حقوق بیشتر یا ایجاد حس تاثیر گذاری؟

بنده بعنوان یک کارمند عرض میکنم خدمتتون که پول قطعا حرف اول رو میزنه.

طبق هرم( مازلو) ما نیازهای پایه ای داریم که اگه اونها برطرف نشه ما به نیازهای والی تر حتی فکر هم نمیکنیم چه برسه بریم دنبالش.

حس تاثیر گذاری هم به نوبه ی خودش برای افزایش راندمان و خودشکوفایی کارمند موثر خواهد بود ولیکن به شرطی که نیازهای اصلی پوشش داده شده باشد.

جمع بندی : شاید یک کارمند در محیط نامناسب با پول خوب کار کنه ولی توی شرایط ایده آل بدون پول هرگز.

این نظر شخصی من است و نه نتایج بررسی‌ها و ...: به‌نظر من باید  به افراد بها داد و به نظرات آن‌ها گوش کرد و پیشنهادهای آن را بررسی کرد. در ادامه به افرادی که موثر بوده‌اند پاداش داد مثلا سهام شرکت یا درصد افزایش حقوق یا ارتقاء شغلی یا مسکن یا ...  .افزایش حقوق بدون پشتوانه برای یک نفر راحت نیست و اگر شامل همه شود دیگر افراد چه دلیلی دارد دنبال خلاقیت و فکر درباره پیشرفت کار، بهره‌وری و ... باشند. چیزی مشابه سیستم اداری حال  کشور. "کار زیاد" لزوماً چیز خوبی نیست بلکه "کار مفید" خواست مطلوب است.  کار زیاد فقط از توان نیروی کار می‌کاهد و او را شکننده کرده و در مقابل شرایط گوناگون ضعیف می‌کند به‌گونه‌ای که توان مدیریت اعصاب و احساسات و ... خود را ندارد.مثلا با افزایش حقوق پرستارها شاید چند روزی خوشحال شوند ولی فشار کاری به‌دلیل نبود نیروی کار بیشتر آخر باعث حوادث ناگوار می‌شود چه بیمار وچه پرستار. 

۱۰۰ درصد پول می تونه جلب توجه بیشتری روی اشخاص بزاره و اون شخص رو بیشتر به سمت کار بکشونه و شخص مورد نظر رو مجاب انجام اون کار بده ولی رفتار مناسب هیچ وقت بی تاثیر نبوده و شخص کار فرما با بولد بودن می تونه کار ها و توقع های بیشتری داشته باشه  

رضایت از شغل، با اینکه کارکنان احساس کنند حقوق و مزایای کافی دریافت می‌کنند مرتبط است.تحقیقاتی  انجام شده، نشان می‌دهد که دستمزد و مزایا، رتبه بالایی را در فهرست عوامل مؤثر بر رضایت کسب کرده است.

ایجاد حس تاثیر گذاری هم در رضایت کارکنان از شغل تاثیر دارد اما  به شرطی که حقوق ومزایای کافی دریافت کنند،در غیر این صورت ممکن است انها احساس کنند از انها بهره برداری می شود

از طرفی با دریافت حقوق مورد رضایت کارکنان، حس تاثیرگذاری  به خودی خود در آنها القا می شود.

پس در کل دریافت حقوق و مزایای کافی تاثیر گذارتر است.

بستگی داره
اگه حقوق از  یه حدی بیشتر باشه  که یک  زندگی رو به طور عادی بچرخونه شاید حقوق بشتر  خیلی تاثیر گذار نباشه
و  تاثیر گذاری برای آدم ها اهمیت پیدا کنه.
ولی اگه از یه حدی کمتر باشه  دیگه تاثیر گذاری اثرش خیلی کمتر از  نیاز مالی میشه

هر دو عامل، یعنی افزایش حقوق و ایجاد حس تأثیرگذاری برای کارمندان، می‌توانند به بهبود عملکرد کارمندان کمک کنند، اما تاثیر آنها بسته به شرایط و فرهنگ سازمانی می‌تواند متفاوت باشد.

افزایش حقوق:

مزایا: انگیزه مالی می‌تواند باعث افزایش رضایت شغلی و کاهش استرس مالی شود، که در نهایت به افزایش بهره‌وری منجر می‌شود.

محدودیت‌ها: تاثیر افزایش حقوق معمولاً در کوتاه‌مدت محسوس است و پس از مدتی به حالت عادی باز می‌گردد. اگر سایر عوامل انگیزشی نباشند، افزایش حقوق به تنهایی نمی‌تواند انگیزه بلندمدت ایجاد کند.

ایجاد حس تأثیرگذاری:

مزایا: حس تأثیرگذاری و مشارکت در تصمیم‌گیری‌ها می‌تواند انگیزه‌های درونی کارمندان را افزایش دهد و آنها را به کار با کیفیت‌تر و خلاقیت بیشتر تشویق کند.

محدودیت‌ها: اگر این حس بدون پاداش مالی مناسب و شرایط کاری مناسب ارائه شود، ممکن است کارمندان احساس کنند که از آنها بهره‌برداری می‌شود.

به طور کلی، ترکیبی از هر دو عامل می‌تواند بهترین نتیجه را داشته باشد. پرداخت حقوق مناسب به همراه ایجاد محیطی که کارمندان حس کنند که تأثیرگذار هستند و ارزش‌های آنها مورد توجه قرار می‌گیرد، می‌تواند منجر به افزایش رضایت شغلی، انگیزه و بهره‌وری شود.