فاهمه

پیشنهاد کاربران

منظور از فاهمه یا ادراک از نظر کانت، درک محسوسات است.
فهمیدن
درک کردن
تشخیص ( به نوعی )
از ریشه فهم می آید.
فاهمه نمیتواندجمع فهم باشد بلکه مصدراست پس باید معنی آن فهمیدن ودرک کردن موضوع است.
فاهمه یعنی درک کردن حس درونی
قوای فاهمه مفاهیمی نظیر ( مکان زمان جوهر وجهیت. )
قابل درک ولی بدون نیاز به تجربه شخصی یا آگاهی عملی و یا به تعبیر دیگر دانسته ذاتی و سرشتی نسبت به مسائل
به نظر میرسد فاهمه به همان قوه تشخیص مربوط میشود چرا که در جملاتی کلمات فاهمه و تشخیص در کنار هم به عنوان مترادف آمده اند. مانند قوه تشخیص و فاهمه
فاهمه جمع فهم ، �شناخت سراسر از حسها برمیخیزد، از آنجا به فهم میرود و به عقـل مـیانجامـد. � رجوع به فهم .

بپرس