دیکشنری
جدیدترین پیشنهادها
نعال به معنی کفش هاست و صف نعال یعین هم ردیف کفش ها و کنایه از پائین مجلس
یتیم خانه محل نگهداری افراد بدبخت و بی چیز گرمخانه ( در اصطلاح امروزی )
اصرار کردن ابرام نمودن پافشاری کردن جدیت کردن
فانی کردن همدیگر را نابود نمودن ضدیت کردن از بین بردن این تفانی از ضد آید ضد را چون نباشد ضد نبود جز بقا ✏ �مولانا�
شیر خورده شیر خوارنده ما به بحر تو ز خود راجع شدیم وز رضاع اصل مسترضع شدیم ✏ �مولانا�
جدیدترین ترجمهها
جدیدترین پرسشها
ز منجنیق فلک سنگ فتنه می بارد من ابلهانه گریزم به آبگینه حصار زمانه مرد مصاف است و من ز ساده دلی کنم به جوشن تدبیرِ وهم، دفع مَضار عُرفی
صوفی نهاد دام و سر حقه باز کرد بنیاد مکر با فلک حقه باز کرد بازی چرخ بشکندش بیضه در کلاه زیرا که عرض شعبده با اهل راز کرد ساقی بیا که شاهد رعنای صوفیان دیگر به جلوه آمد و آغاز ناز کرد
گذشت عمر ازین خاکدان برآ ای دل چه همچو سنگ نشان مانده ای به جا ای دل شود به صبر دوا دردهای بی درمان چه درد خود کنی آلوده دوا ای دل ز پوست غنچه برآمد ز سنگ لاله دمید تو نیز از ته دیوار تن برآ ای دل صائب تبریزی
| از آتش سودایت، دارم من و دارد دل داغی که نمیبینی، دردی که نمیدانی - رهی معیری
جدیدترین پاسخها
سلام .کدام حاکم منظور شاعره ؟ «آن كسی را كه دراُين ملك،سليمان كرديمّ /ملت امروز يقين كرد كه او اهرمن است»
از اشعار سیاسی دوره مشروطیت است
وقت بخیر . نثر روان جمله ی "وظيفه روزی به خطای مَنکر نبَرد."
با خطا و گناه فاحش رزق و روزی او را قطع نمی کند
سلام معنی واژه "خاک" در بیت واژه "خاک" تو بیت "بگفتا: دل ز مهرش کي کني پاک؟//بگفت: آنگه که باشم خفته در خاک»"
منظور خفته در قبر و گور است
به معنی شیر شرزه و خشمگین
تفاوت معنایی فعل گرفت در مصرع های زیر : ز کردار بد پوزش اندر گرفت محتسب مستي به ره ديد و گريبانش گرفت
در مصرع اول به معنی شروع و آغاز است برای پوزش خواستن در مصرع دوم به معنی جلب کردن و بازداشتن است