"فشار همرنگی در روانشناسی" رو میشه توضیح بدید
"فشار همرنگی در روانشناسی"
رو میشه توضیح بدید
٢ پاسخ
موضوع همرنگ جماعت شدن یا همنوایی با جمع یکی از بحثهای کلاسیک روانشناسی اجتماعی است که در محیط شخصی و فضای شغلی ما، کاربردها و مصداقهای فراوانی دارد.
تقریباً هر کس تجربهی فعالیت اجتماعی داشته، این نوع رفتار را تجربه کرده است. وجود ضربالمثلهایی مانند خواهی نشوی رسوا، همرنگ جماعت شو نیز از همین تجربهی اجتماعی مشترک سرچشمه میگیرد.
سولومون اش (Solomon Asch) همرنگ شدن با جماعت را در فضاهای مختلف سنجید و کوشید پاسخ پرسشهای زیر را پیدا کند:
- آیا همرنگ جماعت شدن و پذیرش فشار جمعی، در زنان و مردان یکسان است؟
- آیا اهمیتداشتن یا نداشتن موضوع، باعث میشود که ما سادهتر (یا سختتر) حاضر شویم که با جمع، همنوا شویم؟
- آیا سن، بر روی میل ما به همرنگ شدن با جماعت تاثیر دارد؟
- آیا همنوایی با جمع، در همهی فرهنگها به یک میزان و با یک شدت است؟ یا فرهنگ بر روی این رفتار اجتماعی تاثیر میگذارد؟
سوالات سولومون اش و تحقیقاتش بسیار گسترده و متنوع هستند و روشها و اعتبار همهی این تحقیقات هم به یک اندازه نیست.
به هر حال، تلاش گستردهی سولومون اش برای بررسی همه جانبهی پدیدهی فشار اجتماعی و همرنگ جماعت شدن یا همنوایی با جمع باعث شده که این بحث همیشه با نام او عجین بماند.
* باز نشر از سایت: 👇
منظور از رنگ افکار و گفتار و رفتار اجتماعی ست که چه بخواهیم و چه نخواهیم مانند یک فشار دایمی بر ما وارد میشود و غیر ممکن است که یک نوزاد که دارد زبان یاد میگیرد همزمان دیدن و شنیدن رو هم یاد میگیرد ، فشار های انواع رنگهای اجتماعی در همه انسان ها یکسان است آنچه باعث تغییر در انسان میشود واکنش نشان دادن به این فشار است ، بعضی خیلی آسیب پذیر ، بعضی خیلی شکننده و بعضی آرام میگیرند با این رویه تکراری