اسم پسر - صفحه 40

جستجوی تازه
با تغییر گزینه های زیر، اسم دلخواه خود را پیدا کنید

صبار/sabar/

بسیار صبر کننده، صبور، از نامهای خداوند


دختر، پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
صبحان/sabhan/

مرد زیبا، مرد صبوحی کننده


پسر

عربی
صبیر/sobeyr/

شکیبا


پسر

عربی
صحتیار/se(a)hat yār/

دارای تندرستی و سلامتی، ( صحت، یار ( پسوند دارندگی ) )، تندرست و سلامت، درست بودن و درستی


پسر

فارسی، عربی
علم الهدی/alamolhodā/

درفش هدایت، ( اَعلام ) لقب سید مرتضی، علی ابن حسین [، قمری] از پیشوایان شیعه در زمان خود، نویسنده، ...


پسر

عربی
علی ارشیا/a.-aršiyā/

ترکیب دو اسم علی و ارشیا ( شریف و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، علی و اَرشیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی آریا/a.-āriyā/

ترکیب دو اسم علی و آریا ( شریف و نجیب )، از نام های مرکب، علی و آریا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی آرین/a.-āriyan/

ترکیب دو اسم علی و آرین ( شریف و آریایی )، از نام های مرکب، علی و آرین


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی امین/a.-amin/

ترکیب دو اسم علی و امین ( شریف و امانتدار )، از نام های مرکب، علی و امین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی پویا/a.-puyā/

ترکیب دو اسم علی و پوریا ( شریف و پوینده )، از نام های مرکب، علی و پویا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی داد/ali-dad/

داده علی ( ع )، علی ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده علی ( ع )


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی سجاد/a.-sajjād/

ترکیب دو اسم علی و سجاد ( شریف و سجده کننده )، از نام های مرکب، علی و سجّاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی طه/ali-taha/

ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی عادل/a.-ādel/

ترکیب دو اسم علی و عادل ( شریف و با انصاف )، از نام های مرکب، علی و عادل


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی عرفان/a.-erfān/

ترکیب دو اسم علی و عرفان ( شریف و معرفت )، از نام های مرکب، ( علی و عرفان


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی فؤاد/a.-fo’ād/

ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی ماهان/a.-māhān/

ترکیب دو اسم علی و ماهان ( شریف و روشن و زیبا چون ماه )، از نام های مرکب، علی و ماهان


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مراد

مرکب از علی ( بلندمرتبه ) + مراد ( آرزو )، نام یکی از پادشاهان زندیه


پسر

عربی
علی مردان

علی ( عربی ) + مرد ( فارسی ) + ان ( فارسی ) از رؤسای بختیاری که اصفهان را تسخیر کرد


پسر

فارسی
علی مهر/a.-mehr/

ترکیب دو اسم علی و مهر ( شریف و محبت )، از نام های مرکب، علی و مهر


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهراد/a.-mehrād/

ترکیب دو اسم علی و مهراد ( شریف و بخشنده بزرگ )، از نام های مرکب، علی و مِهراد


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی مهزیار/a.-mahziyār/

ترکیب دو اسم علی و مهزیار ( شریف و مازیار )، از نام های مرکب، علی و مهزیار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی هادی/a.-hādi/

ترکیب دو اسم علی و هادی ( شریف و راهنما )، از نام های مرکب، علی و هادی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی واهب/a.-vāheb/

ترکیب دو اسم علی و واهب ( شریف و عطاکننده )، از نام های مرکب، علی و واهِب


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
علی کیا/a.-kiyā/

ترکیب دو اسم علی و کیا ( شریف و حاکم )، از نام های مرکب، ( علی و کیا


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
علی یار

علی ( عربی ) + یار ( فارسی ) یاری دهنده علی ( ع )


پسر

عربی، فارسی
علیتا/alita/

همتای علی


پسر

فارسی، عربی
علیراد/ali-rad/

بزرگ جوانمرد


پسر

فارسی، عربی
علیرام/aliram/

مطیع حضرت علی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
ضیافت/ziyafat/

مهمانی


پسر

عربی
طائر/taer/

پرنده


پسر

عربی

پرنده، مذهبی و قرآنی
طائف/tā’ef/

طواف کننده، ( اَعلام ) شهر تابستانی عربستان سعودی در غرب آن کشور


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
طارف/tāref/

مال نو، مال تازه، مال تازه در مقابلِ تالد


پسر

عربی
طالع/tale/

طلوع کننده، بخت و اقبال


پسر

عربی
طالوت/talut/

معرب از عبری نام سرداری از بنی اسرائیل


پسر

عبری

تاریخی و کهن
طاها رضا/t.-rezā/

ترکیب دو اسم طاها و رضا ( نام پیامبر اسلام و خشنود )، از نام های مرکب، طاها ( طه ) و رضا


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
طاها مصطفی/t.-mostafā/

ترکیب دو اسم طاها و مصطفی ( نام پیامبر اسلام و برگزیده )، از نام های مرکب، طاها ( طه ) و مصطفی


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
طاهاسپنتا/taha-sepanta/

ترکیب دو اسم طاها و سپنتا ( نام پیامبر اسلام و مقدس )


پسر

عربی، اوستایی
طاهاعماد/taha-emad/

ترکیب دو اسم طاها و عماد ( نام پیامبر اسلام و تکیه گاه )


پسر

عربی
طاهر محمد/t.-mohammad/

ترکیب دو اسم طاهر و محمد ( پاکیزه و ستوده )، از نام های مرکب، طاهر و محمّد


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
طایر، طائر

پروازکننده، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاه غسانیان در زمان حکومت ساسانیان


پسر

عربی
طباطبا

نام چندتن از افراد تاریخی


پسر

عربی
طرب/tarab/

شادی، نشاط، شادمانی، خوشی


پسر

عربی
طرحان/tarhan/

گنج و ثروت، نام بخش کوهدشت در شهرستان خرم آباد


پسر

فارسی
طرخان

از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه افراسیاب تورانی


پسر

ترکی
طرفان/tarfān/

دو طرف چیزی، ( در ادبیات ) یکی از القاب بیست و دوگانه ی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است ...


پسر

عربی
فخرالملک

مایه سربلندی و افتخار سرزمین


پسر

عربی
فداک

نام روستایی در حجاز


پسر

عربی
فرآئین/far ā’in/

باعث عظمت دین، ( فر = شکوه و جلال، آئین )، موجب شکوه و جلالِ دین و آیین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
فرابرز/farāborz/

نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا، [به تعبیر دهخدا شاید فرابرز تصحیف فرامرز باشد]، ( ب ...


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فرابین/farābin/

بلند نظر و عاقبت اندیش، [فرا ( جزء پیشین ) = دورتر یا بالاتر، بین ( جزء پسین ) = بیننده]، بالابین، ...


پسر

فارسی
فراد/farād/

گشایش بخش، گره گشای، افزون کننده، گشایش دهنده


پسر

فارسی
فرادخت/fara dokht/

بخشنده، مرکب از فرا ( بالاتر ) + دخت ( بخشنده )


پسر

فارسی
فرادین/farādin/

دیندار، متدین، ( فرا = سویِ، جانبِ، به سوی، دین ) ( به مجاز ) دیندار


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فراراد/fara rad/

بالاترین بخشنده، مرکب از فرا ( بالاتر ) + راد ( بخشنده )


پسر

فارسی
فرارس/fararos/

بالندگی


پسر

فارسی
فرازان/farāzān/

افرازنده، بالابرنده، ( فراز + ان ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فراز، فراز، مرکب از فراز ( جای بلند ) + ...


پسر

فارسی
فرازمان/farāzmān/

دارای اندیشه بلند، دارای افکار متعالی، ( فراز، مان/من = اندیشه )، دارای اندیشه ی بلند، ( فراز + مان ...


پسر

فارسی
فرازمهر/farāz mehr/

شخص مهربان، با محبت، خوب و خوشحال، ( فراز = خوبی و خوشیِ حال و وضع، مهر = محبت، دوستی و مهربانی )، ...


پسر

فارسی
فرازنده/farāzande/

بالابرنده و افرازنده، ( صفت فاعلی از فراختن )، ( در قدیم ) افرازنده، بر پادارنده


پسر، دختر

فارسی
فرازین/farāzin/

بالایی، فرازی، اعلی


پسر

فارسی
فراست/fe (a) rāsat/

زیرکی، هوشیاری، درک و فهم، ( در تصوف ) هوشیاری و دریافت امور پنهانی از روی ظواهر امور، یا اشراف بر ...


پسر

عربی
فراسیاک/farasiyak/

افراسیاب


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فرام/faram/

تندرو، معرب از عبری


پسر

عبری
فرامین/farāmin/

فرمان ها، اوامر، ( معرب از فارسی، جمع فرمان ) فرمان ها


پسر

فارسی
فرانسیس/faransis/

آزاد، رها از قید و بند، فرانسیس باکن فیلسوف بزرگ انگلیسی


پسر

لاتین، انگلیسی
عضد/azod/

بازو، یار و یاور


پسر

عربی
عضدالدین

یارو یاور دین


پسر

عربی
عضدالملک

یار و یاور سلطتنت یا مملکت، نام یکی از رجال اواخر دوره قاجاریه


پسر

عربی
عطاالله

داده و عطای خداوند


پسر

عربی
عطاحسین/a.-hoseyn/

ترکیب دو اسم عطا و حسین ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، ( عطا و حسین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
عطارد/atarod/

نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی، نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد ...


پسر

عربی

کهکشانی
عفیف/afif/

پای بند به اصول اخلاقی، پارسا و پرهیزکار، دارای عفت، ( عفت، به علاوه پای بند به اصول اخلاقی، پرهیزک ...


پسر، دختر

عربی
عفیف الدین/afifoddin/

عفیف در دین، پرهیزکار، پارسا و پرهیزکار در دین


پسر

عربی

مذهبی و قرآنی
غازان

قازان، پادشاه مغولی ایران


پسر

مغولی
غازی

جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی


پسر

عربی
غباد

قباد، از شخصیتهای شاهنامه، نام چندتن از شخصیتهای شاهنامه از جمله نام پسر کاوه آهنگر


پسر

فارسی
غروی/qaravi/

اهل نجف


پسر

عربی
غضنفر

شیر بیشه


پسر

عربی
غفران/qofrān/

بخشایش و آمرزشِ گناهان، آمرزیدن، آمرزش


پسر

عربی
غلام/qolām/

پسر بچه، شاگرد، بنده، کودک، پسر از هنگام ولادت تا آمد جوانی، ارادتمند و فرمانبردار، به صورت پیشوند ...


پسر

عربی

تاریخی و کهن، مذهبی و قرآنی
غلامعلی/qolām ali/

( عربی ) ] غلام = ( به مجاز ) ارادتمند و فرمان بردار + علی[، ارادتمند و فرمان بردار علی ] منظور اما ...


پسر

فارسی
غلی/qoli/

جوشیدن، غلی


پسر

عربی
فؤاد/fo’ād/

( عربی ) ( در قدیم ) دل، قلب


پسر

عربی
فائض/faez/

فیض دهنده، فایض


پسر

عربی
فاتک/fatek/

نام پدر مانی در زمان شاپور اول پادشاه ساسانی، معرب از پهلوی


پسر

پهلوی، اوستایی

تاریخی و کهن
فراهل/farahel/

نبیره کیومرث نخستین پادشاه پیشدادی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فراهیم/ferahim/

دارای ثروت وسیع، نام جد زرتشت


پسر

اوستایی، فارسی

تاریخی و کهن
فراهین/farāhin/

نام یک ایرانی معروف در زمان قباد، ) نام یکی از اعیان ایران که با قباد فیروز معاصر بود، فرایین


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فراواز/faravaz/

نام دو رود است از رودهای بخارا


پسر

فارسی
فراوک/faravak/

دارای گفتار باشکوه، خوشگو، وک:واژیدن، گفتن، اوستایی نام پسر نساک و سیامک در داستان آفرینش اوستا


پسر

فارسی
فراییم/faraeim/

معرب از عبری نام پسر یوسف ( ع )


پسر

عبری

مذهبی و قرآنی
فرایین/faraein/

از شخصیتهای شاهنامه، از بزرگان و مشاوران دربار قباد پادشاه ساسانی، همچنین نام یکی از پادشاهان ساسانی


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فربخش/far bakhš/

ویژگی آن که شکوه و جلال می بخشد، ( فر = شکوه و جلال، بخش = ( جزء پسین )، بخشنده )


پسر

فارسی
فربدعلی/f.-ali/

ترکیب دو اسم فربد و علی ( دارای جلال و شریف )، از نام های مرکب، فربد و علی


پسر

فارسی، عربی

مذهبی و قرآنی
فربین/farbin/

طالب شکوه و جلال، ( فر = شکوه و جلال، بین = ( جزء پسین ) = بیننده )، بیننده ی شکوه و جلال، ( فر = ش ...


پسر

فارسی
فرتوس/fartus/

نام یکی از سرداران سپاه افراسیاب


پسر

فارسی

تاریخی و کهن
فرجو/farju/

جوینده شکوه و رفعت، جوینده ی شأن و شوکت


پسر

فارسی
فرجود/farjud/

معجزه، اعجاز


پسر

فارسی
فرحت/farhat/

شادی، شادمانی


دختر، پسر

عربی



انتخاب ریشه اسم

انتخاب گروه اسم

برچسب ها

اسم