[ویکی فقه] ترک یعنی انجام ندادن، مقابل فعل است.
ترک، در فقه موضوع احکام پنجگانه تکلیفی قرار گرفته است.
حرام
وجوب هر فعل، مقتضی حرمت ترک آن- که نقیض فعل «ضدّ عام» به شمارمیرود-باشد. البتّه در اینکه حرمت ترک، عقلی است یا شرعی مولوی، اختلاف است.
واجب
میان فقها در متعلق نهی اختلاف است. برخی، مطلوب در نهی را «ترک»- که امری عدمی است- دانسته و حکم به وجوب آن کردهاند
مستحب و مکروه
...
[ویکی الکتاب] معنی
تَرَکَ: ترک کرد
معنی
مَا تَرَکَ: وا نمی گذاشت - رها نمی کرد
معنی
مَا وَدَّعَکَ: تو را ترک نکرده ( از مصدر تودیع به معنی ترک کردن)
معنی
نَّتْرُکَ: که ترک کنیم
معنی
تَرَکْتُ: ترک کردم
معنی
مَهْجُوراً: متروک - ترک شده
معنی
هَجْراً: ترک و جدایی
معنی
تَرَکْتُمُوهَا: آن را ترک کردید
معنی
تَرَکُواْ: بر جا گذاشتند-ترک کردند
معنی
تَارِکٌ: ترک کننده
معنی
تَارِکُواْ: ترک کننده ها
معنی
تَارِکِی: ترک کننده ها
تکرار در قرآن: ۴۳(بار)
واگذاشتن برای مردان بهرهای است از آنچه پدر و مادر و نزدیکان واگذاشتهاند. ترک در ترک عمدی و غیر عمدی هر دو به کار میرود غیر عمدی مثل آیه فوق، و عمدی مثل . در آیه ، که درباره چند نفر از پیغمبران آمده مراد از آن نام نیک یا بقاء شریعت آنهاست و «ترکنا» در باقی گذاردن به کار رفته است. به نظر المیزان مراد از آن بقاء شریعت آنها است تا روز قیامت. چنانکه در ، نیز آنطور گفته است. مجمع البیان گوید: ترکنا به معنی اَبْقَیْنا است. اقرب الموارد گفته: «تَرَکَهذ: خَلّاه... وَ اَبْقاهُ» ناگفته نماند باقی گذاشتن با واگذاشتن میسازد زیرا دست کشیدن از چیزی فی الواقع باقی گذاشتن آنست.
[ویکی فقه] ترک (رودخانه). تِرِک (به روسی: Те́рек)، (به گرجی: თერგი) رودخانه ای است در ناحیه قفقاز شمالی که از گرجستان سرچشمه گرفته و پس از پیمودن یک مسیر طولانی در داخل سرزمین های روسیه، در پایان به دریای خزر می ریزد.جنگ و درگیری بین مسلمانان قفقاز و قوای روسیه در پیرامون تِرِک در دوره هولاکو، شاه عباس دوم، شیخ منصور (تا اواخر سدۀ ۱۸م) و جنگ جهانی دوم از وقایع تاریخی مرتبط با این عنوان است. در این
مقاله اشاره هایی اجمالی به این وقایع خواهیم کرد.
تِرِک، رودخانه ای در شمال قفقاز. این رود با درازای حدود ۶۰۰ کم ، در شمال شرقی قفقاز در دو
کشور جمهوری گرجستان و جمهوری فدرال روسیه جریان دارد و مساحت حوضۀ آبریز آن حدود ۴۳ هزار کمـ۲ است.۱. Trk (ترک)۲. Tukiue (توکیو)۳. Tutsziue (توتسزوو)۴. Tu-che (تو-چه)۵. Torkhoy (ترخی)۶. Trkt (ترکت)۷. Trkz (ترکز)۸. Turkyt (تورکیت)تـرک از دامنـه های جنوبی کـوه های قفقاز بـزرگ از رشته ـ کوه های آب پخشان و یخچال های کوه زیلگاخوخ در گرجستان سرچشمه می گیرد و به سوی شمال جریان می یابد و از راه تنگۀ داریال به سمت شهر ولادی قفقاز،
مرکز جمهوری خودمختار آلان (اوستیای شمالی سابق) در فدراسیون روسیه جریان یافته، در شمال این شهر با دریافت چندین شاخابه به مسیر خود ادامه می دهد و در شمال شهر مایسکی به سمت شرق تغییر جهت داده، به رودی پرآب بدل می گردد. پس از آبیاری شهرها و روستاهای بسیار، در شمال جمهوری های خودمختار اینگوش و چچـن، در شمال غـربی شهر گـودِرمس با جهـت غربـی ـ شمال شرقی تا جنوب شهر قیزلار در جمهوری خودمختار داغستان پیش می رود و رود سونژا به آن می پیوندد و پس از پیمودن مسیری، دلتـایی بـاتلاقی بـه وسعت حـدود ۰۰۰۴ کم ۲ تشکیل می دهد و در خلیج آقراخان به دریای مازندران می ریزد.
GeograficheckiĮ entsiklopedicheskiĮ slovar, Moscow, ۱۹۸۶، ج۱، ص۴۲۴.
بر اساس آگاهیهای موجود، سرزمین های پیرامون
رود ترک از سدۀ ۳ق م می بایست محل آمد و شد اقوام چادرنشین آلان (ه م) بوده باشد،
Grousset, R, LEmpire des Steppes, Paris, ۱۹۴۸، ج۱، ص۱۱۶.
(۱) آوتر خانُف، عبدالرحمان، مسئلۀ اقلیتهای ملی در شوروی، ترجمۀ فتح الله دیده بان، تهران، ۱۳۷۱ش.(۲) براکساپ، مری، روسیه و قفقاز شمالی، دو قرن مبارزۀ مسلمانان قفقاز، ترجمۀ غلامرضا تهامی، تهران، ۱۳۷۷ش.(۳) بینگسن، الکساندر و مری براکساپ، مسلمانان شوروی، گذشته حال و آینده، ترجمۀ کاوه بیات، تهران، ۱۳۷۰ش.(۴) جنگ کبیر میهنی اتحاد جماهیر شوروی، ۱۹۴۱-۱۹۴۵م، ترجمۀ ابراهیم یونسی، تهران، ۱۳۶۱ش.(۵) حمدالله مستوفی، نزهةالقلوب، به کوشش لسترنج، لیدن، ۱۳۳۱ق/۱۹۱۳م.(۶) رشیدالدین فضل الله، جامع التواریخ، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.(۷) گوگچه، جمال، قفقاز و سیاست امپراتوری عثمانی، ترجمۀ وهاب ولی، تهران، ۱۳۷۳ش.(۸) مترولی، روئین، گرجستان، ترجمۀ بهرام امیر احمدیان، تهران، ۱۳۷۵ش.(۹) وحید قزوینی، محمدطاهر، عباس نامه، به کوشش ابراهیم دهگان، اراک، ۱۳۲۹ش.(۱۰) Baddeley, J F, The Russian Conquest of the Caucasus, Richmond, ۱۹۹۹.(۱۱) Barthold, W W, Sochineniya, Moscow, ۱۹۶۵.(۱۲) Blanch, L, The Sabres of Paradise, London, ۱۹۶۰.(۱۳) Britannica Atlas, Chicago, ۱۹۹۶.(۱۴) The Columbia Encyclopedia, ۲۰۰۱-۲۰۰۵.(۱۵) EI۲.(۱۶) Encarta reference Library, ۲۰۰۴.(۱۷) Gammer, M, Muslim Resistance to the Tsar, London, ۱۹۹۴.(۱۸) GeograficheckiĮ entsiklopedicheskiĮ slovar, Moscow, ۱۹۸۶.(۱۹) Grousset, R, LEmpire des Steppes, Paris, ۱۹۴۸.(۲۰) GSE.(۲۱) Howorth, H H, History of the Mongols, New York, ۱۸۷۶.
[ویکی فقه] ترک (قوم). تاریخ قوم ترک به قرن ششم میلادی بر می گردد. و در کشورهایی همچون مغولستان، چین، روسیه، قرقیزستان، قزاقستان، ازبکستان، ترکمنستان، تاجیکستان، افغانستان، ایران، جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، قبرس، یونان، گستره مهاجرت داشتند. و در آسیای شمالی،
مرکزی و غربی، مغولستان، سیبری جنوبی، شمال غربی چین و
بخش هایی از اروپای شرقی ساکن اند و به زبان هایی از خانوادهٔ زبان های ترکی تبار سخن می گویند و اشتراکات تاریخی و فرهنگی میان آن ها مشاهده می شود. پذیرش آیین های
گونه گون چون مسیحیت، آیین بودا و مانوی نمودار سازگاری آنان و مؤید آن است که آنان با سهولت به ادیان بزرگ جهان روی می آوردند. این نیز خود عامل بزرگی بود که در تشکل مدنی و فرهنگی ترکان مؤثر می افتاد. آن ها خودشان را تماماً تسلیم اسلام کردند که این از مشخصه های اسلام ترکی ست.از دیگر ویژگی های ترکان نیروی سازمان دهی آنان است. ترکان اجتماع اقوامی را که غالباً از نژادهای مختلف بودند، سازمان دادند. ترکان امپراتوری های معتبری در جهان پدید آوردند که بیش تر با احیای امپراتوری های کهن غیرترک همراه بود. شاید در این کار شخصیت های سیاسی و فرهنگی غیرترک چون نظام الملک و دیگران دخالت داشتند، ولی عمده سازگاری ترکان است.
تُرْک، یا تورک۱، مجموعۀ اقوام و قبایلی کوچنده که در سدۀ ۶م امپراتوری کوچندۀ بزرگی را در گسترۀ وسیعی از اراضی مغولستان و مرزهای شمالی چین تا حدود دریای سیاه پدید آوردند.
Barthold, W W, Sochineniya, Moscow, ۱۹۶۳، ج۵، ص. ۵۷۶.
مفهوم واژۀ تورک طی ۵۰۰‘۱ سال، بارها دگرگونی پذیرفت. در سدۀ ۵م قبیله ها و اردوهایی که با قبایل «آشینا» درآمیختند، خود را «تورک» نامیدند. اینان در سده های ۶- ۸م قوم کوچکی را تشکیل می دادند، ولی قوم همسایه که با آنان هم زبان بودند و به ترکی سخن می گفتند، ترک نامیده نمی شدند. عربان همۀ کوچندگان آسیای
مرکزی را بی اندک توجه به اختلاف قومی و نژادی، ترک می نامیدند. رشید الدین فضل الله نخستین کسی بود که به جدا کردن ترکان از مغولان پرداخت و آنان را از دیدگاه زبانی جدا کرد.
رشیدالدین، فضل الله، جامع التواریخ، ج۱، ص۶۵، به کوشش محمد روشن و مصطفی موسوی، تهران، ۱۳۷۳ش.
در قدمت تورکیوت های منطقۀ آلتای، شمال مغولستان، بخشی از اراضی شمال چین و سیبری تردید نیست. با این وصف محققان ۵۴۵م را که سال ظهور دولت بزرگ «آشینا» است، سرآغاز تاریخ ترکان دانسته اند. در این سال آتش جنگ در اراضی شمالی چین شعله ور گشت.
ایران و ترکان در روزگار ساسانیان، ص۴۷، رضا، عنایت الله، ایران و ترکان در روزگار ساسانیان، تهران، ۱۳۶۵ش.
...