down at heel


1- دارای کفشی که پاشنه اش نیاز به تعمیر دارد 2- کهنه، زهوار دررفته، قراضه، مندرس، فقیرانه

جمله های نمونه

1. The town has become very down at heel.
[ترجمه توبی] این شهر خیلی درب و داغون شده
|
[ترجمه گوگل]شهر بسیار پایین آمده است
[ترجمه ترگمان]شهر به پاشنه پا تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. His boots were patched down at heel.
[ترجمه گوگل]پاشنه چکمه هایش وصله شده بود
[ترجمه ترگمان]پوتین هایش روی پاشنه ساییده شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He's always so down at heel; is he hard up or just slovenly?
[ترجمه گوگل]او همیشه خیلی پایین است آیا او سخت است یا فقط شلخته؟
[ترجمه ترگمان]همیشه این قدر پایین است؛ حالش خوب است یا فقط نامرتب است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. My shoes are down at heel; I must have them repaired.
[ترجمه گوگل]پاشنه کفش هایم پایین است من باید آنها را تعمیر کنم
[ترجمه ترگمان]کفش من پایین است، باید آن ها را تعمیر کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Haggard and pale, shabbily or raggedly dressed, their and down at heel, they slouched past.
[ترجمه گوگل]مات و رنگ پریده، کهنه یا نازک لباس پوشیده بودند، در حالی که پاشنه پاشان پایین بود، خمیده جلو می رفتند
[ترجمه ترگمان]نحیف و رنگ پریده، با لباس های مندرس و عبوس، و down که در پاشنه خوابیده بودند، از کنار آن ها گذشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• badly dressed due to lack of money; shabbily dressed ; wearing old clothes or ragged clothes due to lack of money; dilapidated; of run-down look
someone or something that is down at heel looks in bad condition, because of lack of money.

پیشنهاد کاربران

ژنده پوشیدن
ظاهر نامناسب و فقیرانه داشتن
دارای لباس کهنه و پاره پوره
ژنده و مندرس
She had a decidedly down - at - heel appearance.
He worked in a down - at - heel caf�.

بپرس