معنای ( هلع ) چیزی را داغ نوشیدن، سرعت بدون دقت، کاری را بدون اندیشه انجام دادن، قورت دادن بدون جویدن، فکر سرسام آور، پریشانی بدون عملکرد، طماع وحریص، بی ظرفیت بودن. . . ناسپاس... قرآن انسان رو هلوع خطاب کرده. آیا کسی معنی کاملتر و جامع تر برای این کلمه میشناسه؟
سلام خداقوت ایا دیوار شهر برابرهای دیگه ای هم در زبان فارسی داره؟ هدفم اینه که یک برابر بهتر برای «سوره» انتخاب بشه چون در عربی مثلا برای دیوار شهر میگن سور المدینه و شاید سوره های قران هم از همین جهت نامگذاری شدن انگار قرآن یک شهر هست و اینها دیوارهاش ممنون
آیا پسند مانند جهند ، توَند و رهَند است. و مثلا همان طور که می توان از رهند ، به رهش رسید می توان از پسند نیز به پَسش رسید؟ البته می دانم از پسندیتن می آید.
هم خانواده و ریشه کلمهی تفتیش رو خیلی جاها کاوش کردم ولی پیدا نکردم اگ کسی میدونه لطف کنه
ریشه کلمه پسر در زبان فارسی چیست
کلمه مُنَغَّص(=ناگوار، ناخوش) که میشه نَ غَ صَ به چه معنی هست؟
ریشه ی کلمه ی " گارانتی " به چه زبانی بر میگرده ؟
واژه های بیگانه ی " لیموناد" و "موهیتو" از چه زبانی وارد فارسی شده اند ؟
آیا از لغت فرنگی اسمبل کردن اومده؟
مشبوه به چه معناست و ریشه این واژه از کجا می آید؟