اسم پسر - صفحه 34

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

پارساکیا/p.-kiyā/

پادشاهِ بزرگ و پرهیزکار و پاکدامن، نام یکی از امرای درگاه کارکیا، ( پارسا = آن که از گناه بپرهیزد، ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
پاک مهر/pāk mehr/

دوست مخلص، باصفا، ( در قدیم ) ( به مجاز ) ویژگی آن که دوستی او بی ریا و خالص باشد


پسر

فارسی
پرسی کا/persika/

شیر ایرانی


پسر

فارسی
پرسیس/persis/

منطقه ای که امروزه ایران خوانده میشود


پسر

یونانی
عبدالمعین/abdolmoein/

بنده ی یاریگر و کمک کننده، بندهی یاور


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عبدالناصر

بنده پروردگار یاریگر


پسر

عربی
عطاحسین/a.-hoseyn/

ترکیب دو اسم عطا و حسین ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، ( عطا و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی ارشیا/a.-aršiyā/

ترکیب دو اسم علی و ارشیا ( شریف و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، علی و اَرشیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی آریا/a.-āriyā/

ترکیب دو اسم علی و آریا ( شریف و نجیب )، از نام های مرکب، علی و آریا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی آرین/a.-āriyan/

ترکیب دو اسم علی و آرین ( شریف و آریایی )، از نام های مرکب، علی و آرین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی پویا/a.-puyā/

ترکیب دو اسم علی و پوریا ( شریف و پوینده )، از نام های مرکب، علی و پویا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی داد/ali-dad/

داده علی ( ع )، علی ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده علی ( ع )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی سجاد/a.-sajjād/

ترکیب دو اسم علی و سجاد ( شریف و سجده کننده )، از نام های مرکب، علی و سجّاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی عادل/a.-ādel/

ترکیب دو اسم علی و عادل ( شریف و با انصاف )، از نام های مرکب، علی و عادل


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی عرفان/a.-erfān/

ترکیب دو اسم علی و عرفان ( شریف و معرفت )، از نام های مرکب، ( علی و عرفان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی ماهان/a.-māhān/

ترکیب دو اسم علی و ماهان ( شریف و روشن و زیبا چون ماه )، از نام های مرکب، علی و ماهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهر/a.-mehr/

ترکیب دو اسم علی و مهر ( شریف و محبت )، از نام های مرکب، علی و مهر


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهراد/a.-mehrād/

ترکیب دو اسم علی و مهراد ( شریف و بخشنده بزرگ )، از نام های مرکب، علی و مِهراد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهزیار/a.-mahziyār/

ترکیب دو اسم علی و مهزیار ( شریف و مازیار )، از نام های مرکب، علی و مهزیار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی هادی/a.-hādi/

ترکیب دو اسم علی و هادی ( شریف و راهنما )، از نام های مرکب، علی و هادی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی واهب/a.-vāheb/

ترکیب دو اسم علی و واهب ( شریف و عطاکننده )، از نام های مرکب، علی و واهِب


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی کیا/a.-kiyā/

ترکیب دو اسم علی و کیا ( شریف و حاکم )، از نام های مرکب، ( علی و کیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علیتا/alita/

همتای علی


پسر

فارسی، عربی
علیراد/ali-rad/

بزرگ جوانمرد


پسر

فارسی، عربی
علیرام/aliram/

مطیع حضرت علی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علیهان/alihan/

هدیه خدا


پسر

ترکی، عربی

مذهبی و قرآنی
پور سینا/pursinā/

پسر سینا، ( پور = پسر، سینا ) پسر سینا


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تریتا/terita/

اولین پزشک ایرانی در اوستا


پسر

اوستایی
تیامین/tiyamin/

فدایی چشمان


پسر

لری
تیربد/tirbod/

فرمانده ی یک ستون کوچک تیر انداز


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
تیلکو/tilko/

بچه کوه


پسر

فارسی
جاوید حسین/javid- hossein/

ترکیب دو اسم جاوید و حسین ( جاویدان و نیکو )


پسر

فارسی، عربی
حامد حسین/h.-hoseyn/

ترکیب دو اسم حامد و حسین ( ستایشگر و خوب )، از نام های مرکب، حامد و حسین، ( اعلام ) حامدحسین، سیدمح ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
حامیم/hamim/

ستوده و با عظمت


پسر

عربی
خدیر/khadir/

حسن و خوبی


پسر

عربی
خرسند/khorsand/

شادمان، خوشحال، قانع، خشنود، راضی و قانع


پسر

فارسی
خورداد/khor dād/

خرداد، ماه سوم از سال شمسی، روز ششم از هر ماه شمسی در ایران قدیم، ( = خرداد )


پسر

فارسی
خورشاد/khoršād/

خورشید، ( به مجاز ) آفتاب


پسر

فارسی

طبیعت، کهکشانی
داد بین/dād bin/

نگرنده از روی عدل و داد، ( در قدیم ) حق بین، ( اَعلام ) نام حکیمی پارسی در عهد پادشاهان پیشدادی


پسر

فارسی
دادگر/dādgar/

داد دهنده، عادل، یکی از صفات باری تعالی، آن که به عدالت رفتار می کند، ( در قدیم ) خداوند، پادشاه عا ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
داریس/dāris/

صورت دیگر نام داریوش به معنی دارنده ی نیکی، صورتی دیگر از کلمه داریوش به معنی دارنده ی نیکی، داریوش


پسر

فارسی
دژار/dazhar/

دزار، بنا، معمار


پسر

فارسی
دعبل/deebal/

ماده شتر نیرومند، نام یکی از شاعران شیعه، ( اَعلام ) دِعبل خزاعی [، قمری] شاعر شیعی عرب، که شعرهایی ...


پسر

عربی
دین به/din beh/

دین بهتر، کیش و آیین برتر، دینِ بهتر، کیش و آیینِ برتر، ( در قدیم ) دین زرتشتی، ( در قدیم ) ( به مج ...


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
ذهین/zahin/

زیرک


پسر

عربی
راثین/rāsin/

سردار ایرانی که از گزنفون شکست خورد، سردار سپاه ایران درجنگ با سردار «سدمونی »


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
رادف/rādef/

پیروی کننده، پیرو


پسر

عربی
راسان/rasan/

دوباره برخواستن و کوهستان


پسر

کردی
راسین/rasin/

نام یکی از سرداران ایرانی


پسر

فارسی
رامند/rāmand/

نام نوایی و لحنی در موسیقی ایرانی، ( اعلام ) ) از روستاهای خارج از محوطه ی بخارا در عهد رودکی، ) یک ...


پسر

فارسی

هنری
راکان/rakan/

نام محلی در کنار راه قزوین و همدان


پسر

فرانسوی
رزمجو/razm ju/

جنگجو، دلیر، ( به مجاز ) دلیر و شجاع


پسر

فارسی
رزمهر/raz mehr/

نام پسر سوخره سردار جنگی در ایرانِ باستان، ( اَعلام ) نام پسر سوخره سردار جنگی در ایرانِ باستان و ا ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
رستان/rastan/

آزاد و رها


پسر

فارسی
ره بین/rahbin/

راه بین، راه شناس، ( = راه بین )، ( در قدیم ) ( به مجاز ) دانا، عارف، آگاه از حقایق امور، راه نما، ...


پسر

فارسی
روحان/rohan/

پاک و مقدس


پسر

فارسی، عربی
زاد مهر/zād mehr/

نام یکی از نوازندگان ایرانی، ( زاد = آزاد، مهر )، ( اَعلام ) یکی از خنیاگران، سرایندگان و نوازندگان ...


پسر

فارسی
زادان/zādān/

منسوب به آزاد، آزاد و آزاده، ( زاد = آزاد، ان ( پسوند نسبت ) )، ( اَعلام ) سرسلسله ی زادنیان در عصر ...


پسر

فارسی
سائب/saeb/

روان، شتابان


پسر

عربی
ساید/sāyed/

مهتر، سرور


پسر

عربی
سپه ران/sepahrān/

سپهر، آسمان، فلک، حرکت دهنده ی سپاه، فرمانده سپاه


پسر

فارسی
سپیتام/sepitām/

نام هشتمین نیای زرتشت، سپنتام


پسر

فارسی
سپیتمان/sepitman/

فرد سفید روی


پسر

فارسی، پهلوی
سحبان/sāhbān/

شمشیر کش، کسی که با تبختر راه می رود و با کبر و غرور راه می رود، کسی که چیزی یا شخصی را روی زمین می ...


پسر

عربی
سدیس/sedis/

به معنی شش میباشد که نام قبیله ای بوده است


پسر

عربی
دادآور/dād āvar/

داد آورنده، عدالت آورنده، آورندۀ عدل و داد، از نام های خداوند تعالی، ( در قدیم ) دادور، دارای عدل و ...


پسر

فارسی
دادبخش/dād bakhš/

بخشندۀ عدل و داد، داد دهنده، عادل، از نام های خداوند تعالی، دادگر، ( به مجاز ) خداوند


پسر

فارسی
دادجو/dād ju/

جوینده و خواستار عدالت و دادگری، ( در قدیم ) داد دهنده، دادرس


پسر

فارسی
دانادل/d.-del/

دانا و خردمند، آگاه و هوشیار، دل آگاه، ( در قدیم ) ( به مجاز ) آگاه و عارف


پسر

فارسی
ذوالنور/zolnur/

خداوند روشنایی، صاحب روشنایی، لقب یکی از صحابه پیامبر اسلام ( ص )، صاحب و خداوند نور


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
رای مند/raymand/

صاحب نظر و دانا


پسر

فارسی
رستین/rastin/

نجات و رهایی بخش


پسر

سانسکریت
رشتاک/raštāk/

رستاک، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده، ( = رستاک )، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده و راست رسته باشد


پسر

فارسی
رهبان/rahbān/

محافظ راه، نگهبان راه، ( به مجاز ) راهنما، [اگر رهبان ( عربی ) باشد به معنی آن که در ترس از خدا مبا ...


پسر

فارسی
رهور/rahvar/

راهوار، ( به مجاز ) چابک


پسر

فارسی
روزبان/ruzbān/

دربانِ کاخ شاه، نگهبان، ( در قدیم ) آن که در درگاه کاخ شاه پاسبانی می کرد


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
زافر/zāfar/

نام یکی از اصحاب امام جعفر صادق ( ع )، ( اَعلام ) نام یکی از اصحاب امام جعفر صادق ( ع ) و چند تن از ...


پسر

عربی
زربان/zar bān/

از نام های حضرت ابراهیم خلیل ( ع )، ا، مصحف زرمان، ن، ک، زروان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ژکان/zhakan/

کسی که با خود دمدمه کند از دلتنگی


پسر

فارسی
سادن/saden/

چاکر و خدمتگزار بت خانه


پسر

عربی
سامیز/sāmiz/

سامان، فسان، سنگی که با آن کارد و شمشیر و امثال آن را تیز کنند، سنگ کارد و تیغ


پسر

فارسی
سایق/sāyeq/

سوق دهنده، کسی که پیش می رود، بر انگیزاننده


پسر

عربی
سبکتکین/saboktakin/

سبک قدم، نیک قدم، سبکتگین، ( اَعلام ) نام پدر سلطان محمود غزنوی و مؤسس سلسله غزنویان


پسر

مغولی
سرحان/serhān/

اسد، شیر


پسر

فارسی
سرواد/sarvād/

سروا، سرواده، سروده، افسانه، چکامه، چامه، ( در قدیم ) کلام منظوم، شعر


پسر

فارسی
سم کو/semko/

نام سرکرده ایلی از کردها به نام شکاک


پسر

کردی
شاه فر/shahfar/

شکوه شاهانه، شاه باشکوه


پسر

فارسی
شاهوند/shahvand/

دارای نشان شاهی


پسر

فارسی
شفیعا/šafieā/

منسوب به شفیع، شفاعت گر، ( شفیع، ا ( پسوند نسبت ) )، م شفیع، ( اَعلام ) نام نوعی خط فارسی ( شکسته ن ...


پسر

فارسی، عربی
شوگار/shogar/

شب های پشت سر هم


پسر

لری
شیذر/šizar/

یکی از نامهای خداست، ( = شیذیر )، یکی از نام های خدا، [ظاهراً مصحف و مخفف ( هوشیدر ) نخستین موعود ز ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
شیراوژن/širo(w)žan/

بسیار شجاع و قدرتمند، ( در قدیم ) شیر افکن، شکار کننده و افکنده شیر


پسر

فارسی
شیروار/šir vār/

مثل شیر، چون شیر، ( شیر، وار ( پسوند شباهت ) )، آنکه مانند شیر شجاع و دلیر باشد


پسر

فارسی
صفوان/safvān/

روشنی، بی آلایشی، صفا، ( اَعلام ) نام برخی از صحابه و محدثان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عشیر/ašir/

معاشر، خویش نزدیک، معاشِر


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی طه/ali-taha/

ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی فؤاد/a.-fo’ād/

ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
غلی/qoli/

جوشیدن، غلی


پسر

عربی
فالق/fāleq/

شکافنده، [این واژه برگرفته از «فالق الاصباح» به معنی شکافنده ی صبح گاهان، روشن کننده ی صبح و همینطو ...


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
سزاوار/se(a)zāvar/

شایسته، لایق، دارای شایستگی


پسر

فارسی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم