تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Chariot

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

دارای دو معنی مثبت و منفی است مثبت: چقدر زیبا، چقدر تاثیرگذار، چه جالب! منفی: چقدر متاثر کننده، چقدر ناراحت کننده [برای مثال در هنگامی که خبر مرگ ف ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مشک و عنبر گر ز مشک زلف یارم بو کند بوی خود را واهلد در حال و زلفش بو کند {دیوان شمس مولوی؛غزل ۷۴۰}

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

این کلمه غلطه چون homework ، اس جمع نمیگیره به جاش از واژه ای مثل assignments استفاده میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

به اشتباه " همزاد پنداری " گفته میشود و هم ذات به چم نزدیکی ذات و علایق و احساس، هم عقیده بودن و. . . است

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٣

متوجه هستم I got it فهمیدم گرفتم اوهوم آهان درک می کنم

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلفات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

تاثیرگذار در معنای لغوی برگرفته از واژه influence : تأثیر گذاری

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

معادل homeless : بی خانمان

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سنجاب، موش خرما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

سنجاب

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

صنعت : آفریده؛ هم ریشه با مصدر صُنع ( آفرینش ) و تصنع ( ساختگی ) آن آشکار صنعت پنهانم آرزوست [غزلیات شمس؛مولانا، غزل ۴۴۱] : آرزوی آن کسی را دارم که ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کلاه خود، ترگ

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Advertising تبلیغات

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

شدن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

خدا به شما برکت و نیکی دهد لله دَرُّکُما

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

شیک و به روز On fleek

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

املای درست 《 غنج 》می باشد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارق به معنی حس میهن پرستی و تعصب دینی یا ملی املای اشتباه 《عِرق》 است. #درست بنویسیم حتما عبارت � قلب و عروق � به گوشتان خورده است، � عروق � به معنی ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

دارای دو معنی است : عَرَق و عِرق ● 1 رطوبتی که بدن هنگام گرمای بیش از حد و فعالیت مداوم ترشح می کند ● 2 رگ و ریشه و غیرت درونی و نوعی تعصب مثال : ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hiccup = hiccough = سکسکه، عطسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سکسکه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Hiccup = hoccough = سکسکه، عطسه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Right now= right away فورا، بی معتلی و سریع، فی الفور

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

تحت تاثیر قرار دادن، تاثیر گذاشتن How people's mind work and how this affects their behavior : ذهن مردم چگونه کار می کند و چگونه بر عملکرد ( رفتار ) ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٦

درمان کردن، درمان شدن رفتار کردن Treat

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

ماموریت انجام شد Mission : ماموریت Accomplished : انجام شد [همچنین به accomplishment مراجعه کنید]

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

وضعیت پزشکی، موقعیت پزشکی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

بقیه. . . Rest of the year : بقیه سال Rest of the days : بقیه روزها

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

Experimental siences : علوم آزمایشی : ( به عبارتی ) علوم تجربی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

لمس کردن، اداره کردن، مدیریت کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٢

( موقت ) Temporary ( دائمی ) ≠ permanently

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

Lux, luxuries لوکس، گران، لاکچری و. . . They stayed at a deluxe hotel

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

آشنا کردن، معرفی کردن کسی E. g : Will you please introduce yourself ?: میشه لطفا خودت رو معرفی کنی؟ Won't you to introduce this man to us? : این ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سر زدن E. g: we'll be glad to see you. Won't you stop by tonight?? ما از دیدنت خوشحال میشیم. امشب یه سر نمی زنی؟

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مقدار زیادی از چیزی Plenty of money Plenty of cheese

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Bathroom سرویس بهداشتی و حمام ( هر دو ) Bath : عمل حمام کردن

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

پذیرفتن نصیحت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

به معنای ظرف و کانتینر که در فارسی تلفظ میکنی۶م هر دو به معنای جایی است که جیزی را شامل می شود یا چیزی را حمل می کند حالا چه کانتینری که تو ذهنمون م ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

فکر میکنم مخفف pepermint باشه به معنی نعنا

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

نسخه دکتر نسخه پزشک

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١١

داروهای بدون نیاز به نسخه پزشکی Medicines without prescription

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سن قانونی [در مفهوم مجازی به نوعی] اکثریت

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

حبه سیر Three cloves of garlic

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

واژه مرموز، واژه ای که همزمان چند تا معنا داشته باشه Tricky word

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

آگاهی از خطر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

در گویش آبادانی به منظور خطاب قرار دادن فردی ( معمولا مذکر ) استفاده می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٨

ریلکس کردن، آرامش مخفف chill‐out

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

شامل، دارای، محتوی و. . . Consisting : include, contain

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

I used to know قبلا میدانستم E. g , people used to know more or less how their children would live قبلا مردم میدانستند که. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٣

لب پَر کردن ظرف، لیوان و. . .

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١٨

این ۳ تا رو معمولا اشتباه میکنن : Quiet : ساکت Quite : کاملا [که البته در تلفظ امریکن و بریتیش معناشون تا حدی فرق میکنه] Quit : رهاسازی و توقف چ ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مکمل کامل کننده چیزی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٢

E. g. | she's majoring in physics او ( خانم ) در رشته فیزیک تحصیل می کند Field of study in college or university

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

مفسران جمع analyst به پعنی تحلیل گر و مفسر و به نوعی آنالیز کننده

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٥

برای مدت طولانی مدت قابل توجه Quite a while

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مترادفش برای بانوان Madam یا به اختصار Ma'am میشه Madam is the female equivalent, which is the full form of the contraction ma'am

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٤

پروسه انجام کار E. g. : If you want to make a complaint, please follow the correct procedure : اگز می خواهید شکایت کنید، لطفا پروسه درست را طی کنید ...

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

Obligation وظیفه، تعهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد

Duty وظیفه، تعهد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

سابق : پیشین، قبلی اسبق : پیش از پیشین، قبل از قبل

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون نسخه پزشکی Without prescription مثال : Aspirin is an over counter medicine 💊

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هستی شناسانه، هستی شناختی

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
١

الساعه به معنی فورا می باشد نه اساعه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

سرمازدگی حادی که در صورت عدم درمان سریع منجر به مرگ فرد می شود

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم از اساطیر یونان و خدای پیری و هم به معنی ماری جوانا و در معنای تحت الفظی علف

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

همسو با حرکت عقربه های ساعت ≠ پادساعتگرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

متضاد، تضاد، طباق، مخالف، وجه مقابل یک واژه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

مخالف حرکت عقربه های ساعت ≠ ساعتگرد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

تضاد

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

محدب سازی چیزی ≠ تقعیر

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

کوژپشتی، برآمدگی از ریشه : حدب و هم خانواده محدب و در باب : انفعال

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

جلاب معنی برده ها و اسرایی که برای خرید و فروش به شهر های دیگه برده می شدن گفته میشه

تاریخ
١ سال پیش
پیشنهاد
٠

بهرام یا وَرَهرام اسم ایزدی هست که در ایران باستان حتی پیش از آیین زرتشتی و در آیین آریاییان به عنوان ایزد جنگ و پیروزی پخش جنگاوران شناخته میشده و د ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بینی جمع: آنوف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چه بسا، چه بسیار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

آماج و اهداف و خواسته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

واپسگرا از ریشه رجع به چم بازگشت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بدون فکر سخن گفتن، سریع سخن گفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالفور، سریع، فوری، بدون اندیشه و فکر سخن گفتن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زره، وشینه، جوشن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

زره، خفنان، وشینه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کلاه خود ؛ خود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جوشن، زره، خفتان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

میان دو کتف اسب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

چنبره زیر گردن اسب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پشت؛ بالای کمر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

داد و فریاد و غریو و شیون گاهی معنای آواز هم میده" ویله"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

"صمت" به معنای خاموشی است از این رو "واج های صامت" رو داریم یعنی واج های بیصدا و "واج های مصوت" یعنی صدادار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

دشواری ها و مصائب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هیاهو، سر و صدا معادل عربی : ضوضاء

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

هم به معنای طول عمر فعلی فرد مقابله هم همون کلمه scene انگلیسی به معنای صحنه نمایشه هم به زبون ترکی به معنای "تو" یا به طور مودبانه تر "شما" هستش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

صحنه نمایش scene Scene ( صحنه ) ≠ sense ( احساس، مفهوم )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

"Dealer "یا "دیلر" در بازی و اصطلاحات کازینو به معنی" پخش کننده کارت" هست ولی در معنای عام میتونه به معنی" ساقی موادمخدر" یا هر چیز دیگه هم استفاده ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فروشنده انحصاری کالا یا نمایندگی یه چیزی رو میگن dealership

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

"Dealer "یا "دیلر" در بازی و اصطلاحات کازینو به معنی" پخش کننده کارت" هست ولی در معنای عام میتونه به معنی" ساقی موادمخدر" یا هر چیز دیگه هم استفاده ب ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در اصطلاح کازینو و بازی به معنای پخش کننده کارت هست ولی در معنای عام و عامیانش میشه ساقی موادمخدر یا هز چیز دیگه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رونق شباب و اوان جوانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

الهیط خدایی، منسوب به رب به چم پروردگار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

منسوب به ربا و ربا خوارانه مثال : بانک های ربوی = بانک های رباخوار

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

طبیعی سازی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

ملتصق، چسبیده شده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

بالکن معادل همان balcony

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مونث مؤتلف به معنای سازوار، متحد، متفق، هم پیمان، همراه، هم عهد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

دانشگاه به پشتو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

به معنای تهور و شجاعت و به صورت های "جرأت" و "جرئت" هم نوشته می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

همان "استاد" به عربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

"آزمایشگاه" به زبان عربی مثلا واژه " مختبرٌ صغیرٌ" به معنای آزمایشگاه کوچک و یک ترکیب وصفی یا همان صفت و موصوف است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به عربی میشه " دَلّ" که همون "دلالت" کرد یا "راهنمایی کرد" به فارسی هم همون مترادف فؤاده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

آنچه به آن دلالت شده مثال: "خانه هم را دزد برد" در اینجا مدلولمان وسایل خانه است و دلالتمان نیز، از نوع دلالت التزامی است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ضاله هم از همین میاد به معنی گمراه مثلا قوم ضاله

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

از مصدر استنطاق به چم بازپرسی و بازجویی به معنی بازجو، بازپرس، سین جیم کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

استنطاق درست است نه استنتاق!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

"روغن" به زبان عربی جمع آن "زیوت" می باشد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لانه حیوانات موذی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تردامن و فاسق

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

سر و صدا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کاذب به معنای دروغگو کذاب به معنای بسیار دروغگو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

کاذب به معنای دروغگو کذاب به معنای بسیار دروغگو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ظهور دوباره عیسی مسیح که از آن با نام ظهور دوم نیز یاد می کنند نام اصلی آن پاروسیا یا اِپیفانی می باشد این باور از باور های آخرالزمانی مسیحیت است گر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ابتدای کار، اوان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

تسوگ در زمان ساسانیان به معنای شهرستان امروزی بوده و معرب ان به صورت تسوج درآمده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

Nerd = نِرد= "خوره" در فارسی و تا حدودی معادل غیر رسمی واژه گیک ( Geek ) "نِرد" واژه ای انگلیسی است که وارد فارسی شده و اصطلاحاً : فردی که به یک حو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

زنگ جمع آن : جلاجل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

متضاد تنظیف به چم تمیز کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تجریدی، انتزاعی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تجریدی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

قرمز مایل به نارنجی این واژه ای پارسی است که به گونه سقرلاط، سقرلاطون، سقرلاطین، سقلّاط و سقلّات ( معرب ) هم به کار میرود این واژه وارد زبان های ارو ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

معادل پرفراژ Perforage

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

Sorrounding

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تخته سیاه سبوره بیضاء : تخته سفید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

تخته سفید سبوره : تخته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

بازنده متصاد فائز در عربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

زمین لرزه به فارسی باستان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

غامض درست است نه غامص که به معنای سخت و پیچیده و دشوار است.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

دایره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

شبح

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

فریب خوردن از ریشه غرّ ( فریب داد )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

بیبان های بی آب و علف

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فروختن چیزی به گونه ای که نه سود داشته باشد نه زیان، نقطه سر به سر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

گم گشته و گمراه و حیران و منحرف شده از راه حق و راستی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

مسابقاتی نمایشی و بدنسازی سالانه که با فیگور گرفتن بر روی استیج یا صحنه نمایش انجام میپذیرد این مسابقات از قرن ۱۹ با رویکردی اساطیری آغاز شد و زیبایی ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عدل و داد و قسط

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

قوانین

پیشنهاد
٠

شکافتگی آسمان ها، شکافته شدن آسمان ها پدیده ای که با استناد بر قرآن در روز قیامت رخ می دهد و آسمان با ابر هایش شکافته خواهد شد رجوع شود به : انشقاق ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

اشراق : مکاشفه : الهام و . . .

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

پیوست و روی آورد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مانند دارویی برای من ک : مانند، مثل، شبیه دواء : دارو و پادزهر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تلاش و کوشش جمعی افراد ≠ منیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

خدنگ به معنای درختی است که در گذشته از آن تیر میساختند و در شعر معمولا مجاز از علاقه جنس یا ماکان از تیر و ناوک به حساب می آید

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

ثبت کردن به زبان عربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

مالک شدن از باب افتعال امتَلَکَ یَمتَلِکُ امتَلِک امتِلاک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

لقب ابو جعفر منصور دومین خلیفه سلسله عباسیان که به علت خساست و بخل او لقب دوانیق را به او منسوب کردند منصور دوانیقی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

پنهانی و ناشناس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

غمگین و بی طراوت منجمد شده در اصل دارای ایهام است

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

جوشن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

امر تجریدی و مجرد اینکه امری را در عالم واقع و خارج بیابیم و از روی آن امری ذهنی را پدید آوریم که امکان وجود یا خلق آن در عالم بیرون وجود نخواهد داش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

رخ در ادبیات به معنای گونه می باشد و اگر در شعر بیاید معمولا مجاز از کل صورت است ( مجاز از علاقه جزئیه )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

کنایه ای از حضرت علی ( ع ) به علت گشودن درب قلعه [خیبر به زبان عبری] در طول جنگ خیبر که میان مسلمانان و یهودیان بود و به واسطه علی ابن ابی طالب به پ ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

داوری و قضاوت و مینجیگری کسی یا چیزی بر کس یا چیز دیگری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

۱. نصرت یافتن، پیروزی یافتن، پیروز شدن بر دشمن. ۲. یاری دادن، کمک رساندن.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

حیله گر و گول زننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

در زبان عربی به ساکن کردن و برداشتن "ن" از آخر فعل " مجزوم کردن " گفته می شود عموما در ساخت افعال" امر " و" نهی" این اتفاق می افتد

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

جمع اصل و نَسَب و ریشه نژادی افراد جمع نَسَب : انساب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

صراحی، بط، قدح ، جام شراب

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

چمباتمه زدن چمباتمه نشستن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Reformation = اصلاحات و جنبش اصلاح طلبی [Reform movement] رفورماسیون

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

In any case

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٠

پیرو و تابع یا وابسته مثلا شهر های اقماری تهران : شهر های کوچک و شهرک های اطراف تهران [منسوب به قمر و ریز ریز و کوچک کوچک]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

منسوب به حارّه مناطق بسیار گرم کره زمین بین مدار راس السرطان ( پرگاره خرچنگ ) و مدار راس الجدی [ رجوع شود به مناطق پنجگانه آب و هوایی زمین و منطقه ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

/Joghatay/

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

به یک کلکسیون از آثار هنری - سرگرمی مانند فیلم، سریال تلویزیونی، بازی ویدئویی یا غیر - ویدئویی، کمیک، رمان و غیره گفته می شود که همه آنها حول محور یک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

معادل سوالات متداول FAQ : Frequently asked questions برای مثال TELEGRAM FAQ : سوالات متداول تلگرام

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شخصیت قهرمان داستان در مقتبل آنتاگونیست [ریشه یونانی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

لقب حضرت خضر ( ع ) [به ان علت که هر جا می نشست، در آنجا سبزه می رویید و ربشه نامش هم همین است ( به معناس سبز در عربی ) . ]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

خورجین یا گونی و تلفن یا موبایل

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

قصه گو

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

برخی از شیعیان که مادر علی ابن حسین ( سجاد، امام چهارم شیعیان ) یا همام همسر حسین ابن علی را بی بی شهربانو به عنوان دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی می ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

نخجیر : شکارگاه یا شکار [غار چال نخجیر بین دلیجان و نَراق در استان مرکزی به معنای شکارگاه پست و گود می باشد. چال : جای گود]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

شعر دارای دو معنی است : شِعر : به معنای آواز، چکامه و قصیده شَعر : گیسو و موی انسان یا حیوان [مثلا صنعت شَعربافی]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

اتاقکی چوبی بر روی [معمولا] شتر که سرنشین درون آن می نشست و دلیل آن جلوگیری از تزاحم نور آفتاب برای سرنشین بود به عربی /هودج/

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

فهمیدن درک کردن تشخیص ( به نوعی ) از ریشه فهم می آید.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

یک کتاب از گوتفرید لابینتز فیلسوف و ریاضیدان آلمانی و از بنیان گذاران حساب دیفرانسیل و انتگرال

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مجامعت و جماع هم میتونه معنی بده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مصافحه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

اصل ریشه عنصر بنیان اصلی هر چیزی [اصطلاح یونانی و منشا آن فلاسفه یونان است]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اهالی ساکنین

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ساکنین اهالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مونث" اول"

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

دور خویش حلقه زدن و به خود پیچیدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٨

در زبان ترکی به معنای در قابلمه می باشد ولی در خودرو ها به عنوان درپوشی بر روی چرخ ماشین قرار می گیرند و در وسط آن لوگوی شرکت سازنده خودرو برای زیبای ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

واژه ترک در ادبیات گاهی به معنای《 زیباروی》 نیز به کار می رود: برو ای تُرک که تَرکِ تو ستمگر کردم حیف از آن عمر که در پای تو من سر کردم

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

منظور از شاخه نبات در زبان فارسی و در میان عوام، اشاره به معشوقه فرضی حافظ است. به هنگام فال گرفتن حافظ را به شاخ نباتش قسم می دهند که رازی را بر فال ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

منم هستم! من پایه ام! منم بازی!

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

به تدریج نمایان شدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١٢

ناگهان ظاهر شدن هشدار های پاپ آپ هم به هشدار هایی میگن که به نوعی نقش اطلاع رسانی رو برای کاربران اینترنت ایفا میکنه یک نوع اعلانی که ناگهانی ظاهر ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

چشم نواز و زیبا

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

در شرایط خطر ناک بودن شبیه راه رفتن روی یخ نازک

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

کسی که تدخیر کرده کسی که معتاده رو میگن Are you in dope? چیزی زدی؟ فضایی؟

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

تعمیم دادن و سرایت کردن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

گزاره

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

مضمون و مفهوم سخن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

مخفف پادشاه دوستان توضیح جامع تری دادند

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

ستوده، ستایش شده، حمد شده، محمود کسی که ستایش شده باشد از ریشه مدح به معنای ستایش

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

تیر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

چیپس

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

چیزی شبیه به بروشور ولی با این تفاوت که به جای اهداف تجاری بیشتر بر روی اطلاع رسانی متمرکز است و صفحات کمتری نسبت به بروشور دارد پمفلت ها میتوانند م ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

برای مثال قانون برای شرکت ها هویت مجزایی قائل است به طوری که آنها هم همانند شخصیت های انسانی می توانند با دیگر شرکت ها قرارداد امضا کنند و یا شکایت ک ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

نوعی از انواع سجع در ادبیات [ مُطرَّف، مُتِوازِن، مُتِوازی ]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

فردی که از دنیا بریده است تارک : ترک کننده

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

Misinterpretation تفسیر نادرست، کژ تابی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

فرسایش خاک ( به انگلیسی: Soil erosion ) برهنه شدن لایه بالایی خاک است. این نوعی تخریب خاک است. این فرایند طبیعی، ناشی از فعالیت دینامیکی عوامل فرسایش ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

Myket

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

دوری جستن " شَجَّعَ الوالدُ ابنَهُ علی الابتعاد عن الکذب " 《پدر، پسرش را به دوری از دروغ گفتن تشویق کرد》

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٦

سُنَّت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تسلط و چیرگی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفس زنان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

نفس نفس زدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

هم میهن و شهروند به عربی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

ارباب_ رعیتی ، فئودالی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

چرانیدن گوسفندان و ریشه واژه رعیت

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

به معنا های : تنها و تعجب کردن [ او یکه و تنها در جزیره ای دور افتاده زندگی کرد. ] [ او از انفاق عجیبی که برایش افتاده بود یکه خورد. ]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشوری، کلدانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

آشوری، سریانی

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

آینده مثال : 《 من فکر میکنم که در آتیه نزدیک کاملا از جنونی که دارد شفا خواهد یافت! 》[ شاهزاده و گدا، ترجمه محمد قاضی، ص ۲۲۲ ]

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٤

رنگین کمان، قوس و قزح، قوس قزح مثال : 《 من درست حال کسی را دارم که به تماشای قوس و قزح سر از پا نمیشناسد و از خانه بیرون می دود، ولی هنوز سر برنداشت ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

سازگارکننده واژه بهتری می باشد زیرا برای واژه ترانسفورمر واژه تبدیل کننده پیشنهاد می شود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

عشوه ها ج عشوه

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد

امپراطوری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

اشاره به سه خلیفه ای که پس از حضرت محمد خلافت کردند از جمله ابوبکر، عمر ، عثمان

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٠

مرتد و از دین برگشته

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٢

تلاش همگانی همیاری

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

شمعون در کتاب" کیمیاگر پائولو کوئلیو" معنای "باد گرم صحرایی" را می دهد.

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٥

قسمت فوقانی و سقف کالسکه و اتومبیل که باز و بسته میشه مثلا ماشین کروک ماشینیه که سقفش باز و بسته میشه ( بنز کروک )

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

اهتزاز = بر افراشتن احتراز = دوری جستن و پرهیز احتزاز = با توجه به گفته های دوستان احتمالا بریدن

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٣

نوعی قرص مخدر

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
٧

در گذشته به معنای دوره های سرسختی که برای آموزش نظامی برای نیروی کار جوان برگزار می شد میگفتند اما امروز در معنای مختلف از جمله برنامه نویسی و IT به ...

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

خدای دین یهود

تاریخ
٢ سال پیش
پیشنهاد
١

هاست به زبان انگلیسی است و معنای آن میزبان است. در علوم کامپیوتر به سروری گفته میشود که ذخیره فایل ها روی آن انجام میشود و برای تهیه آن باید اشتراک ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

. . . دست خارجه بالمره ( به یکباره ) از ایران جدا خواهد شد. . . [نشر افق، داستان فکر ایرانی ۹، انقلاب مشروطه پایان دوره قاجار، ص۴۴]

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

سرشت پاک

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥٢

معنا عامیانش احتمالا به نظرم کنایه از کسیه که در برهه ای عزیز دردونه کسی بوده ولی بعدها اینطور ادامه پیدا نکرده و به فلاکت و بدبختی افتاده به افراد ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١١

قسمت های مشترک ساختمان که سند مالکیتی برای آن قید نشده باشد و عموم ساکنین می توانند از آن استفاده کنند را مشاعات می گویند زمین ساختمان پشت بام درب و ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

فردی که در زمان گذشته مسئول پاسبانی از شهر ها و بازار ها بوده و کسبه بابت این کار او مبلغی را به او می پرداختند مع هذا در کنار داروغه افرادی نیز به ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

دسته دسته، کنایه از زیاد بودن، متعدد و. . .

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

مثال : چند عراده توپ

پیشنهاد
٤

با احتیاط راه رفتن و دست اندازی به اطراف برای پیدا کردن مسیر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

باطل و بیهوده شدن

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

سرپرستی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

قوانین و شرایط بندها عهد ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

مستقیم بی توقف سریع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بی استرس و آروم خونسرد

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

واحد شمارش اسلحه و تسلیهات نظامی

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

زورگو

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

هفت اورنگ [هفت تخت پادشاهی] هفت اورنگ مهین : دب اکبر، هفت برادر، ملاقه ای و. . . هفت اورنگ کهین :دب اصغر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

در زبان عربی دستگاه ضبط است

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

مشاعیت و تشییع و همراهی جنازه

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

بدون نظم و قانون همونطور که دوستان گفتن مولکول های گازی در حالت کاتوره ای حرکت میکنن یعنی بدون نظم و قانون و سرگردان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

خانات یا خاقانات نهادی سیاسی است که یک خان یا خاقان در رأس آن باشد. خاستگاه این نهاد از قبایل جلگه اوراسیا می باشد.

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

گل خشک شده

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٢

لقی که ناصرالدین شاه به افتخار ۵۰ سال حکومت بر ایران بر خود نهاده بود ( او سومین پادشاه ایران از نظر سال های پادشاهی بر ایران است که به ترتیب بعد ا ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

اعمام : عمو ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

پوشَن سِپِهر پوشن به چم پوشش و پوشینه سپهر به چم آسمان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١٩

در بازی پوکر افراد می توانند با دیدن حالات چهره حریف خود متوجه کارت های او بشود. به همین خاطر دربازی پوکر افراد باید به گونه ای بازی کنند که حریفشان ...

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

کمیت

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٥

همباریش ( هَ ) : عمل جمع بستن، جمع

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٦

افکار ، ذهن ها

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

غذای غیر قابل هضم در معده سوءهضم

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

جرثقیل، سنگین بر

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٤

آهنربا به انگلیسی magnetic =آهنربایی 🧲

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٢

بیگناه شناخته شدن در دادگاه اظهار بیگناهی رفع اتهام

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٧

امر کنندگان، دستور دهندگان، فرمان ِدهان

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
١

در ایین یهودیت به فردی اطلاق میشود که با اختیار خود از دین خارج شده است ( مرتد از دین یهود )

تاریخ
٣ سال پیش
پیشنهاد
٣

باژ به چم عوارض و باژ مرزی همان عوارض گمرکی است