apiary

/ˈeɪpiəri//ˈeɪpiəri/

معنی: کندوی عسل، کندو
معانی دیگر: پرورشگاه زنبور عسل، زنبور داری

بررسی کلمه

اسم ( noun )
حالات: apiaries
مشتقات: apiarist (n.)
• : تعریف: a place where bees are kept in beehives, usu. for their honey.

- There are several colonies of bees in the apiary.
[ترجمه گوگل] چندین کلنی زنبور عسل در زنبورستان وجود دارد
[ترجمه ترگمان] چندین colonies زنبور در the وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. My sister was put in charge of the apiary.
[ترجمه گوگل]خواهرم مسئول زنبورستان شد
[ترجمه ترگمان] خواهرم مسئول کندو شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The apiary was nearby; half a dozen hives faced south down the slope.
[ترجمه گوگل]زنبورستان نزدیک بود نیم دوجین کندو رو به جنوب پایین شیب بود
[ترجمه ترگمان]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He keeps an apiary.
[ترجمه گوگل]او یک زنبورستان نگهداری می کند
[ترجمه ترگمان] اون کندو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. These requirements rule for all apiary sites, including migration sites.
[ترجمه گوگل]این الزامات برای همه سایت های زنبورستان، از جمله سایت های مهاجرت، حاکم است
[ترجمه ترگمان]این قانون الزامات برای همه سایت های apiary، از جمله سایت های مهاجرت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. We went to an apiary and got real sheets of used bees wax.
[ترجمه گوگل]ما به یک زنبورستان رفتیم و ورقه های واقعی موم زنبورهای استفاده شده را گرفتیم
[ترجمه ترگمان]ما به کندو رفتیم و ملافه های واقعی از زنبوره ای عسل استفاده کردیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Althogh he spent many hours daily in the apiary, he was seldom stung by a Bee.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه او ساعات زیادی را روزانه در زنبورستان می گذراند، به ندرت توسط زنبور نیش می خورد
[ترجمه ترگمان]چند ساعتی را در کندو به سر می برد، کم تر از یک بی به ندرت نیش می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Apiary Inspector Peter Kaczynski came out of retirement to put together this rapid response unit for the State of Victoria.
[ترجمه گوگل]پیتر کاچینسکی، بازرس زنبورستان، از دوران بازنشستگی خارج شد تا این واحد واکنش سریع را برای ایالت ویکتوریا جمع کند
[ترجمه ترگمان]بازرس apiary پیتر Kaczynski از بازنشستگی خارج شده و این واحد واکنش سریع را برای ایالت ویکتوریا کنار هم قرار داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Is presently innate apiary cooperation apiary 80, the nearly 5000 colonies, are raising bees the domain to have the good popularity.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر همکاری ذاتی زنبورستان 80، نزدیک به 5000 مستعمره، در حال پرورش زنبورها دامنه به محبوبیت خوب است
[ترجمه ترگمان]آیا در حال حاضر هم کاری apiary innate (apiary ۸۰، تقریبا ۵۰۰۰ colonies)در حال افزایش زنبورها در حوزه هستند تا شهرت خوبی داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The Sisters' Garden includes an apiary, butterfly meadow, and a turtle formed by a rolling hill.
[ترجمه گوگل]باغ خواهران شامل یک زنبورستان، علفزار پروانه‌ها و یک لاک‌پشت است که توسط تپه‌ای غلتان تشکیل شده است
[ترجمه ترگمان]این باغ شامل an، چراگاه پروانه ها، و یک لاک پشت است که توسط تپه ای در حال حرکت شکل گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Swarm Traps used in an Apiary will not cause managed colonies to swarm.
[ترجمه گوگل]Swarm Traps که در Apiary استفاده می شود باعث ازدحام کلنی های مدیریت شده نمی شود
[ترجمه ترگمان]گروه ازدحام مورد استفاده در an باعث ایجاد ازدحام در کلونی های مدیریت شده نخواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Anyone Missing at the Apiary?
[ترجمه گوگل]کسی در زنبورستان گم شده است؟
[ترجمه ترگمان]کسی توی \"apiary\" گم شده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The construction of the hives must meet certain required specification and dimensions that are very critical in making the hives homely for the bees during and after colonization of the apiary .
[ترجمه گوگل]ساخت کندوها باید دارای مشخصات و ابعاد خاصی باشد که در خانه سازی کندوها برای زنبورها در طول و بعد از کلون سازی زنبورستان بسیار حیاتی است
[ترجمه ترگمان]ساخت کندو باید مشخصات و ابعاد مورد نیاز خاصی را برآورده کند که در ساخت کندو برای زنبورها در طول و پس از استعمار of بسیار مهم هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. I only wish that Holmes could be here too, but, as you may know, he has now retired to the country to study the art of apiary - beekeeping ,(sentence dictionary) as it's more commonly known.
[ترجمه گوگل]من فقط آرزو می کنم که هلمز هم می توانست اینجا باشد، اما، همانطور که ممکن است بدانید، او اکنون به کشور بازنشسته شده است تا هنر زنبورداری - زنبورداری، (فرهنگ جملات) را که بیشتر شناخته می شود، مطالعه کند
[ترجمه ترگمان]من فقط آرزو می کنم که هولمز هم اینجا باشد، اما همانطور که می دانید، اکنون به کشور بازگشته تا هنر of - زنبورداری، (فرهنگ لغت را)بررسی کند، همانطور که بیشتر شناخته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The removals of the supers and the honey extraction operations are recorded in the apiary register.
[ترجمه گوگل]حذف سوپرها و عملیات استخراج عسل در دفتر زنبورستان ثبت می شود
[ترجمه ترگمان]The of و عملیات استخراج عسل در رجیستر apiary ثبت می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Bee rearing is done in a man made box called hives which are kept in a location called Apiary .
[ترجمه گوگل]پرورش زنبور عسل در جعبه ای به نام کندو انجام می شود که در محلی به نام زنبورستان نگهداری می شود
[ترجمه ترگمان]پرورش زنبور در یک جعبه به نام کندو که در مکانی به نام apiary نگهداری می شوند انجام می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

کندوی عسل (اسم)
apiary, beehive

کندو (اسم)
hive, apiary, beehive

انگلیسی به انگلیسی

• bee-hive, place where bees are kept

پیشنهاد کاربران

محل پرورش زنبور عسل
انگبین خانه . [ اَ گ َ / گ ُ ن َ / ن ِ] ( اِ مرکب ) کندوی عسل . ( ناظم الاطباء ) : در آن انگبین خانه بینی چو نحل بجوش آمده ذوفنونان فحل . نظامی . دو باشد مگس انگبین خانه رافریبنده چون شمع پروانه را. نظامی .
زنبورستان

بپرس