tatter

/ˈtætər//ˈtætə/

معنی: تکه پارچه، لباس پاره پاره، تن پوش مندرس، تکه تکه شدن، پاره و مندرس کردن
معانی دیگر: (جمع - جامه) ژنده، مندرس، پاره پوره، (کاشانی) وشگوا، پاره پوره کردن یا شدن، ژنده کردن یا شدن، مندرس کردن یا شدن، (لباس) پارگی، ژندگی، مندرس شدگی، بخش پاره شده و آویخته ی جامه، ژنده پوش، رشته رشته، پاره پاره کردن

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a torn and hanging part, shred, or piece, as of a garment or flag.
مشابه: rag, shred, tag

(2) تعریف: (pl.) ragged, torn clothes.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: tatters, tattering, tattered
• : تعریف: to tear, wear, or reduce to tatters; make ragged.
مشابه: shred
فعل ناگذر ( intransitive verb )
• : تعریف: to become ragged.

جمله های نمونه

1. in tatter
تباه،نابود،از بین رفته

2. Tonight, the peace agreement lies in tatters.
[ترجمه گوگل]امشب، توافقنامه صلح در حال فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]امشب قرارداد صلح، پاره پاره است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was wearing a tattered coat.
[ترجمه گوگل]کت پاره ای پوشیده بود
[ترجمه ترگمان]کت پاره پاره پوشیده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. His jersey was left in tatters.
[ترجمه گوگل]پیراهن او پاره پاره شد
[ترجمه ترگمان]پیراهنش پاره پاره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Her marriage now lay in tatters.
[ترجمه گوگل]ازدواج او اکنون به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]حالا ازدواج او پاره پاره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He fled wearing only a sarong and a tattered shirt.
[ترجمه گوگل]او فقط با یک سارافون و یک پیراهن پاره پاره فرار کرد
[ترجمه ترگمان]او فقط یک لباس sarong و یک پیراهن پاره پاره به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Her clothes were old and in tatters.
[ترجمه گوگل]لباس هایش کهنه و پاره شده بود
[ترجمه ترگمان]لباس هایش کهنه و پاره پاره بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. His shirt hung in tattered ribbons.
[ترجمه گوگل]پیراهنش در نوارهای پاره آویزان بود
[ترجمه ترگمان]پیراهنش در روبان های پاره پاره آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A tattered flag hung from the roof of the burnt - out building.
[ترجمه گوگل]یک پرچم پاره پاره از سقف ساختمان سوخته آویزان شده بود
[ترجمه ترگمان]یک پرچم پاره پاره از بام ساختمان سوخته آویزان بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Peter was dejected,his confidence in tatters.
[ترجمه گوگل]پیتر افسرده شده بود، اعتماد به نفسش به هم ریخته بود
[ترجمه ترگمان]پیتر افسرده و اعتماد به دریده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. His clothes hung in tatters.
[ترجمه گوگل]لباس هایش پاره پاره آویزان بود
[ترجمه ترگمان]لباس هایش پاره پاره شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. His credibility is in tatters after a series of defeats and failures.
[ترجمه گوگل]اعتبار او پس از یک سری شکست ها و ناکامی ها در حال فروپاشی است
[ترجمه ترگمان]اعتبار او، پس از یک سری از شکست ها و شکست ها، تکه تکه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Her tattered clothes in no way detracted from her beauty.
[ترجمه گوگل]لباس های پاره شده او به هیچ وجه از زیبایی او کم نمی کرد
[ترجمه ترگمان]لباس های پاره و پاره پاره او از زیبایی روت رخت بر بسته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The government's education policy lies in tatters.
[ترجمه گوگل]سیاست آموزش و پرورش دولت درهم شکسته است
[ترجمه ترگمان]سیاست آموزشی دولت تکه تکه شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. He produced a tattered envelope from his pocket.
[ترجمه گوگل]او یک پاکت پاره پاره از جیبش بیرون آورد
[ترجمه ترگمان]او پاکتی را از جیبش بیرون آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تکه پارچه (اسم)
tatter

لباس پاره پاره (اسم)
tatter

تن پوش مندرس (اسم)
tatter

تکه تکه شدن (فعل)
tatter

پاره و مندرس کردن (فعل)
tatter

انگلیسی به انگلیسی

• torn shred of a garment; rag
tear, be torn

پیشنهاد کاربران

Frayed
. e. g
Their dreams lay in tatters
رویاهاشون از بین رفت/خراب شد
پارچه تکه تکه

بپرس