وام دهندگان و اعتباردهندگان معمولا نسبت پایین نسبت بدهی را ترجیح می دهند یا نسبت بالا را؟ توضیح دهید.
وام دهندگان و اعتباردهندگان معمولا نسبت پایین نسبت بدهی را ترجیح می دهند یا نسبت بالا را؟ توضیح دهید.
٨ پاسخ
وامدهندگان و اعتباردهندگان عموماً نسبت پایین بدهی را ترجیح میدهند. این به چند دلیل است:
1. ریسک کمتر: نسبت پایین بدهی نشان میدهد که وامگیرنده بدهی کمتری دارد و در نتیجه احتمال بازپرداخت وام و اعتبار به موقع آن بیشتر است. این ریسک کمتری برای وامدهنده به همراه دارد.
2. سودآوری بیشتر: وامدهندگان و اعتباردهندگان معمولاً به دنبال وامها و اعتباراتی هستند که بازده بیشتری داشته باشند. نسبت پایین بدهی به این معنی است که وامگیرنده توانایی بازپرداخت بیشتری دارد و در نتیجه میتواند نرخ سود بیشتری را پرداخت کند.
3. ثبات مالی: نسبت پایین بدهی نشاندهنده ثبات مالی و تداوم کسبوکار وامگیرنده است. این برای وامدهندگان مطلوب است چراکه باعث میشود اطمینان بیشتری به بازپرداخت وام داشته باشند.
در مقابل، نسبت بالای بدهی خطر ورشکستگی و عدم بازپرداخت را افزایش میدهد و برای وامدهندگان و اعتباردهندگان جذاب نیست. بنابراین آنها به طور معمول نسبت پایین بدهی را ترجیح میدهند.
وامدهندگان و اعتباردهندگان معمولاً نسبت به شرکتهایی که نسبت بدهی کمتری دارند، تمایل بیشتری نشان میدهند. نسبت بدهی یک معیار مالی است که نشان میدهد چه بخشی از داراییهای یک شرکت از طریق بدهی تأمین مالی شده است. این نسبت با تقسیم کل بدهیها بر کل داراییها محاسبه شده و به صورت درصدی بیان میشود که میزان استفاده شرکت از اهرم مالی را نشان میدهد.
نسبت بدهی پایینتر نشان میدهد که شرکت بیشتر به سرمایه خود و نه به وام برای تأمین مالی فعالیت ها و رشد خود متکی است؛ این وضعیت برای وامدهندگان و اعتباردهندگان مطلوبتر است زیرا نشاندهنده ریسک مالی کمتری است. اگر شرکتی بدهی کمتری نسبت به داراییهای خود داشته باشد، کمتر با بار پرداختهای ثابت و مستمر بهره مواجه است، و یحتمل جریان نقدی پایدارتری دارد― این ثبات توانایی شرکت را در انجام بهموقع تعهدات بدهی خود افزایش داده و احتمال نکول را کاهش میدهد. علاوه بر این، شرکتهایی که نسبت بدهی کمتری دارند، کمتر در برابر رکود اقتصادی یا نوسانات نرخ بهره آسیبپذیر هستند ؛ رکود و نوساناتی که می تواند توانایی آنها را در پرداخت بدهیها تحت فشار قرار دهد.
در مقابل، نسبت بدهی بالا نشان میدهد که بخش قابلتوجهی از داراییهای شرکت از طریق بدهی تأمین مالی شده است. با آنکه استفاده از اهرم میتواند بازدهی را در دوران رشد اقتصادی افزایش دهد، ریسک مالی شرکت را نیز بیشتر میکند؛ اهرم مالی بالا به این معناست که بخش بیشتری از درآمد شرکت به پرداخت بدهی اختصاص دارد، که این خود میتواند در دورههای سودآوری پایین یا رکود اقتصادی مالی شرکت را تحت فشار قرار دهد. چه بسا وامدهندگان و اعتباردهندگان این امر را بهعنوان زنگ هشدار تلقی کنند، چرا که نشان میدهد که شرکت ممکن است در مواجهه با کاهش درآمد یا افزایش نرخ بهره، با مشکل در انجام تعهدات بدهی خود مواجه شود.
افزون بر این، نسبت بدهی بالا میتواند انعطافپذیری مالی شرکت را تحدید (محدود) کند. شرکتهایی که بدهی زیادی دارند، شاید در تأمین منابع مالی اضافی در مواقع ضروری با مشکل مواجه شوند، چون وامدهندگان بالقوه بسا و چندا به دلیل ریسکهای مشهود تمایلی به اعطای اعتبار بیشتر نداشته باشند. بدهیهای بالا همچنین میتواند منجر به افزایش هزینههای بهره شود که سودآوری را کاهش داده و منابع موجود برای سرمایهگذاری مجدد یا پرداخت سود سهام را کاهش دهد، این وضعیت بهویژه برای اعتباردهندگان نگرانکننده است، زیرا تمرکز آنان بر احتمال بازپرداخت می باشد.
تمایل به نسبت بدهی پایین همچنین نشاندهنده رویکرد محافظهکارانه به مدیریت مالی است که غالباً در مواقع نبود اطمینان اقتصادی مورد توجه قرار میگیرد. وامدهندگان و اعتباردهندگان به طور قابل ملاحظه ای نگران ریسک نکول هستند که میتواند منجر به زیانهای مالی چشمگیری گردد. نسبت بدهی پایین این ریسک را کاهش میدهد زیرا تضمین میکند که شرکت بیش از حد به منابع مالی خارجی وابسته نیست.
با این حال، لازم به ذکر است که نسبت بدهی ایدهآل ممکن است بسته به صنعت، مرحله رشد شرکت، و شرایط کلی اقتصادی متفاوت باشد.به عنوان مثال، در صنایع سرمایهبر (نیازمند سرمایه کلان)، نسبتهای بدهی بالاتر ممکن است رایجتر و قابلقبولتر باشد، زیرا چنین شرکتهایی اغلب به سرمایهگذاری اولیه قابلتوجهی نیاز دارند که معمولاً از طریق بدهی تأمین مالی میشود. به همین ترتیب، یک شرکت در حال رشد ممکن است نسبت بدهی بالاتری داشته باشد زیرا در حال سرمایهگذاری برای توسعه عملیات خود است، با این انتظار و امید که درآمدهای آتی از تعهدات بدهی حمایت خواهد کرد.
با این وجود، حتی در چنین مواردی، وامدهندگان و اعتباردهندگان همچنان نسبت بدهی ای را ترجیح میدهند که پایدار و در حد هنجارهای بازار باشد و نه آنکه نشاندهنده اهرم مالی بیشازحد باشد. در نهایت، ترجیح به نسبت بدهی پایینتر منعکسکننده تمایل به ثبات مالی، ریسک کمتر، و اطمینان بیشتر از استطاعت شرکت در انجام تعهدات خود در شرایط مختلف اقتصادی است.
در نتیجه، حال آنکه سطح قابلقبول بدهی میتواند بسته به بستر و شرایط متفاوت باشد، وامدهندگان و اعتباردهندگان عموماً نسبت بدهی پایینتری را ترجیح میدهند، زیرا این نسبت نشاندهنده ریسک مالی کمتر، ثبات بیشتر و احتمال بالاتر بازپرداخت است. این رویکرد محافظهکارانه برای حفظ اعتماد و اطمینان افرادی که منابع مالی موردنیاز برای فعالیت و رشد شرکتها را تأمین میکنند، امری حیاتی است.
واضح است که نسبت بدهی کم را ترجیح می دهند.
نسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع مالی در دسترس خود بیشتر به بدهی متکی بوده است. به طور معمول، وامدهندگان (بانکها) ترجیح میدهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت ریسک سرمایه گذاری در شرکت را افزایش میدهد.
حال پرسش ما اینست که نسبت بدهی چیست؟نسبت بدهی، نشاندهنده اهمیت و نقش بدهیهای جاری و بلندمدت در تامین کل داراییهای شرکت است. این نسبت بیان میکند، چه میزان از داراییهای کل شرکت از محل بدهیها تامین شده است.
برای محاسبه این نسبت کافی است، مجموع بدهیهای شرکت را بر مجموع داراییهای آن تقسیم کنیم. برای محاسبه این نسبت به درصد، عدد به دست آمده را در عدد ۱۰۰ ضرب میکنیم.
تجزیه و تحلیل نسبت بدهینسبت بدهی، موردتوجه اعتباردهندگان شرکت قرار دارد. بالا بودن نسبت بدهی به این معنا است که شرکت برای تأمین منابع مالی در دسترس خود بیشتر به بدهی متکی بوده است. به طور معمول، وامدهندگان (بانکها) ترجیح میدهند نسبت بدهی شرکت کمتر باشد زیرا افزایش این نسبت ریسک سرمایه گذاری در شرکت را افزایش میدهد. بنابراین نسبت بدهی، نوعی شاخص و معیار، برای سنجش ریسک سرمایهگذاری در شرکت است.
که البته نسبت بدهی خودبخش مهمی ازانواع نسبتهای اهرمی (نسبتهای سرمایهگذاری است:
نسبتهای اهرمی انواع مختلفی دارند و هر یک برای بررسی عامل ویژهای به کار میروند. برخی از مهمترین انواع نسبتهای اهرمی عبارتاند از:
- نسبت بدهی
- نسبت کل بدهیها به حقوق صاحبان سهام
- نسبت حقوق صاحبان سهام به داراییهای ثابت
- نسبت کل بدهی به ارزش ویژه
- نسبت بدهی جاری به ارزش ویژه
- نسبت بدهی بلندمدت به ارزش ویژه
- نسبت مالکانه
حال بایداهمیت نسبتهای اهرمی را بررسی کردیم: - همان طور که اشاره کردیم، نسبتهای اهرمی به بررسی نحوه مدیریت بدهیها و ارزیابی توان شرکت در انجام تعهدات خود میپردازند و به همین دلیل از اهمیت ویژهای برخوردار هستند. از جمله عواملی که سبب توجه تحلیلگران به این گروه از نسبتها شده، میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- با توجه به اینکه این نسبتها میزان سرمایهای که توسط سهامداران تامینشده را ارزیابی میکنند، ازنظر اعتباردهندگان به شرکت، اهمیت دارند.
- این نسبتها کافی بودن درآمد شرکت، برای پوشش هزینههای بدهی را بررسی میکنند و به همین دلیل مورد توجه سهامداران اصلی هستند.
- با بررسی ساختار دارایی شرکت و تعیین سهم بدهی در آن، میتوان گفت که رکود یا رونق اقتصادی، چه تاثیری بر عملکرد شرکت خواهد گذاشت. شرکتی که بدهی کمتری در ساختار دارایی دارد، در زمان رکود زیان کمتر و در زمان رونق سود کمتری خواهد داشت. سهام این شرکتها در بازار بورس، به طور معمول دارایی کم ریسکتری است
وامدهندگان و اعتباردهندگان معمولاً **نسبت پایین بدهی** را ترجیح میدهند.
### دلیل ترجیح نسبت پایین بدهی:
1. **کاهش ریسک:**
- نسبت بدهی نشان میدهد که چه مقدار از داراییهای یک شرکت یا فرد از طریق بدهی تأمین شده است. زمانی که نسبت بدهی بالا باشد، این به معنای آن است که بخش بزرگی از منابع مالی از طریق وام و بدهی تأمین شده است. این وضعیت برای وامدهندگان ریسک بالاتری دارد، زیرا با افزایش بدهی، احتمال ناتوانی در بازپرداخت بدهیها نیز افزایش مییابد.
2. **توانایی پرداخت بدهی:**
- وامدهندگان به دنبال این هستند که مطمئن شوند گیرنده وام یا اعتبار، توانایی بازپرداخت بدهیها را دارد. زمانی که نسبت بدهی پایین است، نشاندهنده این است که شرکت یا فرد مورد نظر دارای میزان بالاتری از داراییهای بدون بدهی یا با بدهی کمتر است و در نتیجه احتمالاً میتواند بدهیهای خود را راحتتر مدیریت کند.
3. **پایداری مالی:**
- نسبت پایین بدهی به معنای پایداری مالی بیشتر است. شرکتی که نسبت بدهی پایینی دارد، از نظر مالی باثباتتر به نظر میرسد و کمتر در معرض خطر ورشکستگی یا مشکلات مالی قرار دارد. این موضوع به وامدهندگان اطمینان بیشتری میدهد که سرمایهشان در امان است.
### نتیجهگیری:
به طور کلی، نسبت پایین بدهی به معنای ریسک کمتر برای وامدهندگان و اعتباردهندگان است و آنها این وضعیت را ترجیح میدهند. در مقابل، نسبت بالای بدهی میتواند نشاندهنده ریسک بالاتر و ناتوانی احتمالی در بازپرداخت وامها باشد که میتواند منجر به کاهش تمایل وامدهندگان به اعطای وام یا افزایش نرخ بهره و شروط سختتر برای گیرنده وام شود.
وامدهندگان و اعتباردهندگان معمولاً نسبت پایین نسبت بدهی (Debt-to-Equity Ratio) را ترجیح میدهند. این نسبت نشاندهنده میزان بدهی یک شرکت نسبت به سرمایهگذاریهای خود (حقوق صاحبان سهام) است و به عنوان معیاری برای ارزیابی ریسک مالی یک شرکت استفاده میشود. دلایل ترجیح نسبت پایین نسبت بدهی به شرح زیر است:
1. کاهش ریسک مالی: نسبت پایین بدهی نشاندهنده این است که شرکت بیشتر بر روی سرمایهگذاریهای خود تکیه دارد و کمتر به بدهی وابسته است. این موضوع به معنای ریسک کمتر برای وامدهندگان است، زیرا در صورت بروز مشکلات مالی، شرکت احتمالاً قادر به پرداخت بدهیهای خود خواهد بود.
2. توانایی پرداخت بدهی: نسبت پایین بدهی نشان میدهد که شرکت توانایی بیشتری برای پرداخت بدهیهای خود دارد. این امر به وامدهندگان اطمینان میدهد که شرکت قادر به مدیریت مالی خود است و احتمال نکول (default) کمتر است.
3. ثبات مالی: شرکتهایی که نسبت بدهی کمتری دارند، معمولاً از ثبات مالی بیشتری برخوردارند. این ثبات میتواند به وامدهندگان اطمینان بیشتری بدهد که سرمایهگذاری آنها در خطر نخواهد بود.
4. امکان جذب سرمایه جدید: شرکتهایی که نسبت بدهی پایینی دارند، معمولاً راحتتر میتوانند سرمایه جدید جذب کنند. این امر به دلیل این است که آنها فضای بیشتری برای گرفتن وامهای جدید دارند و میتوانند به راحتی از منابع مالی جدید استفاده کنند.
5. تأثیر بر اعتبار: نسبت پایین بدهی میتواند به بهبود اعتبار شرکت کمک کند. اعتبار بالاتر به معنای شرایط بهتر برای دریافت وام و نرخ بهره پایینتر است.
به طور کلی، نسبت پایین بدهی به وامدهندگان و اعتباردهندگان اطمینان بیشتری میدهد و نشاندهنده مدیریت مالی سالم و ریسک کمتر است.
اگر مقدار نسبت بدهی زیاد باشد معمولاً به معنای این است که واحد انتفاعی ناگزیر از پرداخت نرخ سود تضمین شده بالاتری برای استقراض خود است و با گذشتن از حد معینی اصولاً واحد انتفاعی امکان استقراض نخواهد داشت. با توجه به این مطالب، وام دهندگان، نسبت بدهی نسبتاً کم را ترجیح می دهند زیرا ایمنی بیشتری به همراه دارد. نکته ای که می توان در اینجا به آن اشاره کرد این است که در شرایط رکود اقتصادی، شرکت هایی که نسبت بدهی کمتری دارند وضعیت مناسب تری دارند.
منبع:
https://khanesarmaye.com/capital-structure/#:~:text=اگر مقدار نسبت,مناسب تری دارند.
وامدهندگان و اعتباردهندگان معمولاً نسبت پایین نسبت بدهی به دارایی را ترجیح میدهند. این نسبت نشاندهندهی میزان بدهی یک شرکت به نسبت داراییهایش است و نسبت پایین نشاندهندهی کمتر بودن میزان بدهی نسبت به داراییها و در نتیجه ریسک پایینتر است.
**مثال:**
فرض کنید دو شرکت داریم:
1. **شرکت A:** داراییها: ۱۰۰ میلیون دلار، بدهیها: ۲۰ میلیون دلار
- نسبت بدهی به دارایی = بدهیها / داراییها = ۲۰ / ۱۰۰ = ۰.۲۰ یا ۲۰%
2. **شرکت B:** داراییها: ۱۰۰ میلیون دلار، بدهیها: ۶۰ میلیون دلار
- نسبت بدهی به دارایی = بدهیها / داراییها = ۶۰ / ۱۰۰ = ۰.۶۰ یا ۶۰%
در این مثال، شرکت A نسبت بدهی به دارایی کمتری دارد (۲۰%) و بنابراین از دید وامدهندگان، ریسک کمتری دارد و احتمالاً اعتبار بهتری برای دریافت وام خواهد داشت، در حالی که شرکت B نسبت بدهی به دارایی بالاتری دارد (۶۰%) و از نظر وامدهندگان ریسک بیشتری به حساب میآید.
طبیعیه که وامدهندگان و اعتباردهندگان، نسبت بدهی پایین را ترجیح بدهند ولی چرا؟؟
نسبت بدهی، نشاندهنده نسبت بدهیهای یک شرکت به کل داراییهای آن است. به عبارت دیگر، این نسبت نشان میدهد که چه مقدار از داراییهای یک شرکت با بدهی تامین شده است.
وامدهندگان و اعتباردهندگان به طور کلی نسبت بدهی پایین را ترجیح میدهند. دلیل این ترجیح، کاهش ریسک است. هرچه نسبت بدهی پایینتر باشد، به این معنی است که شرکت کمتر به منابع خارجی وابسته است و توانایی بیشتری برای بازپرداخت بدهیهای خود دارد.
دلایل ترجیح نسبت بدهی پایین:- کاهش ریسک عدم پرداخت: هرچه بدهی کمتر باشد، احتمال عدم توانایی شرکت در بازپرداخت بدهیها و در نتیجه ضرر و زیان وامدهنده کمتر میشود.
- پایداری مالی بیشتر: شرکتهایی با نسبت بدهی پایین، معمولاً پایداری مالی بیشتری دارند و در برابر نوسانات اقتصادی مقاومتر هستند.
- توانایی بیشتر برای جذب سرمایهگذاران: شرکتهایی با نسبت بدهی پایین، جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران دارند، زیرا ریسک سرمایهگذاری در آنها کمتر است.
- دسترسی آسانتر به اعتبار: شرکتهایی با نسبت بدهی پایین، میتوانند به راحتیتر و با شرایط بهتری تسهیلات اعتباری دریافت کنند.
- بحران مالی: در صورت بروز بحران مالی، شرکتهایی با بدهی بالا ممکن است با مشکل جدی در بازپرداخت بدهیهای خود مواجه شوند و حتی ورشکسته شوند.
- وابستگی به منابع خارجی: شرکتهایی با بدهی بالا، وابستگی شدیدی به منابع خارجی دارند و هرگونه افزایش نرخ بهره میتواند هزینههای مالی آنها را به شدت افزایش دهد.
- کاهش انعطافپذیری: شرکتهایی با بدهی بالا، انعطافپذیری کمتری برای سرمایهگذاری در پروژههای جدید یا مقابله با شرایط غیرمنتظره دارند.