اسم پسر - صفحه 37
همدم شاه، شهریار، ( اعلام ) ( = پیر شهریار، پیر شالیار ) نام پیری در اورامان از مغان زردشتی موسوم ب ...
پسر
کردی شاه دین
شاهِ دین
پسر
فارسی شاه فر
شکوه شاهانه، شاه باشکوه
پسر
فارسی شاه نام
دارای نام شاهانه
پسر
فارسی شاهزاد
زاده شاهانه
پسر
فارسی شاهوند
دارای نشان شاهی
پسر
فارسی شمس الضحی
ترکیب دو اسم شمس و ضحی ( خورشید و چاشتگاه )، ( = شمس الضحا )، آفتاب صبح گاهی
پسر
عربی شمس المعالی
آفتاب بلندی ها، ( اَعلام ) شمس المعالی قابوس ابن وشمگیر: امیر [، قمری] سلسله ی زیاریان در شمال ایرا ...
پسر
عربی شوذب
بالا بلند و نیکو خوی
پسر
عربی شکوه مند
با شکوه
پسر
فارسی صبحان
مرد زیبا، مرد صبوحی کننده
پسر
عربی صبیر
شکیبا
پسر
عربی صریر
آواز، صدا، ( در قدیم ) صدایی که از قلم در وقت نوشتن ایجاد می شود، صدایی که از در هنگام باز و بسته ش ...
پسر
عربی صنیع
ساخته شده، پرورش داده شده، جامه ی پاکیزه
پسر
عربی طائر
پرنده
پسر
عربی
پرنده، مذهبی و قرآنی طرفان
دو طرف چیزی، ( در ادبیات ) یکی از القاب بیست و دوگانه ی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است ...
پسر
عربی طهمان
نام یکی از نزدیکان پیامبر اسلام ( ص )، ( اَعلام ) نام یکی از نزدیکان پیامبر اسلام ( ص ) که ابن حیان ...
پسر
عربی عاطی
بخشنده
پسر
عربی عبدالمحسن
بنده نیکوکار
پسر
عربی محمد حلیم
ترکیب دو اسم محمد و حلیم ( ستوده و صبور )، از نام های مرکب، ا محمّد و حلیم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد خالق
ترکیب دو اسم محمد و خالق ( ستوده و آفریننده )، از نام های مرکب، ا محمّد و خالق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد خسرو
ترکیب دو اسم محمد و خسرو ( ستوده و پادشاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و خسرو
پسر
عربی، پهلوی
مذهبی و قرآنی محمد دارا
ترکیب دو اسم محمد و دارا ( ستوده و دارنده )، از نام های مرکب، ا محمّد و دارا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد دانش
ترکیب دو اسم محمد و دانش ( ستوده و علم )، از نام های مرکب، ا محمّد و دانش
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد راد
ترکیب دو اسم محمد و راد ( ستوده و جوانمرد )، از نام های مرکب، ا محمّد و راد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد رسام
ترکیب دو اسم محمد و رسام ( ستوده و تصویرگر )، از نام های مرکب، ا محمّد و رَسّام
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد رستگار
ترکیب دو اسم محمد و رستگار ( ستوده و رها شونده )، از نام های مرکب، ا محمّد و رستگار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد ساسان
ترکیب دو اسم محمد و ساسان ( ستوده و درویش )، از نام های مرکب، ا محمّد و ساسان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد ساعد
ترکیب دو اسم محمد و ساعد ( ستوده و ممدکار )، از نام های مرکب، ا محمّد و ساعد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد سلیمان
ترکیب دو اسم محمد و سلیمان ( ستوده و پر از سلامتی )، ( عربی ـ عبری ) از نام های مرکب، ا محمّد و سلی ...
پسر
عربی، عبری
مذهبی و قرآنی محمد سنا
ترکیب دو اسم محمد و سنا ( ستوده و روشنایی )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و سنا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد سهراب
ترکیب دو اسم محمد و سهراب ( ستوده و دارنده آب و رنگ سرخ )، از نام های مرکب، ا محمّد و سهراب
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد سهند
ترکیب دو اسم محمد و سهند ( ستوده و محکم )، از نام های مرکب، ا محمّد و سهند
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد سورنا
ترکیب دو اسم محمد و سورنا ( ستوده و سورن )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شاهد
ترکیب دو اسم محمد و شاهد ( ستوده و گواه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شاهد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد شاهرخ
ترکیب دو اسم محمد و شاهرخ ( ستوده و شاه سیما )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و شاهرخ
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شایگان
ترکیب دو اسم محمد و شایگان ( ستوده و سزاوار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شایگان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شبیر
ترکیب دو اسم محمد و شبیر ( ستوده و شیرکوچک )، از نام های مرکب، ا محمّد و شبَیر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد شمس
ترکیب دو اسم محمد و شمس ( ستوده و خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و شمس
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد شهرام
ترکیب دو اسم محمد و شهرام ( ستوده و مطیع شاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهرام
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شهروز
ترکیب دو اسم محمد و شهروز ( ستوده و پادشاه روزگار )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهروز
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد شهیار
ترکیب دو اسم محمد و شهیار ( ستوده و مونس شاه )، از نام های مرکب، ا محمّد و شهیار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد صائب
ترکیب دو اسم محمد و صائب ( ستوده و رسا )، از نام های مرکب، ا محمّد و صائب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد صاین
محمد نگهدارنده، محمد پرهیزکار، از نام های مرکب، ا محمّد و صائن ( صاین )، [صائن ( صاین ) = نگه دارند ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد صبیر
ترکیب دو اسم محمد و صبیر ( ستوده و شکیبا )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و صبیر، [صبیر = شکیبا ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد صمیم
ترکیب دو اسم محمد و صمیم ( ستوده و خالص )، از نام های مرکب، ا محمّد و صَمیم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد طه
ترکیب دو اسم محمد و طه ( ستوده و طاها )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد ظفر
ترکیب دو اسم محمد ظفر ( ستوده و نصرت )، از نام های مرکب، ا محمّد و ظفر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد عمید
ترکیب دو اسم محمد و عمید ( ستوده و حاکم )، از نام های مرکب، ا محمّد و عَمید
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد فائق
ترکیب دو اسم محمد و فائق ( ستوده و برگزیده )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و فائق
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد فاخر
ترکیب دو اسم محمد و فاخر ( ستوده و گران بها )، از نام های مرکب، ا محمّد و فاخر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرزان
ترکیب دو اسم محمد فرزان ( ستوده و خردمند )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرزان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرساد
ترکیب دو اسم محمد و فرساد ( ستوده و حکیم )، ( عربی ـ فارسی ) از نام های مرکب، ا محمّد و فرساد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرشاد
ترکیب دو اسم محمد و فرشاد ( ستوده و شادمان )، از نام های مرکب، محمّد و فرشاد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فرشید
ترکیب دو اسم محمد و فرشید ( ستوده و شکوه خورشید )، از نام های مرکب، ا محمّد و فرشید
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد فیاض
ترکیب دو اسم محمد و فیاض ( ستوده و جوانمرد )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیاض
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد فیروز
ترکیب دو اسم محمد و فیروز ( ستوده و پیروز )، از نام های مرکب، ا محمّد و فیروز
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد مالک
ترکیب دو اسم محمد و صاحب ( ستوده و صاحب )، از نام های مرکب، ا محمّد و مالِک
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی محمد ماکان
ترکیب دو اسم محمد و ماکان ( ستوده و شجاع )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی محمد مجیب
ترکیب دو اسم محمد و مجیب ( ستوده و روا کننده حاجت )، ( عربی ) از نام های مرکب، ا محمّد و مجیب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی دادآور
داد آورنده، عدالت آورنده، آورندۀ عدل و داد، از نام های خداوند تعالی، ( در قدیم ) دادور، دارای عدل و ...
پسر
فارسی دادجو
جوینده و خواستار عدالت و دادگری، ( در قدیم ) داد دهنده، دادرس
پسر
فارسی داعی
دعاکننده، طلب کننده، خواهنده، کسی که مردم را به دین و مذهب خود دعوت کند، دعاگو، دعوت کننده، ( در حق ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی دانادل
دانا و خردمند، آگاه و هوشیار، دل آگاه، ( در قدیم ) ( به مجاز ) آگاه و عارف
پسر
فارسی درفش
علم، پرچم، درفش کاویانی در داستان های ملی ایران، پرچمی که کاوه از پیشبند چرمین خود ساخت و مردم در ز ...
پسر
عربی، پهلوی
تاریخی و کهن درود
سلام، ثنا، ستایش، نیایش، دعا، رحمت، سلام و آفرین، سلام و آفرین بر تو ( شما ) باد
پسر
فارسی دلال
ناز و کرشمه
پسر
فارسی دها
جودت رأی، زیرکی و کاردانی، تیزهوشی، هوشمندی، ( عربی ) ( در قدیم ) زیرکی
پسر
عربی دیهیم
تاج، کلاهِ زرنشان، نوعی از گل آذین مانند آذین خوشه ای که گل های آن در یک سطح قرار دارد، ( مجاز ) سل ...
پسر
یونانی
طبیعت، گل ذوالنور
خداوند روشنایی، صاحب روشنایی، لقب یکی از صحابه پیامبر اسلام ( ص )، صاحب و خداوند نور
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی رازدار
کسی که رازی را حفظ می کند، رازبان، رازنگه دار، سِرنگه دار، کسی که رازی دارد، دارای راز، آن که اسرار ...
پسر
فارسی راسخ
برقرار، استوار، پابرجا
پسر
عربی راضی
خشنود، قانع
پسر
عربی رام
مأنوس، موافق، سازگار، شاد و خوشحال، نام روز بیست و یکم از هر ماه خورشیدی در ایران قدیم، خوگیر، الفت ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن راوی
نقل کننده ی حدیث و حکایت، ( در قدیم ) آن که شعر شاعری را در بارگاه حاکمان یا در بازار برای مردم می ...
پسر
عربی رای مند
صاحب نظر و دانا
پسر
فارسی رزین
محکم، استوار، متین، باوقار، ساکت، آرام، موقر، سنگین، خوش نظر، خوش فکر، نیک رأی، ( اَعلام ) نام دو ر ...
دختر، پسر
عربی رشتاک
رستاک، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده، ( = رستاک )، شاخه ای که از بیخ درخت بر آمده و راست رسته باشد
پسر
فارسی عدیل
بی همتا
پسر
عربی علی امین
ترکیب دو اسم علی و امین ( شریف و امانتدار )، از نام های مرکب، علی و امین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی طه
ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی فؤاد
ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عنیف
سخت گیر
پسر
عربی غفران
بخشایش و آمرزشِ گناهان، آمرزیدن، آمرزش
پسر
عربی فرآئین
باعث عظمت دین، ( فر = شکوه و جلال، آئین )، موجب شکوه و جلالِ دین و آیین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فراد
گشایش بخش، گره گشای، افزون کننده، گشایش دهنده
پسر
فارسی فرامین
فرمان ها، اوامر، ( معرب از فارسی، جمع فرمان ) فرمان ها
پسر
فارسی فردید
بلند نظر، زیبانگر، [ ( فر = شکوه و جلال، دید = ( به مجاز ) نگرش، نظر ) ] ( به مجاز ) بلند نظر، بزرگ ...
پسر
فارسی فرسار
قوت عدل و نیروی داد، [از برخاسته های دساتیر ـ برهان چ، معین]
پسر
فارسی فرگان
جشن با شکوه
پسر
فارسی فرگاه
پیشگاه باشکوه
پسر
فارسی فرهومند
مرد نورانی، مرد نورانی را می گویند و آن را فرمند نیز گویند، فرمند و فرهمند
پسر
فارسی فروغ الدین
روشنی دین، ( اَعلام ) فروغ الدین اصفهانی از شعرای عهد قاجار ( ناصرالدین شاه )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فریاب
دارای شکوه و جلال، ( فر = شکوه و جلال، یاب ( جزء پسین ) = یابنده )، یابنده ی شکوه و جلال
پسر
فارسی فیروزمند
پیروزمند، موفق، کامروا
پسر
فارسی، عربی گئو
بزرگ
پسر
کردی مادح
ستایشگر و مدح کننده
پسر
عربی مانوک
نوزاد
پسر
فارسی، ارمنی مبرز
فائق، برتر، برجسته، ممتاز، برتر و ممتاز از دیگران
پسر
عربی رقیب
آن که می کوشد در به دست آوردن امتیازی، از یک یا چند نفر پیشی بگیرد، آن که با یک یا چند نفر درباره ی ...
پسر
عربی