راه در جهان یکی است

اوستا قدیم هیچ کسی نمیداند کی گفته کی گفته شد کجا گفته شد

بعداسلام  بعضیها مجهول الهویه ومجهول الاصل ومجهول النیه والقصد ...بنقل  قول  ...جمع آوری شده از کلام مردم ایران زمین..!!؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

اوستا نو امروزی از مفاهیم قرآن گرفته شده وتطبیقش کردند تا پیروانش زندیق مخاطب نشوند وبا زمره کفار ومشرکین محسوب نشوند.منافقانه وزیرکانه.

قرآن عربی مبین هم ثبت شده وثابت هست کی گفته وکی وکجا  ومعتبرترین سند تاریخ بشر محسوب میشود.

ادعائ وجود ندارد واصلاُ نیاز به ادعاءی نیست ونبود ونخواهد شد.

حالا اول ثابت کن که راه راستی در متون قبل اسلام وجود دارد سپس به پرسش شما جواب علمی وعقلی ومنطقی وواقعی داده خواهدشد.

سپاس.

راه راستی ، منظور راه درستی و راستگوئی نیست . 

حتی پندار و گفتار و کردار ( امرار معاش ) نیک هم نیست . 

چون آدمی ۲۵ عامل روان زیبا دارد و پندار و گفتار و کردار نیک ، تنها ۳ عدد از این ۲۵ عامل روان سالم یا زیبا هستند . 

پس وقتی  پیام آوران فرمودن : 

راه راستی یا اهدنا الصزاط  المستقیم 

منظور بسیار عمیق و ژرف تر از فهم ظاهری جمله است . 

چراکه فرموده : راه  در جهان یکی است و آن راهِ راستی است . 

حالا هزاران فیلسوف و عقلا و ملا می توانند راه راستی یا درستی و نیکی را به گونه ای تعبیر و تفسیر کنند .پس راه درستی و نیکوئی در جهان یکی نیست . 

پس منظور چیست ؟ 

یعنی زمانی که نورِ جان یا آگاه بودن یا آنکس که آگاه از موضوعات است در چند راهی بدن و احساس و فکر و تعقل و توهم و تصور و تجسم و تخیل و همچنین راههای انواع یاد آوری خاطرات و انواع ارزش گذاری عاملهای روان قرار گرفته و نمی تواند حقیقت را بفهمد و ببیند . 

پس زمانی که نورِ آگاه بودن یا آنکس که آگاه است از بدن و احساس و  فکر و تعقل و توهم و تصور و تجسم و تخیل و همچنین راههای انواع یاد آوری خاطرات و انواع ارزش گذاری عاملهای روان  خلاص شد و رها شد 

حالا مستقیما از خرد آگاه می شود . 

یک کانال مستقیم بین ذره آگاه بودن و اقیانوس آگاه بودن برقرار می شود . 

پس نامگذاری خدا بیشمار است . 

تصور خدا بیشمار است . 

نیایش برتی خدا بیشمار است . 

وصف خدا بیشمار است . 

اما راه رسیدن به خدا یکی است و آن راه راست و مستقیم است .