قرآن کریم ترجمه و تفسیر
یسئلونک عن الروح قل الروح من امر ربّی ،
در هیچ آیه ای از کتاب خدا ، کلمه ارواح نیامده است ، چه چیزی باعث شد که روح را از وحدت خارج کنند و قائل به ارواح شوند و به کثرت تاویل کنند ؟
١ پاسخ
سوال بسیار عمیقی مطرح کردهاید. در قرآن، کلمه "روح" همیشه به صورت مفرد به کار رفته است و هیچگاه به صورت جمع "ارواح" نیامده است. این نشان میدهد که در نگاه قرآنی، روح از وحدتی برخوردار است که آن را از تکثر مادی جدا میکند.
اما اینکه چرا برخی از متکلمان و فلاسفه به "ارواح" قائل شدهاند، میتواند به چند عامل برگردد:
1. تأثیر فلسفههای خارجی:
در فلسفههای یونانی و نوافلاطونی، نظریههایی درباره تکثر ارواح وجود داشت. این دیدگاهها پس از ترجمه آثار یونانی به جهان اسلام راه یافتند و برخی از متفکران اسلامی، تحت تأثیر آنها، به تکثر ارواح قائل شدند.
2. برداشتهای عرفانی و شهودی:
در عرفان اسلامی، گاهی از "ارواح" به عنوان تجلیات متفاوت از یک حقیقت واحد یاد میشود. به این معنا که روح در اصل واحد است، اما به تناسب عالمهای مختلف، تجلیات گوناگونی پیدا میکند.
3. درک نادرست از نفس و روح:
برخی از متکلمان میان "روح" و "نفس" تمایز روشنی قائل نشدند و چون در قرآن به نفوس (plural) اشاره شده، آن را به ارواح تعمیم دادند. در حالی که قرآن از "نفس" به صورت جمع (مثل "أنفسکم") نام برده، ولی روح را همیشه مفرد آورده است.
4. ضرورتهای کلامی:
برخی متکلمان برای تبیین مسائلی مثل معاد، حیات پس از مرگ، و ارتباط انسان با خدا، نیاز داشتند که روح را دارای تکثر بدانند تا با برخی آموزههای دینی سازگار شود.
نتیجه:
بر اساس قرآن، روح امری واحد و از عالم الهی است: "قل الروح من أمر ربی" (اسراء: ۸۵). اما در طول تاریخ، به دلایل فلسفی، عرفانی و کلامی، برخی قائل به تکثر آن شدند و اصطلاح "ارواح" را به کار بردند، هرچند این اصطلاح قرآنی نیست.
درود بر شما و سپاس از توجه جنابعالی