کلدانی

/kaldAni/

لغت نامه دهخدا

کلدانی. [ ک َ ] ( ص نسبی ) منسوب به کلده. ( یادداشت از مرحوم دهخدا ). ازمردم کلده. اهل کلده. ( فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلده شود.
- زبان کلدانی ؛ نامی که در گذشته گاهی به مجموعه زبانهای سامی و گاهی به مجموعه زبانهای سامی شرقی و گاهی به زبان قدیمی سامی کلده می دادند. امروزه مظاهر خارجی تمدن کلده را مانند هنر و رسوم و آداب بدان می نامند و برای نامیدن زبان کلده اصطلاح اکدی را بکار برند. ( از فرهنگ فارسی معین ).

فرهنگ فارسی

قومی که از سرزمین کلده برخاسته و یا در آن سکونت گزیده اند . این قوم از شمال خاوری عربستان سر بر آورده و به بابل حمله کردند و با تقویت عیلامیان میخواستند تاج و تخت بابل را بدست آورند ولی آشوریان مانع شدند .
( صفت ) منسوب به کلده از مردم کلده اهل کلده .
منسوب به کلده . اهل کلده . از مردم کلده

فرهنگ عمید

از مردم کلده.

پیشنهاد کاربران

بپرس