mint

/ˈmɪnt//mɪnt/

معنی: ضرابخانه، نعناع، ضرب سکه، شیرینی معطر با نعناع، ضرب کردن، سکه زدن، اختراع کردن، جعل کردن
معانی دیگر: مقدار زیاد، میزان پایان ناپذیر، منبع، نو، دست نخورده، مثل روز اول، تازه، درم سرا، (m بزرگ) اداره ی مسئول سکه زنی، (گیاه شناسی)، نعناعیان (انواع گیاهان خوشبوی تیره ی mentha)، انواع آب نبات های نعناع دار، سکه زنی، ساختن، بکر

جمله های نمونه

1. mint tea
چای نعناع،جوشانده ی نعناع

2. a mint of ideas
سرچشمه ی لایزال عقاید

3. to mint copper coinage
سکه ی مسی ضرب کردن

4. here they mint silver into coins
در اینجا نقره را تبدیل به سکه می کنند.

5. warden of the mint
(انگلیس) سرپرست ضرابخانه

6. a postage stamp in mint condition
تمبر پست بدون هیچگونه خدشه

7. this automobile costs a mint
قیمت این اتومبیل خیلی زیاد است.

8. a cigaret with a hint of mint
سیگاری که کمی طعم نعناع دارد

9. Add the mint and allow the flavours to mingle.
[ترجمه گوگل]نعناع را اضافه کنید و اجازه دهید طعم ها با هم مخلوط شوند
[ترجمه ترگمان]نعناع را اضافه کنید و به طعم ها اجازه دهید که با هم مخلوط شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The bills were fresh from the mint.
[ترجمه رایان سلیمانی] اسکناس ها تازه از ضرابخانه بود.
|
[ترجمه گوگل]اسکناس ها تازه از ضرابخانه بود
[ترجمه ترگمان]اسکناس ها از نعناع تازه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. I tried sucking a mint to stop myself coughing.
[ترجمه گوگل]سعی کردم نعناع بمکم تا سرفه نکنم
[ترجمه ترگمان]سعی کردم از سرفه کردن جلوگیری کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. They must be worth a mint.
[ترجمه گوگل]آنها باید ارزش یک نعناع را داشته باشند
[ترجمه ترگمان]باید ارزش قرص نعناع را داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Combine the beans, chopped mint and olive oil in a large bowl.
[ترجمه گوگل]لوبیاها، نعناع خرد شده و روغن زیتون را در یک کاسه بزرگ با هم ترکیب کنید
[ترجمه ترگمان]لوبیا، نعناع خرد شده و روغن زیتون را در یک کاسه بزرگ ترکیب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. They learned to mint from the Greeks.
[ترجمه مریم رضازاده] آنان ضرب سکه را از یونانی ها آموختند
|
[ترجمه گوگل]آنها ضرابخانه را از یونانیان آموختند
[ترجمه ترگمان]یاد گرفتند که از یونانی ها ضرابخانه بیرون بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The Romans learned to mint from the Greeks.
[ترجمه گوگل]رومی ها ضراب زدن را از یونانیان آموختند
[ترجمه ترگمان]رومیان از یونانیان نعناع یاد گرفتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

16. The Royal Mint will strike a commemorative gold coin.
[ترجمه گوگل]ضرابخانه سلطنتی یک سکه طلای یادبود ضرب خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]ضرابخانه سلطنتی به یک سکه طلا ضرب خواهد زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

17. Everybody thinks I'm making a mint.
[ترجمه گوگل]همه فکر می کنند من دارم ضرابخانه درست می کنم
[ترجمه ترگمان]همه فکر می کنند که من یک قرص نعناع درست می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

18. Mint is a mild antiseptic.
[ترجمه گوگل]نعنا یک ضد عفونی کننده ملایم است
[ترجمه ترگمان]نعناع یک ضد عفونی کننده آرام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ضرابخانه (اسم)
bank, mint

نعناع (اسم)
mint, spearmint

ضرب سکه (اسم)
mint, mintage

شیرینی معطر با نعناع (اسم)
mint

ضرب کردن (فعل)
mint, multiply

سکه زدن (فعل)
stamp, mint, coin

اختراع کردن (فعل)
devise, mint, compass, invent, concoct

جعل کردن (فعل)
forge, feign, counterfeit, make up, mint, manufacture, invent, concoct, dream up

انگلیسی به انگلیسی

• plant of the genus mentha (genus of fragrant herbs including peppermint, spearmint, and horsemint, etc.); hard or soft mint-flavored candy; factory where money is produced; gold mine (slang)
make coins, print money; create new words; invent
new, brand-new, fresh, unused
mint is a type of herb used in cooking.
a mint is a sweet with a peppermint flavour.
the place where a country's official coins are made is called its mint.
when coins or medals are minted, they are made in a mint.
if something is in mint condition, it is in very good condition, as if it was new.

پیشنهاد کاربران

تمبر باطله نشده ( در مجموعه داری )
mint 3 ( n ) =a place where money is made, e. g. the United States Mint ( where American coins are made ) . The coins were fresh from the mint.
mint
mint 2 ( n ) =a candy flavored with a type of mint called peppermint, e. g. after - dinner mints.
mint
mint 1 ( n ) ( mɪnt ) =a plant with dark green leaves that have a fresh smell and taste, used to flavor or decorate food and drinks
mint
فکر میکنم مخفف pepermint باشه به معنی نعنا
به معنی سبز نعنایی
mint = نعنا
mint
اسامی سبزیجات به انگلیسی:
asparagus = مارچوبه
bell pepper ( American ) / pepper ( British ) / sweet pepper ( both Am & Br ) = فلفل دلمه ای 🫑
chilli ( British ) / chili ( American ) = فلفل تند 🌶 ( که یا قرمز است یا سبز ولی تند است )
...
[مشاهده متن کامل]

cabbage = کلم
broccoli = کلم بروکلی 🥦
cauliflower = گل کلم
Brussels sprouts = کلم بروکسل، کلم فندقی
celery = کرفس
lettuce = کاهو 🥬
leek = تره فرنگی
chives = تره
basil = ریحان
dill = شوید
cress = شاهی، ترتیزک
coriander = گشنیز
mushroom = قارچ
onion = پیاز 🧅
spring onion ( British ) / scallion ( American ) / green onion ( American ) = پیازچه
garlic = سیر 🧄
shallot = نوعی پیاز کوچک
pea = نخود فرنگی
pumpkin = کدو تنبل 🎃
spinach = اسفناج
thyme = آویشن
fennel = رازیانه، بادیان
parsley = جعفری
mint = نعنا
green bean ( British ) / French bean ( British ) / runner bean / string bean = لوبیا سبز
turnip = شلغم
oregano = پونه کوهی
sage = مریم گلی
radish = تربچه
tarragon = ترخون
beetroot ( British ) / beet ( American ) = چغندر
zucchini ( American ) / courgette ( British ) = کدو سبز
okra = بامیه ( نوعی گیاه )
eggplant ( American ) / aubergine ( British ) = بادنجان 🍆
sweet potato = سیب زمینی شیرین
yam = سیب زمینی هندی
corn on the cob = بلال کامل 🌽
parsnip = هویج وحشی
broad bean ( British ) / fava bean ( American ) = باقلا

پول زیاد
[حقوق]
ساختن و ایجاد کردن
فرض کنید کاری انجام دادید که تبعاتی برای شما داره، حالا یک سری مدارک و اسناد آماده و ایجاد می کنید که از مسئولیتش شانه خالی کنید، به این میگن mint
مثال : The newly minted commitment to social responsibility may, follow from excessive profits based
...
[مشاهده متن کامل]

تعهد جدید به مسئولیت اجتماعی ممکن است از سود بیش از حد ناشی شود

مینتیدن.
در دنیای ان اف تی بسیار کاربرد دارد.
⁦✔️⁩کیک و شیرینی معطر با نعناع
1 ) A delightful no - bake after eight tart with a chocolate biscuit base, mint filling, chocolate ganache topping and after eights! ⭐Mint⭐ heaven
. . .
I have mentioned a few times now how obsessed I am with ⭐the chocolate and mint combination⭐… and I am not stopping anytime soon. I can only apologise if you don’t like anything mint themed, because you aren’t going to have enjoyed this festive season too much!
...
[مشاهده متن کامل]

2 ) What flavour of ice cream is your favourite?
My favorite flavor of ice cream is ⭐mint⭐ chocolate chip.

آکبند، نو
نعنا
۱ - تولید کردن، درست کردن make, produce، create
۲ - ضرب کردن سکه To make coin out of metal
پولِ قلمبه، ضرابخانه، به وجود آوردن، ایجاد کردن، منصوب کردن، درست کردن، اختراع کردن
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ١٦)

بپرس