تاریخ
٢ ماه پیش
پیشنهاد
٠

Wispy hair: موی کم پشت

تاریخ
٣ ماه پیش
پیشنهاد
٠

ضعیفه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

حرف اشتباه و غلط گفتن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لکه دار کردن شهرت و آبروی کسی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

فضای بد بو و خفقان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

You dig? یعنی گرفتی چی می گم؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

اقیانوس اطلس که در میان شرق آمریکا و غرب اروپا و آفریقا قرار گرفته است.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با اندیشه و فکر عمیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یکی از کتاب های جورج اورول

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لباس گران قیمت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زخم عمیق

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنی گفتن هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

یواشکی جایی رو دید زدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The front three are jostling for the position سه نفر جلویی برای اول شدن در حال کشمکش با هم هستند. Jostle یعنی رقابت فیزیکی و پر تنش برای به دست آور ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

تراشیدن و شکل دادن چیزی به خصوص برای سنگ و چوب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نتراشیده و شکل داده نشده، مخصوصا برای سنگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

نوشته ها و گفته هایی که کوتاه و جالب هستن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان تلفظش چاک هست نه چالک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

محل پرورش زنبور عسل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

a sense of disgust and loathing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بروز دادن احساسات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

someone who is relaxed and calm in a way that shows that they do not care or are not worried about something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثلا cleft chin یعنی چونه ی شیار دار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

نگاه از بالا به پایین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دست پاچه کردن، هول کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سریع بلند شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

to speak explosively or confusedly in anger or excitement

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

partially broken

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

My reason is deserting me دارم عقلمو از دست می دم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای معنی متفاوت با whisper

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

با shutter اشتباه گرفته نشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

An involuntary shake

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Stare blankly یعنی بدون هیچ حسی زل زدن به چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

قلاب، ضامن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

چسبیدن چیزی به چیز دیگر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آدمی که خیلی خشکه و همه چی رو به شکلی منطقی می بینه، آدم بدون احساس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

لهستانی ( توهین آمیز )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

John was a man of conviction; no matter what anyone said he maintained his belief system until the very end

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

حمله کردن به قصد نابودی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Frayed

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مندرس

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

مثلا telephone booth می شه اتاقکی که توش یه تلفن عمومی هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

دارای معنی نزدیک ولی متفاوت با loath

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با hideout اشتباه نشود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Soaked with perspiration خیس عرق بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Soaked with perspiration خیس عرق بودن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Gasping

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هاپو

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

اگه حنجره ی کسی coarse بشه اونوقت صداش hoarse میشه!

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بد فاز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خواستگار ازدواج

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوستان، توجه کنید که این کلمه مقداری بار منفی داره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

فقر زده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شکار بزرگ مثل گوزن، آهو، بوفالو، . . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

طبقه ی ساختمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

past tense: sought; past participle: sought

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Snigger

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

پاسخ دادن سریع

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

His eyes were glazed چشمانش بی حال و خسته بود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنی پریدن هم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

زیر سیگاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Sparkle

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای معنی کاملا متفاوتی با vivacious هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با vicious اشتباهش نگیرین

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

با subsidy فرق دارد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

He used nails to make sure that the pieces were not loose

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

the gang began packing up and then headed north into a blizzard in the mountains

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

و undisclosed هم به معنی مبهم هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

و undisclosed هم به معنی مبهم هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The gang could not escape with the stolen money and instead stashed it in an undisclosed location in the town

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Pinkertons soon swarmed the area, along with the police, forcing the outlaws into an unwinnable gunfight

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان با heist از لحاظ نوشتار تفاوت داره، حواست باشه عزیز

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

The science that studies the weather

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Money paid to a kidnapper to set the person free

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سیخونک زدن به چیزی، معمولا به قصد آزار

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

❌ It can also refer to your feeling ❌

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Urge someone into action

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

معمولا بعدش از حرف اضافه ی with استفاده می شه. مثال در جمله: The two cars collided with each other

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

ارزیابی عمیق یک مسئله به منظور حل کردن آن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دوستان توجه داشته باشید که تلفظ صحیح این کلمه "کَموفلاش" هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

دوستان توجه داشته باشید که یه corpse داریم که به معنی جنازه هست و یه corps داریم که " کُر " خونده می شه و به معنی گروه نظامی هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مدارا کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

جنگجویان شبه نظامی A person who fights as part of an unofficial army

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دوستان توجه کنید که تلفظش کَموفلاش هست و آخرش ش تلفظ می شه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

ایزوله کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

یه parish هم داریم که نباید معانیشونو با هم اشتباه کنیم😃

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A person whose job is to say hello to new people

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

Delicate things are easy to break or harm

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Spat is a past tense and past participle of spit

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

An inn is a place where travelers can rest and eat

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنی مکانی که آتش در آن وجود دارد یا مکانی که چیزی در آن می سوزد هم هست، fireplace

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

به معنی مشغول شدن به چیزی، از حرف اضافه ی in استفاده کنید

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تلفظش با flower یکی هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To accuse someone of something is to blame them for doing it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

یکی از معانیش تخلیه کردن هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

همچنین به افرادی که مزه ی خوراکی ها یا نوشیدنی های مختلف رو تست می کنن گفته می شه ( یک نوع شغل هست )

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

گل لاله، در گوگل هم سرچ کنید عکساشو میاره

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Mud is soft, wet dirt

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A thesis is an idea that needs to be proved

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بروشور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

در متون کامپیوتری به معنای سَربار هست.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Sample sentence: Our dog wags its tail when it's happy.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

برای استفاده از این کلمه از the استفاده کنید.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

My grandfather depends on a cane when he walks

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Preferred is the correct spelling

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To incorporate is to add something to another thing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

To mourn means to show or feel great sadness when you lose someone

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bounds is the area in a game in which plays are legal

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

با تمام وجود از چیزی استفاده کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Ancient Mexican culture is renowned for its architecture

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

If someone is sophisticated, they know many things about the world

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

If something is impending , it is going to happen soon

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A deed is a certificate that proves that someone owns something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Exclusion is the act of keeping someone out of a group

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Custody is the right to take care of someone or something

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To congregate means to gather in one place

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Glamour is a quality relating to riches, wealth, and beauty

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A consensus is a general agreement among a group of people

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Agony is severe pain or suffering

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Kerosene is a type of oil used in some lamps and stoves

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

An oder is a very distinct smell

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

B vitamins act as “spark plugs” in the body, keeping us energized—both mentally and physically

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sentence: It's no use asking them to wait up

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Example: you should make amend, you conned me

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Anne: Oh! I watched the new TV show last night. Jo: Was it any good? Anne: Yes, mind you the TV set is old I could see very little.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

The 19th century was characterized by vast social upheaval

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Courtesy is the excellence of manners or social conduct

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sample sentence: When scientists magnified the contents in human saliva, they found about three hundred different microbes in it

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Sample sentence: Tigers with strong jaws and the ability to move quickly, can kill someonewith one bite

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

دوستان توجه داشته باشید که تلفظ این کلمه مَجیکیَن نیست، مَجیشِن تلفظ درستشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

به نظر من "طرف حساب" معادل خوبی براش هست

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

A civilian is someone who is not in the military

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

A tangle is something or many things twisted together

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Attire is a nice or special clothing

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

It also can be used as a verb: they are going to asphalt this road

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

To bribe someone means to illegally persuade them for a favor with money.

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٧

دوستان توجه کنید که تلفظ این کلمه کوپْرِیت نیست، کواَپُرِیت هست.