پیشنهاد‌های سید وحید طباطباییان (١,٣٢٨)

زاغه نشین

بنیاد برافکنانه_ ساختارشکنانه

آبستنی_ زایمان

بدقواره

گونه ادبی_ گونه سینمایی

زن گرایی، زن سالاری، جنبش آزادی خواهی زنان ( برخی را برهان بر این است که جنبش زنان به دنبال آزادی زن است نه، برابری خواهی )

تکان دهنده

قراردادهای هنری، شیوه ها و سنت های ادبی این واژه، قرارداد ( convention ) ، همیشه در متون ادبی، هنری در برابر انتظارات ( مخاطب ) ( Expectation ) می آی ...

خط قرمز _ ممنوعیات - محرمات_ ممنوعه

زود هنگام

اراذل و اوباش ( یکی از معانی آن )

کارزار، پویش

پی در پی، پیاپی، پرتکرار

باور، باورمندی، پشتگرمی، دلگرمی

البته پارادوکس با آگزیمورون فرق داره. در اصطلاحات ادبی، آگزیمورون یک ترکیب ( اضافی - وصفی ) است که تناقضی آشکار میان دو واژه آن دیده می شود. مانند: ی ...

کمابیش_ کم و بیش

برون ریزی ( پیشوند ex به معنای بیرون و ریشه واژه press به معنای فشاردادن، راندن، بیرون انداختن و. . . هستند. بنابراین به هرنوع بروز احساسات، جلوه داد ...

خودخواسته_ خودمحورانه

درهم آمیزی ناسازگاری ها_ ترکیب تناقضات

خریدار، مشتری، ( در سینما و رسانه ها ) مخاطب

پر شور، سوزان ( صفتی برای عشق )

بازنمایی_ بازنمون_ نماد_ تبلور_ تجسم_ نمود_ تن بخشی_ تنانگی

قطعه صوتی

حدس زدن

یادداشت های روزانه

طاقت فرسا - توان فرسا

جریان ساز، جنبش آفرین

ویژگی پردازی کردن

سرکوبگر - سرکوبگرانه - سرکوبگرایانه

به گفته ای دیگر

بدرقه کردن ( یعنی همون که بعد از سه ساعت مهمونی، وقتی مهمونامون می خوان برَن، یک ساعت و نیم هم دمِ در حرف های پایانی رو می زنیم!😊 )

پیاپی، پرتکرار

کنش ناپذیری_ بی کنشی

سربسته، سرپوشیده، متلک وار، کنایه آمیز ، دوپهلو، چندپهلو، ابرآلوده، مه آلوده، ناآشکار، یواشکی، زیرزیرکی

احساس گرایی، احساسات گرایی، احساسی گری

رو در رو شدن

بازتاب، بازپژواک، هم افزایی

در معنی فعل: بغل کردن، در آغوش گرفتن

نمایان، برون ریخته

از نگاه. . . ، از دیدگاه. . .

افسون شده

نشاط آور

یافته ها نشان می دهند. . . داده ها نشان می دهند. . . بنابر یافته ها. . . بنابر شواهد. . . ( این عبارت از روند تحقیق و پژوهش برگرفته شده و در دیگ ...

ویژگی پردازی کردن

هیزی_ هیزبازی_ چشم چرانی

چینش_ چیدمان

این روزها، هم اینک، اخیراً

اخته سازی_ اخته گری

مایه، ته مایه، رنگمایه، رنگ و بو

( به عنوان فعل ) موقعیت دادن ( به کسی ) - شانس انجام کار ی را به کسی دادن