whole journey was a nightmare - we lost our luggage and both flights were delayed.
Being trapped underwater is my worst nightmare.

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/nightmare?q=nightmarish
کابوس وار
کابوسناک

بپرس