dealer

/ˈdiːlər//ˈdiːlə/

معنی: دلال، دهنده ورق، معاملات چی
معانی دیگر: (ورق بازی) دهنده ی ورق، فروشنده، (کسی که چیزی را خرید و فروش می کند) عامل، کنشکار، سوداگر، (خودمانی) فروشنده ی مواد مخدر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: one who buys and sells; trader or merchant.
مشابه: merchant

- Her brother is an antique dealer.
[ترجمه گوگل] برادرش عتیقه فروش است
[ترجمه ترگمان] برادرش یه دلال عتیقه ست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: the one who distributes cards to players in a card game.

- The dealer reshuffled the cards.
[ترجمه گوگل] فروشنده کارت ها را تغییر داد
[ترجمه ترگمان] دیلر کارت ها را تغییر داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. a dealer in furs
دلال خز

2. corn dealer
غله فروش

3. the dealer gave us an allowance on our old car
فروشنده با گرفتن اتومبیل قدیمی ما تخفیفی در خرید ماشین داد.

4. drug dealer (or pusher)
فروشنده ی مواد مخدر

5. a car dealer
فروشنده ی اتومبیل

6. a specialty dealer
فروشنده ی کالاهای ویژه

7. a plain dealer
آدم خوش معامله،آدم بی شیله پیله

8. The dealer was trying to pass off fakes as valuable antiques.
[ترجمه گوگل]دلال سعی می کرد تقلبی ها را به عنوان عتیقه جات ارزشمند معرفی کند
[ترجمه ترگمان]دلال تلاش می کرد که به عنوان اشیا عتیقه با ارزش از خود دور شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The dealer had offloaded some of the shares onto a willing client.
[ترجمه گوگل]فروشنده برخی از سهام را روی یک مشتری مایل تخلیه کرده بود
[ترجمه ترگمان]فروشنده مقداری از سهام را به یک مشتری مشتاق تخلیه کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The dealer spent hours bargaining for the painting.
[ترجمه گوگل]فروشنده ساعت ها برای خرید نقاشی چانه زد
[ترجمه ترگمان]فروشنده ساعت ها به چانه زدن برای نقاشی می پرداخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He's a dealer in drugs/stolen goods.
[ترجمه گوگل]او فروشنده مواد مخدر/کالاهای سرقتی است
[ترجمه ترگمان]اون یه دلال مواد مخدر و دزدیه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They aim to clear every dealer from the street.
[ترجمه گوگل]هدف آنها پاکسازی هر دلال از خیابان است
[ترجمه ترگمان]هدف آن ها پاک سازی هر فروشنده از خیابان است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The art dealer authenticated the painting as an original.
[ترجمه گوگل]فروشنده آثار هنری، نقاشی را به عنوان یک نقاشی اصلی تأیید کرد
[ترجمه ترگمان]تاجر هنر نقاشی را به عنوان یک اصل تصدیق کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. She's now firmly established as an art dealer.
[ترجمه گوگل]او اکنون به‌عنوان یک دلال آثار هنری تثبیت شده است
[ترجمه ترگمان]او اکنون به عنوان یک دلال هنر استوار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. By trade he was a dealer in antique furniture.
[ترجمه گوگل]در تجارت او فروشنده مبلمان عتیقه بود
[ترجمه ترگمان]با تجارت، او دلال معاملات عتیقه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. You can ask a dealer for a discount whether you pay cash or buy on credit.
[ترجمه گوگل]شما می توانید از یک فروشنده درخواست تخفیف کنید، چه نقدا پرداخت کنید و چه به صورت اعتباری خرید کنید
[ترجمه ترگمان]شما می توانید از یک فروشنده برای تخفیف سوال کنید که آیا پول نقد پرداخت می کنید یا اعتبار خود را خریداری می کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. In the end I cut the dealer down by another £ 00.
[ترجمه گوگل]در پایان من فروشنده را 00 پوند دیگر کاهش دادم
[ترجمه ترگمان]در پایان دیلر را با یک پوند دیگر قطع می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. The dealer had assured me of its quality.
[ترجمه گوگل]فروشنده به من از کیفیت آن اطمینان داده بود
[ترجمه ترگمان]دلال به من اطمینان داده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

دلال (اسم)
mediator, go-between, broker, dealer, fixer, monger, middleman, chapman, solicitor-general

دهنده ورق (اسم)
dealer

معاملات چی (اسم)
dealer

انگلیسی به انگلیسی

• supplier; seller, merchant; person who hands out cards in a card game
a dealer is a person whose business involves buying and selling things.

پیشنهاد کاربران

بازرگان ارزی
شخصی حقوقی و یا حقیقی که به کسب درآمد از راه خرید و فروش ارزهای جهانی می پردازد. بازرگان ارزی به صورت خصوصی و یا با استفاده از میانجی گری بروکر به تجارت با استفاده از ابزار مالی و دارایی های متفاوت می پردازد. کسب درآمد بازرگان ارزی به خرید و فروش موفقیت آمیز تفاوت قیمت ارزهای متفاوت بستگی دارد.
...
[مشاهده متن کامل]

کارگزار
کارت پخش کن
فروشنده انحصاری کالا یا نمایندگی یه چیزی رو میگن dealership
"Dealer "یا "دیلر" در بازی و اصطلاحات کازینو به معنی" پخش کننده کارت" هست ولی در معنای عام میتونه به معنی" ساقی موادمخدر" یا هر چیز دیگه هم استفاده بشه
در حسابداری هم "dealers "معنای" فروشندگان کالا" رو میده
...
[مشاهده متن کامل]

و در اقتصاد و بازار هم "dealership" معنای" کسی که نمایندگی یک کالا رو بر عهده داره و اون رو به صورت انحصار ی میفروشه" رو میده

در اصطلاح کازینو و بازی به معنای پخش کننده کارت هست ولی در معنای عام و عامیانش میشه ساقی موادمخدر یا هز چیز دیگه
Dealer یعنی ساقی
مثال:Dealer of opian
ساقی تریاک
پر بخش
قاچاقچی
نمایندگی، دلال، فروشنده، فروشنده موادمخدر
پخش کننده ورق در بازی پاسور
کاسب
تاجر
دلال
معامله گر،
سوداگر
All registered brokers or dealers that use computers in the conduct of their business are subject to the requirements of this rule
نمایندگی
فروشنده مواد مخدر
فروشنده، دلال ، دهنده ورق در بازی پاسور
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٧)

بپرس