دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
آجودان افسر مخصوص خدمت به افسران عالیرتبه و شاه . . . درصدد بود که عریضه ای درباره آنها توسط رفیق قدیمی خود بوگاتیروف _اددوکان _امپراتور تقدیم پیشگا ...
دیشب شب گذشته . . . حال او با تمایلات شب دوش مانند کسی بود که پس از یک خواب ممتد رستاخیز لئوتولستوی
صحبت مکالمه گفتگو گفت و شنید . . . و در نتیجه این مکالم مختصر به خوبی متوجه شد که این مرد که سابقا این قدر. . . . رستاخیز لئوتولستوی
. . . پلک چشم ها را به هم بست و پس از لمحه ای راه خود را گرفت و رفت. رستاخیز لئوتولستوی
برهم زدن معامله و بیع فسخ کردن معامله ما را دگر معامله با هیچ کس نمانْد بیعی که بی حضور تو کردم، اِقالت است - سعدی
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
نبیند مدّعی جز خویشتن را که دارد پردهٔ پندار در پیش گرت چشمِ خدا بینی ببخشند نبینی هیچکس عاجزتر از خویش سعدی
تا در سر زلفش نکنی جان گرامی پیش تو حدیث شب یلدا نتوان کرد - خواجوی کرمانی
تا که نبض از نام کی گردد جهان او بود مقصود جانش در جهان
اسامی شهرهایی که در ادوار مختلف بعنوان پایتخت ایران بوده اند را بنویسید؟
صید دل از این وادی، دارد سر آزادی امید که صیادی، بازش به کمین بادا! اغیار همی پویند، تا پیش منت جویند حرفی به گمان گویند، ای کاش یقین بادا! افزود دگر امشب، زخم دل من زان لب زان بیشترک یا رب، آن لب نمکین بادا! دی کآن مه موزون رفت، دلخون شده در خون رفت دین از پی دل چون رفت، جان پیرو دین بادا! ✏ «آذر بیگدلی»
جدیدترین پاسخها
معنی کلمات شیر و بادیه در ابیات زیر چیست ؟ این یکی شیراست اندربادیه آن یکی شیراست اندربادیه این یکی شیراست کآدم می خورد ؤآن یکی شیراست کآدم می خورد .
شیر اول حیوان بادیه اول بیشه شیر دوم شیر خوراکی بادیه دوم ظرف
چرا تمبر را به صورت تمر ،درمحاوره به کارمی بریم ؟
سه حرف صامت دارد م ب ر لذا تلفظ نمی شود
حرف ک درکلمه ی( پسرک )با ک در (مردک ) تفاوت دارد یانه ؟ اگرتفاوتی دارند ،بیان کنید ؟
ک در پسرک ک تصغیر به معنی پسر کوچک ک در مردک ک تحقیر و نوهین است یعنی مرد بی مقدار و یا مرد حقیر.
دربیت زیر چه صنعت های ادبی وجود دارد ؟ مردانگی نیست ،پای زدن فتاده ای را گردست فتاده ای گرفتی مردی
درست آن به این شرح است: گر بر سر نفس خود امیری مردی ور بر دگر خرده نگیری مردی مردی نبود فتاده را پای زدن ور دست فتاده ای بگیری مردی
تا جایی که من میدونم توپ مروارید یک میدون بود و وسطش یک توپ که زنان به شب چهارشنبه سوری برای بخت گشائی از زیر آن می گذشتند. ولی الان یک کتابی بود میخوندم با این موضوع ربطش داده بود؟
توپ مرواری درسته یک داستان کوتاه از صادق هدایت بیشتر به خرافات و فرهنگ عامه پرداخته است