پاسخ‌های عباس (١٩٦)

loo به معنای توالت هست. در انگلیسی بریتیش بیشتر به کار میره. ترجمه متن شما «توالت کجاست»

شما خیلی ساده میتونی از فعل invite استفاده کنی.

thanksgiving به معنای "شکرگزاری" هست. thanksgiving  day یکی از اعیاد رسمی و فرهنگی در آمریکا و چند کشور دیگه‌ست.

 معنیش صرفا to say something هست. زمانی به کار میره که شما وسط تعریف کردن داستان یا ماجرایی باشی. اینجا رو یه نگا بنداز.

مطابق این دیکشنری out of thin air یعنی from nothing.  thin  air به معنای هوای رقیقه.

معنیش: با این [دستمال] نشمینگاهتو تمیز کن.

یعنی "در جریانه"

Present participles میشه حالت ing دار فعل مثل dying. شرکت کننده میشه participant نه participle 

I might/may write .   جایی که فرمودید همیشه از modal verb ها استفاده میشه (برای بیان احتمال، التزام و...) در هنگام استفاده از افعال مودال، s شخص ثالث حذف میشه. در انگلیسی به وجه التزامی subjunc ...

lead  با تلفظ /led/.

نصحیت کردن، درس دادن

peace دو تا معنا داره:1- صلح؛ 2-آرامش؛ سکوت: بسته به بافت متن باید از  at یا in استفاده کرد. بعضی از idiom ها  یا  collocation ها از at و بعضی دیگه از in استفاده می کنن. حسم اینکه برای ...

tights برای انگلیسی بریتیشه pantyhose برای انگلیسی آمریکایی. هر دو به معنای جوراب شلواری.

 1. من دقیقا روش مطالعه انگلیسی شما یا حتی سطحتون رو نمی دونم ولی تا حد امکان سعی کنید از طریق انگلیسی، انگلیسی یاد بگیرید. اگر به یه کلمه جدیدی بر خوردید اول سراغ دیکشنری انگلیسی برید بعد اگه مت ...

"چی میگی؟" "درباره چی داری حرف میزنی؟" "منظورت چیه؟"

in the world برای تاکید میاد می تونید به جاش بگید  what the hell Why in the world would you do that?

او حکمت عجیبی دارد.

in, im, ir, il توی یه دسته قرار می گیرن: مثال قبل  این حروف میاد ریشه کلمه پیشوند impossible، imbalance, immune, etc. p, m, b لاتین im- irregular, irresponsible, etc. r لا ...

odor یعنی بوی نامطبوع مثلا foot odor . ترجمه متن شما: بوی های ناخوشایند یکی از  نگرانی های جدی  محیط زیستی برای مردم هستند.

Units of measure are treated as collective nouns , taking a singular verb. For each patient, 10 mL of whole blood was collected in a clot tube. واحد های اندازه گیری یه نوع  collective noun هستن (noun هایی که معرف یک مجموعه هستن ولی مفردن مثل audience، group)  و درنتیجه فعل مفرد میگیرن. کاملشو میتونید اینجا بخونید .

تعلل نکن،  مکث نکن: If you ever need help, don't hesitate to call me.

"دیدبان امور مالی آموزش (و پروروش)" این ترجمه رو همسو با  ترجمه Human Rights Watch (= دیدبان حقوق بشر) عرض می کنم.

neuro (عصبی) + weapon (سلاح) = neuroweapon سلاح عصبی؛ سلاحی که سیستم عصبی انسان را مختل می کند.

باعث دویدن  آن خواهم شد. have در اینجا  به معنای باعث چیزی شدن هست و یه نوع  causative verb .

ain't یک کلمه عامیانه است که توی بعضی لهجه ها خیلی ازش استفاده میکنن (مثلا جنوب آمریکا)، و در بعضی  دیگر کمتر. معنیش: isn't  aren't am not has not have not

مواهب جمع  موهبت هست یعنی چیزی که به کسی عطا می‌شود.  در واقع مواهب پرندگان توانایی هایی است که تصور می شود یک خالق یا طبیعت  به آنها  عطا کرده باشد.

از دست دادن آگاهی؛ بی هوشی؛ unconsciousness

"که  آیا" ترجمه میشه. او نمی دانست که آیا به  روح ایمان دارد  یا نه.

/θruː/  برای اطلاعات بیشتر در مورد فونتیک به این سایت سر بزنید.

resolution به معنای قطعنامه است: United Nations Security Council Resolution 242

yell at someone  یعنی داد زدن سر کسی yell to someone یعنی  فریاد زدن / با صدای بلند حرف زدن  به سمت کسی که صدای شما بهش نمی رسه (بار معنایی منفی نداره). دقیقا  این فرق شامل حال فعل shout هم میشه.

در patron saint هیچ کدوم از کلمات صفت نیستن. هر دو noun هستند و کل ترکیب شما compound noun نام داره. patron saint به معنای قدیس حامی یا قدیس ملی هست.

that sounds یعنی به نظر میرسه. 

TL;DR: /fænz/ تلفظ صحیح هست . توضیحات بیشتر: حروف بیصدا (consonant)  در نوع دارند voiced (واکدار)و voiceless  (بی واک). واکدار ها دارای نوعی ارتعاش هستند در حالی که بی واک ها خیر. مثلا دو ...

به  این حالت میگن passive voice  که معادلش در فارسی فعل مجهول هست.  برای هر tense ی هم کاربرد داره. کافیه که بعد فعل be از حالت سوم فعل (past participle) استفاده بشه: He was moved by  the man's suffering: توسط درد کشیدن آن مرد، تحت تاثیر قرار گرفته بود/ شوکه شده بود.

some خیلی وقت ها برای اسمهای countable (شمارا) مفرد هم به کار میره،  برای نشون دادن اینکه اون اسم نامشخص هست: There has got to be some way of getting out of this place.

کارمون به حرف زدن کشید. در نهایت حرف زدیم

فقط to laugh at someone  درست هست.