پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (١,٣٢٦)

رخدادگرا_ رخدادگرایانه

Be onto someone توی نخ کسی بودن

سرنوشت ساز

شمایل سرنوشت ساز شمایل سرنوشت گرا

دلداده، عاشق

ارزشمند قیمتی ( به عنوان صفت در برخی متون )

دم را دریاب. ( دم غنیمت شمری )

همگروه ( در دارودسته های مردانه )

مرد اغواگر، مرد ویرانگر ( در فیلم های نوآر ، و به موازات �زن اغواگر� یا همان فمه فتال femme fatal )

بی بندوباری، هوسرانی

اتصال بی سیم ( در مقابل hard wired که اتصالات با سیم کشی است ) نصب شده، درونی، کارگذاشته شده نهادینه، درونی، انتسابی ( در مورد ویژگی های انسانی )

انتصابی ( برای وسایل الکترونیک ) انتسابی ( برای صفات انسانی، مانند ژنتیک )

موفقیت چشمگیر، موفقیت توفانی، محبوبیت ناگهانی ( در مبحث مد )

عاشق پیشه

مجاز استعاره آرایه های ادبی آرایه های مجازی

نمایش تصویری ( واژه فرانسوی ) بازنمایی تصویری

جیگر طلا - ( اگر برای تحقیر بزرگ ترها به کار بره ) بچه خوشگله

جنسیت زدگی، جنسیت گرایی، کامجویانه، کامجویی گرایی

در بسیاری از متن ها به معنای: بد ناجور غیرقانونی غیراخلاقی Sinister به معنای بدکار، گناهکار، بداندیش از زبان لاتین و به معنای �چپ� است.

انگیزه و انگیخته_ بن و بر

اختلال دو قطبی

شیب منحنی یادگیری

آدم آهنی رایان تن

مدرن سازی نوگرایی نوسازی

دختر ساده دل ( در فیلم های نوآر فرانسوی )

راهکار، راهبرد

بد برداشت، کژبرداست، دژبرداشت

روان پریش دوقطبی

برشنامه_ تقطیع ( در فیلمسازی )

( در تاریخ فرانسه ) رژیم همدست نازی ها ( در دوران اشغال )

در سینما گاهی به معنای �مصرف کننده� ( مواد مخدر ) به کار می رود.

فرجامین

پیکرگیری پیکر پذیری پیکربندی

همدستی، همکاری، همسویی، همدلی

پرنفوذ، تاثیرگذار

تک نگر خودمحور

هویت جنسی ( تکجنسگرا، دوجنسگرا، همجنسگرا، دگرجنسگرا، . . . )

جناب آقای صمد توحیدی ساخت واژه در زبان فارسی، مثل دیگر زبان ها، از قواعد و اصول خاص واژه سازی پیروی می کند. مثلا در فارسی با افزودن پسوند �ش� به بن م ...

تن پروری، تنبلی

نشان نشان تجاری

تبدیل �ک� به �ق� و �غ� در زبان های ایرانی ( به علت طبیعی یا تداخل آوایی با زبان های دیگر ) زیاد رخ داده است. مانند: تالکان و طالقان، ابرکوه و ابرقو، ...

فراگیر جامع چندوجهی چندبعدی چند سویه ای

زیست پایشی

دستور قاعده اظهارات، مفاهیم ( در برخی متون فلسفی )

بهبود قطره چکانی ( در اقتصاد )

جناب عبدالرضا نعل وارونه می زنند.

کارنابلد علاقه مند غیرحرفه ای

فروش انبوه کالاهای خُرد در تجارت، مفهومی است که نخستین بار توسط کریس اندرسن در کتاب معروفش The Long Tail: Why the Future of Business is Selling Less ...

داغ داغ زدن سوزاندن نشان تجاری تغمه ( بنا بر واژه نامه ریشه شناسی واژگانی اتیموآنلاین، واژه برنج - فلز برنج - به معنای مس و رنگ مسی و آتش و آتشین ب ...

دختر بی کس و کار، دختر بی خانمان ( در فیلم های نوآر )