هر رطبی کز سر این خوان بُوَد آن نه سخن پارهای از جان بُوَد ✏ «نظامی»
زیرا که دولت علیه ایران دولتیست قدیم و.... و دخلی به دولت های یوروپ ندارد. سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به روسیه
استیزه رویان شب گردک دم دهش مهتر بچه خوزه گری مراهق گشت
الم انگیز عدم التباس بر عموم نیک اندام معجبی دزد بصر
با بیست نفر از دیگر بزرگان و ایلچیان.... به دیدن صاحبی ایلچی آمدند. سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به روسیه
در طی اقامت طولانی با درباریان و بزرگان و..... و سفیران. سفرنامه شاردن
دشمن رویی هوس جو زود مهر اجله علما پای شتاب روشنان فلکی
ترضیه خاطر تنگ زندگی اتش نهادی جهد بلیغ نا خوش خیالی
گرچه سفرنامه هیچ یک از جهانگردان از نظر حجم و..... بر مطالب. سفرنامه شاردن
اینت دریایی نهان در زیر کاه پا برین که هین منه با اشتباه ✏ «مولوی»
و حتی بدون ظهور رعد و برق و زلزله و ظهور.... و اشباح غریب . کتاب بیگانه ای در دهکده
شادی کده بلیتی عظیم خشماگین مرغ کلنگ ترصیع یافته
سنبل از خوشه های مشگ انگیز بر قرنفل گشاده عطسهٔ تیز ✏ نظامی
تاکنون این.... نتوانسته بودند به یکنفر خادم مطهر و مقدس درگاه خداوند دست درازی کنند بیگانه ای در دهکده
طغرای ابرویش حاسه بصر و سمع کشتگران اختر گری افراد ثقه
رگ غیرتشان بجبید بنزد..... خود دویدند. کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیزموریه
پیش از صبح بود و.... باز نشده. یک قهوه خانه باز دید. کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیزموریه
حکایتی تازه ساخته برای...... بکلاه خود نقل میکرد. کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیزموریه
زن و شوهر بنای....... گذاشتند. کتاب سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیزموریه
بزرگان را یکان یکان در هر...... یکی پس از دیگری برشمرده. سفرنامه شاردن
صاحبی ایلچی به صیغه انعام لباس تبدیل شالده کوب باجاغلی
.. . را که چهارده پانزده سال فیمابین عساکر جانبین افروخته بود سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی _ حیرت نامه
تکسر احوال من محال لوازم تعارف اعزه و اعیان کورنادر
نائره مخاصمت بین الاماثل خلاع فاخره خواتم کارها اکرم الظیف تلطفات
به ورود به آنجا جمعی بزرگان و..... در سر راه آمده تعارفات رسمی به جای آوردند. سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلچی به روسیه
و چون عوام تبریز به جهت کشته شدن تنی دو از سادات و..... آن ولایت با جناب آقا سید محمد مجتهد سوء ادب پیشه کردند. روضه الصفا
کلمات شارد علی العمد اصقاع آسمان محامد انتساب ناصب رأیات معدلت آئین
این..... مورد قبول دولت فرانسه نیفتاد. سفرنامه شاردن
در همین موقع ستاره شناس....... و لندلندکنان میان این جاده پیدا شد کتاب بیگانه ای در دهکده
لمحه ای مشیخه اساطین نیل مامول معاینت اعلا مصدر علی العمد
محبوس خانه سیرگاه گاریت چیان تکلتوی اسب اغرای کردن ذمام معرفت زمن تر
جواب نشنیدم بجز ..... تیز و تند که هر آینه از آن زن حکیم بود. سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمیز موریه
که دوا و..... و شربت ها و غذاها را در آنجا مهیا کرده. سفرنامه میرزا ابوالحسن خان ایلجی به روسیه _حیرت نامه
رایحت غره شهر سلخ شهر رقیمه جات کراچتن قلمی کردن افعال ذمیه من تبعه
زیرا چهره گرفته و ناشاد و مهموم وی بیانگر اعمال یک عمل....... بود. سفرنامه شاردن
بشائیم بی تجشم دهای صاحب المصلحه شبهای مقمر مصدقت ملابست اعمال
در سراسر دور تالار...... چهارگوشه زربفتی که با گلهای سیمین آراسته شده بود گسترده بودند. سفرنامه شاردن
اقامت بینت الزامت حجت اظهار ایات شمتی مماطله کردن تشدد بال
در صفِ ناوردگهِ لشکرش دست علم بود و زبان خنجرش خنجر او ساخته دندان نثار خوش نبود خنجر دندانهدار ✏ «نظامی»
ز آرزوی داشت دندان گذاشت کز دو جهان هیچ بهدندان نداشت ✏ «نظامی»