پیشنهادهای سید وحید طباطباییان (٩٥٢)
موسیقی تالاری موسیقی تماشاخانه ای موسیقی میخانه ای
پاکسازی، یکدست سازی، تصفیه، یکپارچه سازی
تفتیده آفتاب سوخته خشکیده
ماکیاولیایی، ماکیاولیستی، حیله گرانه، غیراخلاقی
( در ادبیات ) همسان پندارانه، همذات پندارانه
ضد میهنی، میهن ستیزانه، وطن فروشانه، خیانتکارانه، خائنانه
فوران خشم
( عامیانه ) خرپول، کله گنده، پولدار ، سرمایه دار،
اعاده حیثیت ، اعاده اعتبار ( در برخی متون )
مصرف گرایی متظاهرانه ولخرجی خودنمایانه مصرف گرایی خودنمایانه اصطلاحی است که جدای از علم جامعه شناسی، نوداروینی ها و روانشناسان فرگشتی نیز آن را در ج ...
ناکارآمد کردن، کنار زدن
رسا بودن گویا بودن شیوا بودن کارآمد بودن معنا را رساندن
پرفراز و فرود ، پرفراز و نشیب
پرافت و خیز
بدبینی بی اساس بدگمانی بی پایه و اساس
ناشناختگی، ناروالی
جازدن، وادادن
پخش زمین کردن ( با مشت ) نقش زمین کردن ( با مشت )
گوشزد کردن ( در برخی متون )
بنابر واژه نامه اتیمولوژی این واژه ریشه در همان واژه gene و زن و زایش و زایندگی دارد و در دورانی به نوادگان رومی و رومی زادگان گفته می شده و سپس ترها ...
مختصر و مفید کوتاه و گزیده فشرده و برگزیده
سازگاری گرایی ( در مباحث فرگشتی و داروینی )
آمیزه، آمیخته درهم و برهم
در بسیاری از متن ها به معنای: بد ناجور غیرقانونی غیراخلاقی Sinister به معنای بدکار، گناهکار، بداندیش از زبان لاتین و به معنای �چپ� است.
تهی سازی از نرمخویی های انسانی_ غیرانسانی کردن
نهاد جایگزین، سرشت جایگزین، همزاد
دوباره، مکرر، باز، بازهم فریاد دوباره، دوباره ( در اجراهای هنری ) درخواست تکرار یک اجرای هنری از سوی تماشاگران
خودخواسته، دلبخواه، دلبخواهی
پریشان کننده، دلگیر کننده
Cease the time: دم را دریاب
هستی گرایی
نمایش تصویری ( واژه فرانسوی ) بازنمایی تصویری
Congressional Budget Office اداره بودجه کنگره، دفتر بودجه مجلس کمیسیون بودجه مجلس
وابسته به شرایط بسته به متن بسته به زمینه
بازدارنده ، دست و پا گیر، مهارکننده
مجاز استعاره آرایه های ادبی آرایه های مجازی
رهاشدگی، طرد، انزوا
به ارمغان آوردن برجای نهادند از خود میراث. . . به جای نهادن
رودررویی
ترجمه شناسی ترگمان شناسی ( رشته دانشگاهی که در کشور ما بانام ـمترجمی ـ یا همان ترانسلیشن در دانشگاه ها تدریس می شود، در کشورهای دیگر با نام ترانسلی ...
کهن الگویانه
نوک پیکان، پیشرو، پیش قراول، سردسته
جویای نام عاشق سینه چاک شهرت طلب
همیشگی، بی پایان ، جاودانه
نزار، داغان
تندوتیزی
خوی دادن، آموخته کردن، حال و هوای. . . را بخشیدن، سیمای. . . را به. . . دادن.
مغان، موبدان زرتشتی بزرگان، خردمندان، فرهیختگان ( در برخی متن های غیرمذهبی )