claimed

پیشنهاد کاربران

تقبل کردن
مدعا
درخواست
گرفت ( مثلا جان را گرفت - claimed hundreds of millions lives )
مورد ادعا، خواسته شده
احتمال قوی برای یک رویداد اما بدون داشتن سند و مدرک
Say that something is true

اشغال شدن
تحویل دادن
the ticket must be claimed�by ten o`clock tonight

ادعا - مطالبه کردن

بپرس