اسم پسر - صفحه 40
بنده امین و درستکار، بنده پروردگار که مورد اعتماد و امانت دار است
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالجواد
بنده پروردگار که بخشنده است
پسر
عربی عبدالحسن
بنده حسن
پسر
عربی عبدالحکیم
بنده خدای دانا
پسر
عربی عبدالخالق
بنده پروردگار، نام پدر بیدل شاعر قرن یازدهم
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالرحمن
بنده پروردگار بخشاینده، نام نویسنده و شاعر نامدار قرن نهم، عبدالرحمن جامی
پسر
عربی عبدالرسول
بنده پیامبر
پسر
عربی عبدالرفیع
بنده پروردگار بلندمرتبه
پسر
عربی عبدالزهرا
پیرو حضرت زهرا ( س )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عبدالستار
بنده پروردگار عیب پوشاننده
پسر
عربی عبدالغنی
بنده پروردگار بی نیاز
پسر
عربی عبدالقاهر
بنده پروردگار چیره و توانا، بنده ی خدای چیره شونده، ( عربی ) بنده ی چیره شونده ( خدای )، ( در اعلام ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی غازان
قازان، پادشاه مغولی ایران
پسر
مغولی غازی
جنگجوی مذهبی، عنوان چندتن از پادشاهان و افراد تاریخی
پسر
عربی علم الهدی
درفش هدایت، ( اَعلام ) لقب سید مرتضی، علی ابن حسین [، قمری] از پیشوایان شیعه در زمان خود، نویسنده، ...
پسر
عربی علی ارشیا
ترکیب دو اسم علی و ارشیا ( شریف و تخت پادشاهی )، از نام های مرکب، علی و اَرشیا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی آریا
ترکیب دو اسم علی و آریا ( شریف و نجیب )، از نام های مرکب، علی و آریا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی آرین
ترکیب دو اسم علی و آرین ( شریف و آریایی )، از نام های مرکب، علی و آرین
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی امین
ترکیب دو اسم علی و امین ( شریف و امانتدار )، از نام های مرکب، علی و امین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی پویا
ترکیب دو اسم علی و پوریا ( شریف و پوینده )، از نام های مرکب، علی و پویا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی داد
داده علی ( ع )، علی ( عربی ) + داد ( فارسی ) داده علی ( ع )
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی سجاد
ترکیب دو اسم علی و سجاد ( شریف و سجده کننده )، از نام های مرکب، علی و سجّاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی طه
ترکیب دو اسم علی و طه ( شریف و طاها )
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی عادل
ترکیب دو اسم علی و عادل ( شریف و با انصاف )، از نام های مرکب، علی و عادل
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی عرفان
ترکیب دو اسم علی و عرفان ( شریف و معرفت )، از نام های مرکب، ( علی و عرفان
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی فؤاد
ترکیب دو اسم علی و فواد ( شریف و قلب )، از نام های مرکب، ا علی و فؤاد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی ماهان
ترکیب دو اسم علی و ماهان ( شریف و روشن و زیبا چون ماه )، از نام های مرکب، علی و ماهان
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی مراد
مرکب از علی ( بلندمرتبه ) + مراد ( آرزو )، نام یکی از پادشاهان زندیه
پسر
عربی علی مردان
علی ( عربی ) + مرد ( فارسی ) + ان ( فارسی ) از رؤسای بختیاری که اصفهان را تسخیر کرد
پسر
فارسی علی مهر
ترکیب دو اسم علی و مهر ( شریف و محبت )، از نام های مرکب، علی و مهر
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی مهراد
ترکیب دو اسم علی و مهراد ( شریف و بخشنده بزرگ )، از نام های مرکب، علی و مِهراد
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی مهزیار
ترکیب دو اسم علی و مهزیار ( شریف و مازیار )، از نام های مرکب، علی و مهزیار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی هادی
ترکیب دو اسم علی و هادی ( شریف و راهنما )، از نام های مرکب، علی و هادی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی واهب
ترکیب دو اسم علی و واهب ( شریف و عطاکننده )، از نام های مرکب، علی و واهِب
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علی کیا
ترکیب دو اسم علی و کیا ( شریف و حاکم )، از نام های مرکب، ( علی و کیا
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی علی یار
علی ( عربی ) + یار ( فارسی ) یاری دهنده علی ( ع )
پسر
عربی، فارسی علیتا
همتای علی
پسر
فارسی، عربی علیراد
بزرگ جوانمرد
پسر
فارسی، عربی علیرام
مطیع حضرت علی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی علیهان
هدیه خدا
پسر
ترکی، عربی
مذهبی و قرآنی عمادالملک
تکیه گه کشور
پسر
عربی عمادعلی
ترکیب دو اسم عماد و علی ( ستون و شریف )، از نام های مرکب، عماد و علی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عمادمحمد
ترکیب دو اسم عماد و محمد ( تکیه گاه و ستوده )، از نام های مرکب، عماد و محمد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عمانوئیل
بمعنای خدا با ماست
پسر
عربی عمرو
نام پسر لیث دومین پادشاه صفاری
پسر
عربی عمیدالدین
آن که در دین دارای مقام و منصب بزرگ است، آن که در دین تسلط دارد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عمیدمهدی
ترکیب دو اسم عمید و مهدی ( عاشق و هدایت شده )، از نام های مرکب، عَمید و مهدی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی ضحاک
در عربی بسیار خنده کننده، از شخصیتهای ستمگر شاهنامه، ایرانیان از گذاشتن این نام روی پسران پرهیز می ...
پسر
عربی
تاریخی و کهن ضیافت
مهمانی
پسر
عربی طائر
پرنده
پسر
عربی
پرنده، مذهبی و قرآنی طائف
طواف کننده، ( اَعلام ) شهر تابستانی عربستان سعودی در غرب آن کشور
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی طارف
مال نو، مال تازه، مال تازه در مقابلِ تالد
پسر
عربی طالع
طلوع کننده، بخت و اقبال
پسر
عربی طالوت
معرب از عبری نام سرداری از بنی اسرائیل
پسر
عبری
تاریخی و کهن طاها رضا
ترکیب دو اسم طاها و رضا ( نام پیامبر اسلام و خشنود )، از نام های مرکب، طاها ( طه ) و رضا
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی طاها مصطفی
ترکیب دو اسم طاها و مصطفی ( نام پیامبر اسلام و برگزیده )، از نام های مرکب، طاها ( طه ) و مصطفی
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی طاهاسپنتا
ترکیب دو اسم طاها و سپنتا ( نام پیامبر اسلام و مقدس )
پسر
عربی، اوستایی طاهاعماد
ترکیب دو اسم طاها و عماد ( نام پیامبر اسلام و تکیه گاه )
پسر
عربی طاهر محمد
ترکیب دو اسم طاهر و محمد ( پاکیزه و ستوده )، از نام های مرکب، طاهر و محمّد
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی طایر، طائر
پروازکننده، از شخصیتهای شاهنامه، نام شاه غسانیان در زمان حکومت ساسانیان
پسر
عربی طباطبا
نام چندتن از افراد تاریخی
پسر
عربی طرب
شادی، نشاط، شادمانی، خوشی
پسر
عربی طرحان
گنج و ثروت، نام بخش کوهدشت در شهرستان خرم آباد
پسر
فارسی طرخان
از شخصیتهای شاهنامه، نام سردار چینی در سپاه افراسیاب تورانی
پسر
ترکی طرفان
دو طرف چیزی، ( در ادبیات ) یکی از القاب بیست و دوگانه ی زحاف اشعار عرب که در اشعار فارسی مستعمل است ...
پسر
عربی فخرالملک
مایه سربلندی و افتخار سرزمین
پسر
عربی فداک
نام روستایی در حجاز
پسر
عربی فرآئین
باعث عظمت دین، ( فر = شکوه و جلال، آئین )، موجب شکوه و جلالِ دین و آیین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فرابرز
نام پهلوانی ایرانی از سپه داران و رایزنان دارا، [به تعبیر دهخدا شاید فرابرز تصحیف فرامرز باشد]، ( ب ...
پسر
فارسی
تاریخی و کهن فرابین
بلند نظر و عاقبت اندیش، [فرا ( جزء پیشین ) = دورتر یا بالاتر، بین ( جزء پسین ) = بیننده]، بالابین، ...
پسر
فارسی فراد
گشایش بخش، گره گشای، افزون کننده، گشایش دهنده
پسر
فارسی فرادخت
بخشنده، مرکب از فرا ( بالاتر ) + دخت ( بخشنده )
پسر
فارسی فرادین
دیندار، متدین، ( فرا = سویِ، جانبِ، به سوی، دین ) ( به مجاز ) دیندار
پسر
فارسی، عربی
مذهبی و قرآنی فراراد
بالاترین بخشنده، مرکب از فرا ( بالاتر ) + راد ( بخشنده )
پسر
فارسی فرارس
بالندگی
پسر
فارسی فرازان
افرازنده، بالابرنده، ( فراز + ان ( پسوند نسبت ) )، منسوب به فراز، فراز، مرکب از فراز ( جای بلند ) + ...
پسر
فارسی فرازمان
دارای اندیشه بلند، دارای افکار متعالی، ( فراز، مان/من = اندیشه )، دارای اندیشه ی بلند، ( فراز + مان ...
پسر
فارسی فرازمهر
شخص مهربان، با محبت، خوب و خوشحال، ( فراز = خوبی و خوشیِ حال و وضع، مهر = محبت، دوستی و مهربانی )، ...
پسر
فارسی فرازنده
بالابرنده و افرازنده، ( صفت فاعلی از فراختن )، ( در قدیم ) افرازنده، بر پادارنده
پسر، دختر
فارسی فرازین
بالایی، فرازی، اعلی
پسر
فارسی فراست
زیرکی، هوشیاری، درک و فهم، ( در تصوف ) هوشیاری و دریافت امور پنهانی از روی ظواهر امور، یا اشراف بر ...
پسر
عربی فراسیاک
افراسیاب
پسر
فارسی
تاریخی و کهن فرام
تندرو، معرب از عبری
پسر
عبری عدیل
بی همتا
پسر
عربی عرش
تخت، کرسی، ( در ادیان ) نامی که در روایات دینیِ آسمانی ورای همه ی آسمانها، جسم محیط به همه ی عالم، ...
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عروج
بالا رفتن، پیشرفت کردن، ترقی
پسر
عربی عزرا
امداد و یاری، نام کاهن و رهبر عبرانیان در زمان اردشیر پادشاه هخامنشی
پسر
عبری عزیزالدین
گرامی در دین
پسر
عربی عشیر
معاشر، خویش نزدیک، معاشِر
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عضد
بازو، یار و یاور
پسر
عربی عضدالدین
یارو یاور دین
پسر
عربی عضدالملک
یار و یاور سلطتنت یا مملکت، نام یکی از رجال اواخر دوره قاجاریه
پسر
عربی عطاالله
داده و عطای خداوند
پسر
عربی عطاحسین
ترکیب دو اسم عطا و حسین ( بخشش و نیکو )، از نام های مرکب، ( عطا و حسین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی عطارد
نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی، نام نزدیکترین سیاره به خورشید در منظومه شمسی که نماد ...
پسر
عربی
کهکشانی عفیف
پای بند به اصول اخلاقی، پارسا و پرهیزکار، دارای عفت، ( عفت، به علاوه پای بند به اصول اخلاقی، پرهیزک ...
پسر، دختر
عربی عفیف الدین
عفیف در دین، پرهیزکار، پارسا و پرهیزکار در دین
پسر
عربی
مذهبی و قرآنی فرور
نگهداری کردن، پروردن، فرورد، فروهر، فره وش، ( اَعلام ) نام یکی از سرکشان ماد در زمان داریوش
پسر
فارسی فرورتیش
نام یکی از پادشاهان ماد
پسر
فارسی
تاریخی و کهن فرامین
فرمان ها، اوامر، ( معرب از فارسی، جمع فرمان ) فرمان ها
پسر
فارسی